امروز یکشنبه 30 اردیبهشت 1403
0

گوشی Galaxy A80 را شارژ کنید

گاهی اوقات ممکن است که گوشی در سطح خیلی پایینی از شارژ باتری خاموش شده و یا برای مدت نسبتاً طولانی خاموش مانده باشد که در این شرایط زمان بیشتری لازم است تا گوشی شارژ و روشن شود، و یا حتی زمان بیشتری نیاز است تا علامت شارژ روی صفحه نمایش داده شود، برای روشن کردن گوشی در این شرایط لازم است گوشی حداقل زمانی حدود 30 دقیقه به شارژ متصل باشد.

از یک کابل شارژ و آداپتور اصلی دیگر برای شارژ کردن Galaxy A80 استفاده کنید

از یک کابل شارژر و آداپتور دیگر برای شارژ کردن استفاده کنید. شرایط شارژ شدن و سرعت شارژ را بررسی کنید اگر بدون مشکل شارژ شد مشکل گوشی Galaxy A80 مربوط به شارژر آن است.


بیشتر بخوانید: تست سلامت باتری اندروید


پورت شارژ Galaxy A80 را بررسی کنید

بعد از بررسی شارژر و اطمینان از سلامت آن، یکی دیگر از عوامل شارژ نشدن گوشی وجود آلودگی در پورت شارژ است. پورت شارژ را با دقت بررسی و سعی کنید با فشار هوای تمیز آلودگی را برطرف نمایید، اگر حین بررسی متوجه آسیب فیزیکی در پورت شارژ شدید برای تعمیر آن به یک تعمیرگاه معتبر جهت تعمیر آن مراجعه کنید.

بررسی مشکل سیاهی صفحه نمایش در Galaxy A80

ممکن است آسیب و مشکل صفحه نمایش با مشکل باتری اشتباه گرفته شود. ممکن است صفحه نمایش گوشی شما بر اثر ضربه دچار آسیب فیزیکی شده و خاموش شده باشد. گوشی را بررسی کنید اگر متوجه صدای زنگ و ویبره گوشی می شوید صفحه نمایش آسیب دیده و نیاز به تعویض آن دارید، و باتری گوشی مشکلی ندارد.


بیشتر بخوانید: تست سالم بودن گوشی سامسونگ


راه اندازی مجدد گوشی Galaxy A80

راه اندازی مجدد برای برطرف کردن مشکل باتری در گوشی های سامسونگ یکی از راه های ساده و کار آمد است که به رفع مشکل باتری بسیار کمک می کند. برای انجام این کار کافیست دکمه volume پایین و power را برای 10 ثانیه نگه دارید و بعد از اینکه گوشی بالا آمد و صفحه نمایش روشن شد دکمه ها را رها کنید.

و اگر چیزی تغییر نکرد از روش زیر استفاده کنید:

ابتدا دکمه volume پایین را فشار داده و نگه دارید.

زمانی که Volume پایین را نگه داشته اید، دکمه power را نگه دارید.

گوشی Galaxy A80 را در Safe Mode شارژ کنید

با قرار دادن گوشی در حالت Safe Mode برنامه هایی که بر روی گوشی نصب کرده اید غیر فعال می شوند اگر در این حالت گوشی بدون مشکل شارژ شود دلیل بروز مشکل برنامه های نصب شده بر روی گوشی است، شما با خارج کردن گوشی از حالت Safe Mode و پاک کردن برنامه ها می توانید این مشکل را برطرف کنید. مراحل زیر را برای قرار دادن گوشی در Safe Mode دنبال کنید:

گوشی را خاموش کنید.

دکمه power را تا زمانی که اسم و مدل گوشی روی صفحه نمایش داده شود فشار داده و نگه دارید.

هنگامی که لوگوی Samsung روی صفحه نمایش داده شد دکمه power را رها کنید.

بعد از اینکه دکمه power  را رها کردید، دکمه volume پایین را نگه دارید.

تا زمانی که راه اندازی مجدد تمام شود دکمه volume پایین را نگه دارید.

هنگامی که Safe Mode روی صفحه نمایش داده شد دکمه volume پایین را رها کنید.

گوشی را در این حالت بررسی کنید.

احتمال نفوذ مایعات و آب به گوشی Galaxy A80 را بررسی کنید

اگر گوشی شما در معرض نفوذ مایعات و یا آب بوده است شارژ نشدن گوشی مربوط به نفوذ آب به پورت شارژ است و از آنجایی که گوشی Galaxy A80 ضد آب نیست ممکن است آب و مایعات به داخل گوشی نفوذ کرده باشد. در این شرایط شما باید گوشی را با یک دستمال و حرارت ملایم خشک کنید. اگر بعد از خشک کردن گوشی باز هم گوشی روشن نشده و شارژ نمی شود به یک تعمیرگاه تخصصی موبایل مراجعه کنید.

