امروز شنبه 29 اردیبهشت 1403
0

چکیده:

همان‌گونه که رقابت در سطح بین المللی رو به افزایش است، تعداد زیادی از سازمانها، حجم عظیمی از منابع خود را در فناوری اطلاعات و ارتباطات سرمایه گذاری می کنند، تا بدین وسیله بتوانند مزیت رقابتی کسب کنند. اجرای پروژه های فناوری اطلاعات، نیازمند یک فرایند حساب شده است تا در نتیجه با شکست مواجه نشوند؛ این امر مستلزم ارزیابی درست و استفاده از روشها و تکنیک‌های متناسب با این پروژه‌ها است. در فرایند ارزیابی عملکرد، پرداختن به تمامی جنبه های پروژه با در نظر گرفتن هدفها و استراتژی های کلان سازمان، ضرورت دارد. کارت امتیازی متوازن، تکنیکی است که توسط آن می توان به ارزیابی عملکرد پروژه های فناوری اطلاعات پرداخت. در این مقاله ضمن بیان یک چارچوب از چرخه زندگی پروژه های فناوری اطلاعات، به فاز ارزیابی پروژه‌ها در این چرخه بیشتر پرداخته می شود. از آنجایی که پروژه های فناوری اطلاعات دارای ویژگی‌های منحصر به فردی می باشند، بنابراین ابتدا رویکردهای ارزیابی سنتی و نوین را مطرح کرده، با توجه به کاستی های موجود در این روشها، بهره گیری از کارت امتیازی متوازن به عنوان یک چارچوب مناسب پیشنهاد می گردد.

0

امروزه در کنار سرمایه های انسانی، مالی و اقتصادی، سرمایه دیگری در سازمان‌ها و جوامع، مطرح شده است با عنوان «سرمایه اجتماعی». این مفهوم، از مفاهیم نوین در جامعه شناسی است که ارتباط بسیار نزدیکی با سرمایه انسانی به عنوان مهم‌ترین منبع سازمان‌ها دارد. سرمایه اجتماعی، بستر بسیار مناسبی را برای بهره برداری و بهره‌وری نیروی انسانی در سازمان‌های مختلف فراهم می‌آورد. از سوی دیگر، بهره گیری از سرمایه های دیگر سازمانی نیز در پرتو این سرمایه امکان پذیر است و همین نکته بر اهمّیت این سرمایه در سازمان اشاره دارد. برخی معتقدند این مفهوم به پیوندها و ارتباط‌ها میان اعضای یک شبکه، به عنوان منبع با ارزش اشاره دارد که با خلق هنجارها و اعتماد متقابل، موجب تحقّق اهداف اعضا می‌شود. سرمایه اجتماعی، نقشی بسیار مهم‌تر از سرمایه فیزیکی (مادی) و انسانی در سازمان‌ها و جوامع ایفا می‌کند و شبکه های روابط جمعی و گروهی، انسجام بخشِ میان «انسان‌ها» و «سازمان‌ها با انسان‌ها» و «سازمان‌ها با سازمان‌ها» است. بدون سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه‌ها، اثر بخشی خود را از دست می‌دهد.

0

از آنجا که آینده جهان در قرن بیست و یکم آکنده از رقابت، توسعه بازارهای نوظهور، عوامل محیطی نامطمئن، رواج تکنولوژی های برتر و گسترش تجارت است، شرط توفیق در این میدان بهره گیری از فرصت ها و رویارویی با چالش های پیش رو است. این همه ایجاب می کند تا مدیران عالی سازمان نه تنها باید به محیط داخلی سازمان توجه کنند بلکه باید توانایی نگاه به آینده سازمان را در خود تقویت کرده و بر روی وابستگی های کلیدی سازمان و محیط تمرکز نمایند. این مسأله امکان پذیر نخواهد بود مگر آنکه مدیران به ابزار آن که تفکر استراتژیک است مجهز شوند. مدیران باید با خلق نظام تحول استراتژیک در سازمان بتوانند استراتژیک بیاندیشند و استراتژیک عمل کنند.

