زمین دارالمجانین شد، عزیزم روسری سر کن...
اگرنه خوب من یک حلقه ی گیسوت هم کافی ست
بساط عیش عصرانه شکر قرمز نمی خواهد
کنار سینی چایی دو تا لیموت هم کافی ست
زمین دارالمجانین شد، عزیزم روسری سر کن
برای دلبری کردن دو تار موت هم کافی ست
به قرآن فتح دنیا این همه لشکر نمی خواهد
کمانداران آتشپاره ی ابروت هم کافی ست
دوای درد درمان سوز این دیوانه دست توست
بغل نه، بوسه نه حتا کمی از بوت هم کافی ست
«کمال الدین علاءالدینی شورمستی»
- ادامه مطلب
تاریخ: پنجشنبه , 23 شهریور 1402 (02:13)
- گزارش تخلف مطلب