گوشی Galaxy A80 را با کامپیوتر شارژ کنید

در برخی موارد شارژ کردن گوشی با کامپیوتر می تواند مشکل را برطرف کند. استفاده از این روش نیاز به زمان زیادی ندارد. برای شارژ کردن گوشی با این روش حتماً از شارژر اصلی گوشی استفاده کنید.

آپدیت برنامه ها و سیستم عامل در Galaxy A80

بروز نگه داشتن برنامه ها بر روی گوشی می تواند یکی از عوامل بهبود عملکرد گوشی باشد. زیر را در هر آپدیت امکانات پیشرفته تری به آن اضافه و باگ های نسخه قبلی برطرف شده است. در اکثر گوشی ها آپدیت برنامه ها بصورت اتوماتیک فعال است اگر این ویژگی را غیر فعال کرده اید برنامه های روی گوشی را بررسی کنید اگر نیاز به آپدیت دارند بصورت دستی آن ها را آپدیت کنید.

برای بررسی آپدیت سیستم عامل مراحل زیر را دنبال کنید:

بر روی تنظیمات (Settings) کلیک کنید.

آپدیت نرم افزار (Software update) را انتخاب کنید.

بر روی دانلود و نصب (Download and install) کلیک کنید.

منتظر شوید تا گوشی شرایط آپدیت سیستم عامل را بررسی کنید.

سیستم عامل را آپدیت کنید. اگر نیاز به آپدیت نداشته باشد گوشی به شما پیغام خواهد داد.

برای آپدیت برنامه ها از روش زیر استفاده کنید:

Play Store را باز کنید.

بر روی آیکون تنظیمات بیشتر کلیک کنید.

بر روی My apps & games کلیک کنید.

Update all button را انتخاب کنید.

تنظیم مجدد کارخانه گوشی Galaxy A80

اگر انجام مراحل و روش های قبلی نتوانسته مشکل شارژ گوشی شما را برطرف کند انجام تنظیم مجدد کارخانه به عنوان آخرین راه حل نرم افزاری می تواند به شما کمک کند. این روش تمام اطلاعات و برنامه های نصب شده روی گوشی شما را پاک خواهد کرد توصیه می کنیم از اطلاعات شخصی خود بکاپ تهیه کنید.


بیشتر بخوانید: آموزش بکاپ گرفتن از گوشی سامسونگ


برای انجام تنظیم مجدد کارخانه 2 روش وجود دارد:

روش 1: انجام تظیم مجدد کارخانه به کمک منو تنظیمات

از اطلاعات شخصی روی گوشی خود بکاپ تهیه کنید و حساب کاربری گوگل خود را حذف کنید.

تنظیمات را باز کنید.

مدیریت عمومی (General management) را پیدا کرده و بر روی آن کلیک کنید.

بر روی تنظیم مجدد (Reset) کلیک کنید.

تنظیم مجدد کارخانه (Factory data reset) را انتخاب کنید.

اطلاعات را مطالعه کنید و برای ادامه بر روی تنظیم مجدد (Reset) کلیک کنید.

بر روی پاک کردن همه (Delete All) کلیک کنید.

روش 2: انجام تنظیم مجدد کارخانه به کمک دکمه های روی گوشی

استفاده از این روش برای شرایطی که شما به منو تنظیمات دسترسی ندارید مناسب است.

اگر این امکان وجود دارد از اطلاعات روی گوشی خود بکاپ تهیه کنید، در غیر اینصورت از آن صرف نظر کنید.

مطمئن شوید که حساب کاربری گوگل خود را حذف کرده اید ولی اگر مشکل گوشی مانع انجام آن می شود از پاک کردن آن هم صرف نظر کنید.

گوشی را خاموش کنید. اگر نمی توانید گوشی را با دکمه power خاموش کنید، منتظر بمانید تا شارژ گوشی تمام شده و گوشی خاموش شود.

نکته: 30 دقیقه قبل از انجام تنظیم کارخانه آن را شارژ کنید.

دکمه volume بالا و Bixby را هم زمان با هم نگه دارید.

همان طور که دکمه های volume بالا و Bixby را نگه داشته اید دکمه power را فشار داده و نگه دارید.

هنگامی که منوی ریکاوری روی صفحه نمایش داده می شود دکمه ها را رها کنید.