کلمات کلیدی: استراتژی، تحول، تحول استراتژیک، مدل عملیاتی، توسعه سازمانی

0

سبک مدیریتی هر جامعه متاثر از ارزش های حاکم بر آن جامعه است و در بسیاری از عرصه های مدیریتی جهان، زنان هم در کنار مردان توانسته اند مدیران شایسته و توانایی باشند. الگوهای مدیریت اسلامی نیز منبعث از اصول و قوانین مشخصی است که بر اساس ملاک های اسلامی استوار گشته و سمت و سویی الهی دارد و هدف آن ارتقای انسان در جهت کمال و بهبود نظام های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی است.‏

در دهه های اخیر بخصوص در کشورهای اسلامی، در عرصه های گوناگون مدیریت اسلامی بسیار سخن رفته و ضرورت دستیابی به الگوهای مدیریت اسلامی مورد تائید و تاکید قرار گرفته است. سیر در تاریخ و به تعبیر قرآن سیر در زندگی گذشتگان در این راستا، خود به عنوان یک اصل قابل تفکر دارای اهمیت است در حقیقت تاریخ نمودی از بودها و نبودهایی است که از آنها درس بایدها و نبایدها را می توان آموخت.‏

یکی از موضوعات مهمی که در قرآن از آنها سخن به میان آمده، زنانی هستند که در خلال رویدادهای تاریخی و قصص قرآنی معرفی شده اند. گروهی از این زنان چهره ای خوب و برخی نیز چهره ای بد داشته اند و به نوعی هر کدام نقش های حساس مدیریتی نیز عهده‌ دار بوده اند. قرآن کریم با بیان نقش این زنان در دو قطب مثبت و منفی و ارائه سرگذشت آنها می خواهد که این زنان هم مایه سرمشق باشند و هم مایه عبرت، سرمشق از زنان پارسای نام آوری که منشا دگرگونی های مثبت بوده اند و عبرت از زنان بی ایمان که موجب انحطاط فضیلت انسانی و بدنامی خود و گرفتاری دیگران گردیده اند. ‏

در داستان های تاریخ قرآن، رنان برگزیده و شایسته، کسانی هستند که در فراست و هوش سرشار و در توانایی بر درک حقایق بسیار دشوار و حل مسائل اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و خانوادگی به منزلت بالایی رسیده بودند. آنان مدیریت کارآمدی بودند که در راه خدا و حفظ و پایداری دین خدا قیام کردند و با مبارزه علنی و غیر علنی خود به حفظ ارزش‌های الهی پرداختند. این زنان اساس تربیت الهی و حفظ فرهنگ دینی به شمار می آیند. از این رو بخش عمده ای از آیات قرآن در مورد این زنان و حکایت سرگذشت آنان نازل شده تا به این ترتیب نسل های مختلف را متوجه ارزش و جایگاه آنان نموده و آنها بتوانند با الگو قرار دادن این زنان بزرگ، گام های صحیح و استواری را در مسیر زندگی و فعالیت های اجتماعی خود بردارند.

یکی از شاخص های الگوسازی مدیریتی زنان از دیدگاه قرآن، قصص قرآن و رویدادهای تاریخی قرآن است. قرآن در خلال این وقایع مهم به معرفی زنانی پرداخته است که در حرکت تبلیغی و ارشادی انبیا (ص) نقش آفرینی کرده اند. ‏

یکی از الگوهای حکومت و زمامداری زنان در عرصه سیاسی که در قرآن مطرح شده است بلقیس ملکه سبا می باشد. بلقیس زنی خردمند و مال اندیش بود که فعالیت های اجتماعی و سیاسی و کشورداری از تجربیات بالایی برخوردار بود و این موجب سلامت رای و روشن بینی او شده بود. او دعوت یکتا پرستی را پذیرفت و با تمام قدرت و شوکت تسلیم حق شد. آسیه همسر فرعون الگوی مبارزه و شهادت طلبی در عرصه اعتقادی می باشد. آسیه با اینکه همسری داشت که بر یک سرزمین وسیع حکمرانی می کرد و تمامی امکانات و ثروت و قدرت را در اختیار همسر خود گذاشته بود ولی وی با هوشیاری و اعتقاد بالایی که داشت تمام قدرت و ثروت را فدای اعتقاد و دیدگاه خود نمود و با ایمان آوردن به خدای یگانه به شهات رسید.‏