دکمه volume پایین را تا زمانی که گزینه Wipe data/factory reset نمایش داده شود نگه دارید.

دکمه power را برای انتخاب Wipe data/factory reset فشار دهید.

از volume پایین برای هایلایت Yes استفاده کنید.

از دکمه power برای تایید تنظیم کارخانه (factory reset) استفاده کنید.

تماس با ما

اگر همچنان مشکل شارژ نشدن باتری در گوشی شما پا برجاست می توانید جهت دریافت مشاوره از کارشناسان فنی آوافیکس با شماره 66320236-021 تماس بگیرید یا از طریق فرم تماس با ما پیغام بگذارید و منتظر دریافت پاسخ از طریق ایمیلتان باشید.

0

 


بیشتر بخوانید: تعویض ال سی دی سامسونگ در منزل


اگر مشکل گوشی شما بر اثر اختلالات و ایرادات نرم افزاری پیش آمده باشد، روش های ارائه شده در ادامه این مقاله می تواند به شما کمک کند.

بررسی گوشی Galaxy A70 از لحاظ آسیب فیزیکی

در اکثر مواقع پرپر زدن صفحه بر اثر آسیب فیزیکی مانند ضربه و یا نفوذ مایعات به داخل گوشیبوجود می آید، که در این شرایط باید برای تعویض صفحه نمایش اقدام کنید.

بعد از بررسی آسیب فیزیکی، احتمال آسیب نرم افزاری بر اثر نصب یک برنامه مخرب و یا باگ در سیستم عامل گوشی نیز وجود دارد. که در این صورت با ما همراه شوید و با راه حل های ارائه شده مشکل پرپر زدن گوشی Galaxy A70 خود را برطرف کنید.


بیشتر بخوانید: تعویض ال سی دی سامسونگ در منزل


راه اندازی مجدد گوشی Galaxy A70

بعد از بررسی آسیب فیزیکی و رد شدن این احتمال، قرار گرفتن گوشی در معرض سرما و یا گرما هم می تواند برای صفحه نمایش مشکل ایجاد کند، که انجام راه اندازی مجدد باعث رفع این مشکل و دیگر مشکلات نرم افزاری شده و سیستم را رفرش می کند. همچنین می توانید با شبیه سازی اثر برداشتن باتری از گوشی RAM را پاک کنید و مطمئن شوید گوشی رفرش شده است. مراحل زیر را برای حل این مشکل دنبال کنید:

دکمه power و volume پایین را برای 10 ثانیه نگه دارید، چند ثانیه گوشی را در Boot Mode (حالت تعمیر و نگه داری) بر روی صفحه نمایش نگه دارید.

از صفحه Boot Mode (حالت تعمیر و نگه داری)، Normal Boot را انتخاب کنید. 90 ثانیه صبر کنید تا راه اندازی مجدد کامل شود (از دکمه های volume برای انتخاب گزینه ها استفاده کنید).

 رفرش کردن حافظه Cache در گوشی Galaxy A70

گاهی اوقات ایجاد مشکل در حافظه Cache برای قسمت های دیگر گوشی هم مشکل ایجاد می کند. اولین تاثیر مشکل حافظه بر سرعت عملکرد اندروید و در ادامه نا کارآمد شدن کل سیستم، پرپر زدن صفحه نمایش و... خواهد بود. برای رفرش کردن حافظه Cache مراحل زیر را دنبال کنید:

گوشی را خاموش کنید.

دکمه volume بالا، Bixby و بعد دکمه power را فشار داده و نگه دارید.

هنگامی که لوگوی اندروید روی صفحه نمایش داده شد دکمه ها را رها کنید (نصب بروزرسانی گوشی 30 تا 60 ثانیه قبل از نمایش بازیابی سیستم عامل اندروید نمایش داده خواهد شد).

از دکمه volume پایین برای هایلایت گزینه wipe cache partition استفاده کنید.

دکمه power را برای انتخاب آن فشار دهید.

از دکمه volume پایین برای انتخاب گزینه yes و برای تایید آن از دکمه power استفاده کنید.

هنگامی که پاک کردن حافظه Cache به اتمام رسید گزینه Reboot system now روی صفحه هایلایت می شود.

دکمه power را برای راه اندازی مجدد گوشی فشار دهید.