همسران لوط و نوح (ع) در قرآن به عنوان الگوهای خیانت و رذالت در عرصه فرهنگی و خانوادگی معرفی شده اند. آنها با اینکه همسر و شریک زندگی پیامبر بودند ولی درستی و حقیقت را زیر پا گذاشته و به پیامبران الهی و دعوت آنها خیانت کردند.‏

رسالت

معصومه نعمتی

0

با نگاهی به زمان های قبل در می یابیم که موضوع مدیریت و سرپرستی در آن روزگاران نیز به شیوه ای متفاوت از امروز وجود داشته است. در دورانی که بشر در غارها زندگی می کرد جهدت رفع گرسنگی به شکار حیوانات می پرداخت و برای پوشش خویش از پوست و پشم حیوانات بهره می گرفت. به مرور زمان دریافت که به تنهایی قادر به برطرف کردن تمامی نیازهای خویش نخواهد بود و به ناچار باید از دیگر افراد کمک بگیرد. برای رفع این نیازها موضوع پایاپای و مبادله کالا به کالا شکل گرفت و افراد مازاد محصول تولیدی خود را به افراد نیازمند جهت رفع احتیاجاتشان می دادند.

0

1-روش سنتی و مکتبی: در این روش با هجی کردن وتمرین وتکرار، قران آموخته می شود تصور بر این بود چون قرآن از حروف و حرکات تشکیل شده اگر دانش آموزی حروف و حرکات را بشناسد با مقداری تمرین می تواند قرآن را بخواند در این روش به صدای حروف وحرکات توجه نداشتند در نتیجه ابتدا حروف وسپس حرکات را می آموختند و با هجی کردن کلمات پیش می رفتند و همیشه آموزش را از جز سی ام قران شروع می کردند.

2-روش باغچه بان و فرمان یک و دو: مرحوم جبار باغچه بان برای آموزش خط فارسی به جایی روش حرف آموزی روش صوت آموزی را پیش نهاد کرد مرحوم عباس یمینی شریف نیز برای آموزش خط زبان فارسی روش کلی را مناسب می دانست پس از آزمایش هر دو روش وزارت آموزش و پرورش روش باغچه بان را برگزید و از سال 1330 تا پیش از روش جدید (بخوانیم وبنویسیم سال 81)روش ترکیبی با غچه بان که مبتنی بر صوت آموزی است برای آموختن خط و زبان فارسی را در ایران معمول بوده است در این روش با فرمان یک، یک حرف با یک حرکت خوانده می شود در واقع یک صامت با یک مصوت ترکیب می گردد و با فرمان دو،دو صامت با یک مصوت خوانده می شود فرمان دو هنگامی داده می شود که بعد از حرف حرکت دار حرف ساکن و یا تشدید باشد و یا خود حرف تنوین داشته باشد.

3-روش تفکیک: این روش که با روش قبل چندان متفاوت نبود و بر بخش کردن کلمه تاکید داشت مدتی معمول شد ولی نتوانست کاری فراتر انجام دهد.

4-آموزش به کمک نوار صوتی: در سال های پس از انقلاباسلامی نهاد های خود جوش و خارج از آموزش پرورش رسمی مانند دارولقران ها مهد قران ها بنیاد شهید و... با استفاده از نوارهی قاریان مشهور وتمرین تکرار واستمرار قران را با ترتیل و قرائت تحقیق آموزش می دهند.

5-آموزش جامع قران: با این که روش فرمان دادن مبتنی بر روش صوت آموزی فارسی بود ولی در آن روش پیش نیاز فارسی ویا سواد آموزی فارسی جدی گرفته نمی شد آموزش دیر هنگام از کلاس سوم آغاز می گردید و همراه تمرین تکرار کافی نبوددر نتیجه موفقیتی قابل توجه در آموختن قران حاصل نمی شد.