قرار دادن گوشی Galaxy A70 در Safe Mode و بررسی مشکل

گاهی اوقات پرپر زدن صفحه نمایش نتیجه یک برنامه نویسی ضعیف و مخرب یک یا چند برنامه نصب شده بر روی گوشی است. اگر پس از پاک کردن حافظه Cache هنوز هم مشکل پرپر زدن صفحه نمایش برطرف نشده است گوشی را در حالت Safe Mode قرار دهید. به مدت 30 دقیقه در این حالت با گوشی کار کنید اگر عملکرد صفحه نمایش بدون مشکل بود برنامه هایی که بر روی گوشی نصب کرده اید را به ترتیب از جدید ترین به قدیمی ترین شروع به پاک کردن کنید. بعد از حذف هر برنامه صفحه نمایش را بررسی کنید، هنگامی که پرپر زدن صفحه نمایش برطرف شد حذف برنامه ها را متوقف کنید. برای قرار دادن گوشی در حالت Safe Mode مراحل زیر را دنبال کنید:

 دستگاه را خاموش کنید.

دکمه Power را فشار دهید و نگه دارید.

  هنگامی که لوگوی "SAMSUNG" بر روی صفحه ظاهر می شود، دکمه Power را آزاد کنید.

 بلافاصله پس از رها کردن دکمه Power، دکمه volume پایین را فشار داده و نگه دارید.

 همچنان دکمه volume پایین را نگه دارید تا زمانی که دستگاه دوباره راه اندازی شود.

 حالت امن (Safe mode) در گوشه پایین سمت چپ صفحه نمایش داده می شود.

 هنگامی که حالت ایمن را می بینید، دکمه volume پایین را رها کنید.


بیشتر بخوانید: حل مشکل پرپر زدن صفحه نمایش گوشی سامسونگ


 تنظیم نور صفحه نمایش Galaxy A70

کنترل نور صفحه نمایش یکی از روش های برطرف کردن مشکلات پرپر زدن صفحه نمایش است. ابتدا نور صفحه نمایش را کم کنید و بعد گوشی را یک بار خاموش و روشن کنید. بررسی کنید آیا مشکل برطرف شده است یا خیر.

بررسی آپدیت سیستم عامل گوشی Galaxy A70

بسیاری از مشکلات نرم افزاری گوشی های سامسونگ با آپدیت سیستم عامل برطرف می شوند. در هر نسخه آپدیت ارائه شده از سمت شرکت سامسونگ باگ های نسخه قبلی برطرف و امکانات پیشرفته تری به آن اضافه می شود. ممکن است پرپر زدن صفحه نمایش مربوط به مشکل سیستم عامل گوشی باشد و با آپدیت شدن برطرف شود.

انجام تنظیم مجدد کارخانه در گوشی Galaxy A70

انجام تنطیم مجدد کارخانه آخرین راه حل برای مشکلات نرم افزاری است، با انجام تنطیمات مجدد کارخانه تمام اطلاعات و برنامه های روی گوشی پاک خواهد شد، توصیه می کنیم از اطلاعات روی گوشی بکاپ تهیه کنید.

برای انجام تنظیم مجدد کارخانه 2 روش وجود دارد که در ادامه به ارائه آن ها می پردازیم:

روش 1: انجام تظیم مجدد کارخانه به کمک منو تنظیمات:

از اطلاعات شخصی روی گوشی خود بکاپ تهیه کنید و حساب کاربری گوگل خود را حذف کنید.

تنظیمات را باز کنید.

مدیریت عمومی (General management) را پیدا کرده و بر روی آن کلیک کنید.

بر روی تنظیم مجدد (Reset) کلیک کنید.

تنظیم مجدد کارخانه (Factory data reset) را انتخاب کنید.

اطلاعات را مطالعه کنید و برای ادامه بر روی تنظیم مجدد (Reset) کلیک کنید.

بر روی پاک کردن همه (Delete All) کلیک کنید.


بیشتر بخوانید: آموزش بکاپ گرفتن از گوشی سامسونگ


روش 2: انجام تنظیم مجدد کارخانه به کمک دکمه های روی گوشی

استفاده از این روش برای شرایطی که شما به منو تنظیمات دسترسی ندارید مناسب است.

اگر این امکان وجود دارد از اطلاعات روی گوشی خود بکاپ تهیه کنید، در غیر اینصورت از آن صرف نظر کنید.

مطمئن شوید که حساب کاربری گوگل خود را حذف کرده اید ولی اگر مشکل گوشی مانع انجام آن می شود از پاک کردن آن هم صرف نظر کنید.

گوشی را خاموش کنید. اگر نمی توانید گوشی را با دکمه power خاموش کنید، منتظر بمانید تا شارژ گوشی تمام شده و گوشی خاموش شود.

نکته: 30 دقیقه قبل از انجام تنظیم کارخانه آن را شارژ کنید.

دکمه volume بالا و Bixby را هم زمان با هم نگه دارید.

همان طور که دکمه های volume بالا و Bixby را نگه داشته اید دکمه power را فشار داده و نگه دارید.

هنگامی که منوی ریکاوری روی صفحه نمایش داده می شود دکمه ها را رها کنید.

دکمه volume پایین را تا زمانی که گزینه Wipe data/factory reset نمایش داده شود نگه دارید.

دکمه power را برای انتخاب Wipe data/factory reset فشار دهید.

از volume پایین برای هایلایت Yes استفاده کنید.

از دکمه power برای تایید تنظیم مجدد کارخانه (factory reset) استفاده کنید.

تماس با ما

اگر همچنان مشکل پرپر زدن صفحه نمایش در گوشی شما پا برجاست می توانید جهت دریافت مشاوره از کارشناسان فنی آوافیکس با شماره 66320236-021 تماس بگیرید یا از طریق فرم تماس با ما پیغام بگذارید و منتظر دریافت پاسخ از طریق ایمیلتان باشید.

منبع: تعمیر موبایل آوافیکس

0
چکیده: مدیریت استعداد به عنوان سیستمی برای شناسایی، استخدام، پرورش، ارتقا و نگهداری افراد مستعد، با هدف بهینه کردن توان سازمان به منظور تحقق نتایج کسب و کار، تعریف شده است. با توجه به تعریف مدیریت استعداد و در نظرگرفتن چرخه حیات کارکنان به عنوان مدلی برای یکپارچه‌سازی، مهمترین فرایندهای توسعه منابع انسانی، می توان دریافت که مباحث مرتبط به مدیریت استعداد در تمامی فرایندهای چرخه قابل استقرار و تسری است.


1.انتخاب و به کارگماری
انتخاب، مرحله‌ای است برای پذیرفتن یا رد تقاضاهای مراجعان و متقاضیان کار، به گونه‌ای که شایسته‌ترین، مناسب‌ترین و با استعدادترین آنها برگزیده و تعیین شوند. روشهای متعددی برای انتخاب افراد مناسب وجود دارند. چند نمونه از بهترین این روشها اشاره شده اند:
_ مصاحبه ساخت یافته
_ کانون ارزیابی
_ فرایند اجتماعی کردن


2. مدیریت یادگیری و پرورش
نیاز به یادگیری سازمانی، امروزه به خوبی در محیط کسب و کار، ثابت شده است. تحقیقات طولانی انجام گرفته که ارتباط مثبت بین سرمایه گذاری بر یادگیری و درآمد سهامداران را نشان می دهد، بر اساس گزارش ASTD 2006، شرکتهایی که سرمایه گذاری بیشتری روی یادگیری دارند، رضایت کارکنان و مشتریان، کیفیت محصولات و خدمات، بهره وری، درآمد و در مجموع سودبالاتری داشته اند. هر سازمان بسته به شرایط و امکانات خود راهکارهای گوناگونی را برای آموزش به کار می گیرد. بعضی از سازمانها کل یا بخشی از فرایند آموزش را برونسپاری می‌کند. بعضی از سازمانها از روشهای مختلفی، نظیر: برگزاری کلاس درس، استفاده از آموزش الکترونیک و کلاسهای مجازی یا ترکیبی از آنها، استفاده می کنند.


3. مدیریت عملکرد
در مطالعه ادبیات به سازمانهایی که برنامه‌ های مدیریت عملکرد را به کار می‌برند، به عنوان سازمانهایی با عملکرد برتر اشاره شده است. در واقع از مدیریت عملکرد موثر به عنوان اهرم کلیدی تغییر، برای افزایش دستاوردهای تیمی و فردی یاد شده است. مولفه اصلی سیستم مدیریت عملکرد، ارزیابی عملکرد است. در مدیریت عملکرد موثر، در کنار ارزیابی عملکرد فعالیتهای نظیر: آموزش، جانشین‌پروری، پرداخت بر پایه عملکرد و... قرار دارند، اما ارزیابی، شرط لازم برای هر برنامه مدیریت عملکرد موثر است.


4.نظام جبران خدمت
امروزه، متخصصان حوزه منابع انسانی اظهار می دارند که مهمترین دغدغه آنها ایجاد شرایطی است که در آن پرداخت ها در جهت افزایش انگیزش مناسب کارکنان باشد.
یکی از یافته های آماری نشان می‌دهد که افزایش پرداخت ها به کارکنان با عملکرد بالا در مقایسه باکارکنان با عملکرد متوسط حدود 2 درصد است، درحالی که خروجی افراد با عملکرد بالا، حدود 5 برابر خروجی افراد با عملکرد متوسط است. این یافته ها حاکی از آن است که برنامه های پرداخت، ابزار خوبی در جهت ایجاد انگیزه برای کارکنان برای تغییر رفتار نیستند.