0

تعریف مرگ و میر

مرگ و میر یکی از عوامل اصلی تغییرات جمعیتی یک جامعه می‌ باشد. در گذشته مهمترین عامل بوده است زیرا سطح باروری در گذشته تقریبا ثابت بود و تغییرات مرگ و میر تاثیرات زیادی می گذاشت. یکی از مولفه های مهم در برنامه ریزی های مربوط به سلامت هر جامعه، آمار و علل مرگ و میر در آن جامعه است. دانستن الگوی تغییرات مرگ و میر در هر کشوری می تواند از اهمیت بالایی برای برنامه ریزی های کشوری برخوردار باشد. واقعه مرگ و میر عبارتست از ناپدید شدن دایمی تمام آثار حیاتی موجود زنده پس از تولد. به این ترتیب، در جمعیت شناسی مرگ و میرهای جنینی یا مرده زایی جزو مرگ و میر به حساب نمی‌آید چرا که اساسا واقعه تولدی رخ نداده و موجود زنده‌ای به دنیا نیامده است. منبع اصلی آمارهای مرگ و میر داده های ثبت احوال می باشد و در برخی مواقع از داده های سرشماری هم می توان استفاده نمود. ازآنجاکه مرگ­ومیر، علاوه­بر داشتن جنبه طبیعی، جنبه­های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، زیست­محیطی و غیره نیز دارد، بنابراین مطالعه آن، چه از بعد جمعیت­شناختی و چه از ابعاد دیگر، حائزاهمیت است؛ اما این­کار مستلزم دست‌یابی به منابع آماری معتبر است. همچنین، به­لحاظ تکرارناپذیربودن واقعه مرگ، ثبت به­موقع آن، مهم است و آمار صحیح آن پایه تحلیل­های جمعیتی است؛ چرا که در صورت عدم آگاهی دقیق از آن در هر سال معین، میزان افزایش جمعیت برآورد نخواهد شد و موجب عدم تعیین ساخت سنی جمعیت­ها و به­دنبال آن اتخاذ خط­مشی­های دور از واقع خواهد شد.

0

آبراهام مزلو

ترجمه و تألیف مسعود فریامنش

در تمام مدتی که تأکید روان‌شناسی علمی، بر رفتار مشاهده‌پذیر و تأکید روان‌پویشی‌‌گری بر انگیزه‌های ناهشیار و الگوی ذهنی استوار بود، تنها اندکی از روان‌شناسان بودند که با این مکاتب فکری شناخته ‌نشدند؛ برخی از آنها از جمله ادگار مورفی (1947م)، اریک اریکسون (1960م)، آبراهام مزلو (1970م)، گوردون آلیورت (1970م)، کارل راجرز (1961م)، روبرتو آساجیولی (1975م)، کارن هورنای (1950م)، اریک فروم (1965م) و رولومی (1963م) افراد پرنفوذ و مشهوری بودند که به بسط و گسترش رویکرد انسان‌گرایانه روانشناسی پرداختند. در این میان، نوشته‌های آبراهام مزلو به تهیه مبانی نظری جنبش انسان‌گرایانه در روان‌شناسی کمکی شایان کرد، چندان که وی را بنیانگذار و رهبر معنوی این جنبش به شمار می‌آورند٫ در این مقاله نگارنده می‌کوشد تا پس از نگاهی اجمالی به رویکرد انسان‌گرایی در شخصیت، آرا و نظریه های روان‌شناختی آبراهام مزلو در مورد تجربه‌های دینی را بررسی کند.

0

آلودگی محیط زیست از اساسی ترین چالش های عصر ماست. آلودگی هر روزه ی هوای کلان شهرها در روزهای سرد سال ٬ آلودگی آب ها ٬ جنگل ها ٬ کوه ها و دریاها که ضرورت چاره اندیشی پیرامون حل مشکلات موجود را آشکار می کنند. در این راستا باید تعریف خود را از آلودگی و بسترهای ایجاد آن ارائه دهیم.

آلودگی عبارت است از هر آن چیزی که به عنوان زباله یا دور ریز در جایی که نباید رها شود و مشکلاتی را از نظر زیبایی بصری ٬ بهداشتی و آسایش افراد همراه با ضرر و زیان ٬ ایجاد کند.