پرداخت بر مبنای عملکرد
یک رویکرد مناسب برای پرداخت به کارکنان، این است که پایه و اساس پرداخت به آنان، بستگی به عملکرد آنها با یک تأکید ویژه بر روی خروجی و در آمد سازمان داشته باشد. همچنین این موضوع مهم است که شما نیم نگاهی هم به میزان پرداخت در بازار و رقبا داشته باشید. بنابر این شما می توانید یک تحلیل برروی شکاف میان پرداخت سازمان و بازار و رقبا داشته باشید. هنگامی که کارکنان احساس می کنند که آنچه که از سازمان دریافت می کنند کمتر از ارزش واقعی آنهاست، تمایل زیادی به ترک سازمان پیدا می کنند.
درپرداخت براساس عملکرد باید موارد زیر را در نظر گرفت:
- تعیین آنچه فرد با توجه به عملکردش در برابر اهداف تعریف شده شفاف، باید دریافت کند.
- محاسبه تفاوت، بین پرداخت مبتنی بر هدف و پرداختهای رایج،
- تخصیص بودجه برای پرداخت مبتنی بر هدف،
- به کارگیری برنامه های پرداخت متغیر برای اهداف فوق العاده، برمبنای عملکرد،
- در نظر گرفتن دانش،مهارت و تجربه به عنوان عاملی برای پرداخت بیشتر،
ارتقا حقوق کارکنان هنگامیکه آنها مهارتهای جدیدی را بدست می آورند (‌با درنظر گرفتن این امر که این مهارتها به خروجی سازمان وابسته هستند).
 
5.جانشین پروری
سازمانها برای حل بحران استعداد، نگاه خود را معطوف به درون سازمان ساخته و استراتژیهای جانشین پروری را اتخاذ کرده اند که روی توسعه و پرورش استعدادهای موجودشان تمرکز دارند. به صورت تاریخی، موفق ترین سازمانها در اجرا، آنهایی هستند که سرمایه گذاری بلندمدت برروی کارکنانشان انجام داده‌اند‌. با سرمایه‌گذاری در وقت و هزینه برای توسعه استعدادهای داخلی،‌این سازمانها قادر خواهند بود هنگامی که استعدادهای اصلی آنها بازنشست می شوند یا به هر دلیل دیگری از سازمان خارج می شوند‌، بدون هیچ مشکلی ازاین مرحله گذر کنند‌. اتخاذ استراتژی مدیریت جانشین پروری برنده – برنده به سازمانها اجازه می دهد که مشاغل کلیدی، جانشین های بالقوه و شکاف های مهارتی را شناسایی کرده، به کارکنان، گزینه های شغلی موجود و ابزارهایی برای برنامه ریزی و دستیابی به اهداف شغلی شان، ارائه کنند. به کارگیری رویکردی جامع و یکپارچه، مزایای ایجاد شده برای کارکنان،‌ مدیران و سازمان را در مجموع بهینه می کند. ثابت شده است که برنامه های جانشین پروری که با مسیر شغلی افراد گره خورده است،‌ روحیه کارکنان و بهره وری آنها را افزایش می دهد‌. سازمانهایی که توسعه شغلی را پشتیبانی می‌کنند با دادن اجازه به کارکنان برای یافتن فرصتهای جدید در درون سازمان و تشویق به تحرک شغلی‌، به احتمال بسیار قوی آنها را در توسعه شغلی خود سهیم می کنند. از آنجایی که این کارکنان به احتمال زیاد فرصتهایی در سازمان جستجو می کنند، بنابراین فرایند نگهداشت به خوبی شکل می گیرد که روی‌هم رفته منجر به افزایش رضایت کارکنان می شود.


نتیجه گیری
یکی از تصورات نادرستی که گاهی درمورد مدیریت استعداد، ممکن است ایجاد شود، این است که مدیریت استعداد را به عنوان یک فرایند مستقل در کنار سایر فرایندهای توسعه منابع انسانی در نظر بگیریم.همچنین هنگامی که به مبحث مدیریت استعداد می پردازیم، ممکن است این تصور ایجاد شود که الزاماً باید تعدادی از افراد ویژه را انتخاب کرده، به آنها خدمات ویژه ای ارائه دهیم.
در حالی که همان‌گونه که در تجربه‌های شرکتهای برتر در سطح دنیا درمورد مدیریت استعداد ملاحظه کردید مدیریت استعداد را باید به عنوان یک سیستم در جریان هر یک از فرایندها توسعه منابع انسانی، نهادینه کرد.
درحقیقت، مدیریت استعداد متعلق به همه فرایندهای توسعه منابع انسانی و برای پرورش و توسعه تمام کارکنان است. هر چند که ممکن است یکی از فرایندهای آن، شناسایی و انتخاب تعدادی از افراد، با اهدافی نظیر جانشین پروری باشد.

0

با کسب اطلاعات و تجربه مدیریتی و کمک دوست و همکار محترمم جناب آقای صفری این مقاله برای ارسال به همایش ملی و بین المللی مدیریت پسماند تهیه گردید که برای ارائه پوستر در همایش پذیرفته و در روز همایش ارائه خواهد شد.

عنوان مقاله: بررسی نقش آموزشهای شهروندی در مدیریت پسماند

رضا صفری کنگ، اسماعیل حیدری

سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری مشهد

Reza.safari.k@gmail.com

سازمان فرهنگی و تفریحی شهرداری مشهد

Esmail.heidari@gmail.com

چکیده

امروزه یکی از کارآمد ترین ساز و کارهای مدیریت شهری در ارتقاء و توسعه فرهنگ شهروندی و رفع معضلات و مشکلات شهری بویژه مدیریت پسماند، بهره مندی از فرایند آموزش به ویژه آموزش های  همگانی و شهروندی می باشد و عدم توجه به آن موجب رکود نقش شهرودان در نظام مدیریت شهری و همچنین باعث فراهم نشدن  شرایط توسعه پایدار شهری خواهد شد.

     آموزش و توانمند سازی شهروندان برای ارتقای دانش، تقویت مهارت ها، کسب عادت های صحیح زندگی اجتماعی و بروز رفتار های مطلوب شهروندی بویژه در راه بهره گیری مناسب از امکانات شهری از جمله مهم ترین ضرورت های شهرداری های کلان شهرها قلمداد       می شود. با التفات به اهمیت و ضرورت آموزش های همگانی شهروندی و جایگاه آن در نظام مدیریت شهری، این مقاله با هدف بررسی تأثیر نظام آموزش های شهروندی شهر را در مدیریت پسماند تهیه شده است. بر این اساس با استفاده از رویکرد سیستمی و همچنین بهره مندی از الگوی عناصر سازمانی اقدام به طراحی نظام آموزش شهروندی و مشخص کردن مراحل و فرایند نظام آموزش های شهروندی شده است. با توجه به چارچوب و الگوی نظری، فرایند آموزش های همگانی شهروندی به ترتیب دارای چهار مرحله اساسی شامل نیازسنجی آموزشی، طراحی و تدوین برنامه های آموزشی، اجرا و ارزشیابی می باشد.

     در این پژوهش که  ماهیتا تحقیق کاربردی است از روش های مختلف پژوهش همچون روش تحلیلی- اسنادی، روش پیمایشی و روش مطالعات نیازسنجی استفاده شده است. در طرح مطالعات نیازسنجی که یکی از روشهای این پژوهش می باشد از فن دلفی به عنوان یک روش برای جمع آوری اطلاعات و شناسایی نیازهای آموزشی و الویت بندی آنها استفاده شده است که از لحاظ تحقیق، این فن در دامنه کلی تحقیقات توصیفی قرار می گیرد زیرا فقط به توصیف آنچه که هست می پردازد. از یافته ها و نتایج مهم این پژوهش می توان به شناسایی و الویت بندی نیازهای آموزشی شهروندان شهر مشهد برای پنج گروه کودکان، نوجوانان، جوانان، میانسالان و سالمندان که بطور مجزا انجام شده است اشاره نمود. همچنین طراحی و تدوین برنامه های آموزش شهروندی بر اساس نتایج نیازسنجی برای هر یک از گروههای هدف، تدوین و تعیین شاخص های فرهنگ شهروندی در ابعاد و زمینه های مختلف، از نتایج و دستاوردهای دیگر این مقاله محسوب می شود.

واژه های کلیدی

 طراحی آموزشی، آموزش شهروندی، نیازسنجی آموزشی، مدیریت پسماند، برنامه های آموزشی

0

زندگی شما می‌تواند به زیبایی رویاهایتان باشد.

فقط باید باور داشته باشید که می‌توانید کارهای ساده‌ای انجام دهید.

در زیر لیستی از کارهایی که می‌توانید برای داشتن زندگی شادتر انجام دهید، آورده شده است.

هر روز آنها را به کار بگیرید و از زندگی خود در این سال لذت ببرید.