گاهی چشمان ما به دیدن ناپاکی ها عادت می کنند و این بزرگ ترین خطری ست که با آن مواجه هستیم. همه ی ما بارها و بارها دیده ایم که افراد زباله های خود را در طبیعت رها می کنند. بدون آین که بابت این کار ضد ارزش و ضد فرهنگی خود شرمنده و یا خجالت زده باشند. حاشیه ی پیاده رو ها و خیابان ها ی ما پر از زباله است. از آن بدتر مناظر و چشم اندازهای طبیعی هستند که مزین به اقسام زباله اند. بدون اغراق باید گفت هر جا که پای گردشگری باز شده زباله بر جای مانده و بخشی از محیط طبیعی آن محل در معرض آسیب قرار گرفته است. معلوم نیست ما باید چه کسی را مسئول این همه آشفتگی بدانیم؟

استان های شمالی کشور ما که از جاذبه های گردشگری فراوان برخوردارند و مسافرت به آن ها کم هزینه است در معرض بیشترین صدمات قرار گرفته اند. ساحل زیبای خزر آلوده است. کوه های سرسبز و زیبای شمال بیش از سبزه و درخت زباله در خود جای داده اند ٬ فاضلاب روستائیان در رودها و نهر ها رها شده و انباشت زباله هنوز هم ادامه دارد.

0

مبانی اساسی

مفروضات زیر بنایی مدل مدرسه یادگیرنده شامل موارد زیر است:

1. نگریستن به مدرسه به مثابه یک نظام اجتماعی: این مفروضه و نکته مهم را مورد تاکید قرار می دهد. نخست تفکر سیستمی درباره مدرسه و دوم خاصیت انسانی تمام عیار آن مدرسه زیر سیستمی بسیار متعامل از سیستم های مادر خود است که سازگاری با شرایط و مقتضیات حادث شونده و ایفای نقش آن در راهبری و اثر گذاری مثبت و سازنده بر آنها مستلزم بهبود کیفیت منابع انسانی در مدرسه است. در صورت تحقق مطلوب این کیفیت، مدرسه درون زا و از طریق فرایند اشاعه یا تاثیر گذاری افقی و از پایین به بالا مبدا و منشا و حتی هادی تغییرات مطلوب خواهد شد.

2. رویکرد آموزش و بهسازی کل سازمان: فرض اصلی آن است که هر فردی، حتی اگر در بالاترین کیفیت ممکن باشد باز هم می تواند رش یابد از این رو لازم است تمام سازمان به طور مستمر مورد نیاز سنجی و تحت آموزش و بهسازی قرار گیرد.

3. اندیشه هایی که ارتباط بین بهسازی منابع انسانی و یادگیری سازمانی و مدیریت راهبردی و موفقیت سازمانی را مطرح می سازد..

مدرسه یادگیرنده چیست؟

تعریفی را که صاحب نظران علم سازمان و مدیریت درباره سازمان یادگیرنده ارائه داده اند بر این اساس است که مدرسه یادگیرنده، مدرسه ای است که یادگیری همه اعضایش را اعم از کادر مدیریتی، آموزشی، اداری و پشتیبانی، شاگردان و والدین، تسهیل می کند و خود را به طور مستمر دگرگون می سازد.

این مدرسه مدرسه ای است که در آن افراد قابلیتهای خود را برای ایجاد نتایجی که اساسا مایل به تحقق آن هستند به طور هدف دار، نظام دار و مستمر گسترش می دهند. آنجا جایی است که الگو های نوین تفکر پرورانده می شود. محلی است که آرزوهای جمعی، آزاد و رها از سکون یا قالبی خاص است و سرانجام جایی است که افراد یاد دادن به یکدیگر را دائما یاد می گیرند، به آن عمل و آن را تجربه می کنند.

یک مدرسه یادگیرنده مدرسه ای است که در زمینه خلاقیت، دستیابی به دگرگون سازی دانش و تغییر رفتار برای انعکاس دانش و بینش های نو مهارت یافته است. این عبارت برای توصیف گردهم آوری افراد برای نیل به اهدافی بزرگ یا کوچک، تحت شرایطی است که همه برای یافتن راه های انجام بهتر هر آنچه باید به نحو بهتری انجام شود در تکاپو و تحقیق همیشگی اند.