سلامتی:

1- آب فراوان بنوشید.

2- مثل یک پادشاه صبحانه بخورید، مثل یک شاهزاده ناهار و مثل یک گدا شام بخورید..

3- بیشتر از سبزیجات استفاده کنید تا غذاهای فراوری شده.

4- بااین 3 تا E زندگی کنید:

Energy (انرژی)

Enthusiasm (شورواشتیاق)

Empathy (دلسوزی و همدلی).

5- از ورزش کمک بگیرید.

6- بیشتر بازی کنید.

7- بیشتر از سال گذشته کتاب بخوانید.

8- روزانه 10 دقیقه سکوت کنید و به تفکر بپردازید.

9- 7 ساعت بخوابید.

10- هر روز 10 تا 30 دقیقه پیاده‌روی کنید و در حین پیاده‌روی، لبخند بزنید.

شخصیت:

11- زندگی خود را با هیچ کسی مقایسه نکنید: شما نمی‌دانید که بین آنها چه می‌گذرد.

12- افکار منفی نداشته باشید، در عوض انرژی خود را صرف امور مثبت کنید.

13- بیش از حد توان خود کاری انجام نده

0

)آغاز کار یک مبارزه است:

    اساسی‌ترین گام برای یک کارآفرین، تصمیم‌گیری برای راه‌اندازی و آغاز کار است. آغاز کسب‌وکار جدید به شجاعت و همت بسیاری نیاز دارد. مشکلات کسب‌وکار تنها با ایستادگی و پشتکار برطرف می‌شوند. هر کسب و کار تازه علاوه بر مشکلات معمول، مشکلات خاص خود را نیز دارد و کارآفرین در شروع کار مجبور است راه خود را از میان طیف بی‌پایان مشکلات بازکند.البته تمام این مسائل و مشکلات قابل حل‌اند. کسانی که مقاومت می‌کنند و از مشکلات نمی‌هراسند، به موفقیت‌های چشمگیری نائل می‌گردند. گاه، پول پاداشی نیست که فوراً به‌ دست آید؛ اما تجربه می‌تواند از مثقال‌ها طلا ارزشمند‌تر باشد. هرچه ثروت خود را دیرتر به دست آورید، بیش‌تر خواهد بود.

 

 

 

2)چگونه زمینه کاری مناسبی بیابید:

     شغل فعلی شما منبعی غنی از ایده‌‌ها و مفاهیم است. نیازهای بی‌پاسخ‌ مانده بهترین راه برای یافتن یک فرصت کاری‌اند. دفترچه یادداشت کوچکی تهیه کنید. یک صفحه را به «نیازها» و صفحه‌ بعد را به «خطاها» اختصاص دهید و هر روز از چیزهایی که دلخورید و نیازهایی را که تشخیص می‌‌دهید در آن یادداشت کنید. در هر کسب‌وکار باید به دنبال فرارفتن از حد فعلی ارائه خدمات یا روش‌های فعلی انجام کارها باشید. یک کسب و کار می‌تواند نتیجه‌ کشف راهی جدید، بهتر یا ناشناخته‌، برای انجام یک کار باشد. باید، آنچه به دنبالش هستید، مشکلی را حل کند یا نیازی را پاسخگو باشد. فرمول موفقیت ارائه خدمات کمی بهتر و کمی بیشتر است. رفتارهای مبتنی بر بی‌تفاوتی، بی‌دقتی و لاابالی‌گری و خدمات ناکافی، فرصت‌های کسب و کار ایجاد می‌کنند. ایده‌ خدمات رسانی؛ در کسب و کار، بهترین تضمین کننده‌ی موفقیتی است که می‌توانید داشته باشید. باید عاشق خدمت‌رسانی باشید، یعنی کمال‌گرایی مصمم باشید که هدفش آسودگی و خشنودی مشتری است. زندگی خدمت است و کسی پیشرفت می‌‌کند که به هم نوعان خود کمی بیش‌تر و بهتر خدمت کند. اعتبار بیش‌تر و خدمات بهتر است که وفاداری مشتری را تضمین می‌کند. قبل از اینکه به موفقیت عظیمی دست یابید، به ماه‌ها و سال‌ها تلاش و کار و زحمت نیاز دارید. کارتان را با پروژه‌های کوچک ولی مورد نیاز شروع کنید. شما چیزی می‌خواهید که بتوانید ده سال یا بیش‌تر به تولید آن ادامه دهید، در این صورت است که سود واقعی به دست خواهید آورد.

    کارهای کوچک خدماتی، سریع‌ترین و راحت‌ترین کارها برای شروع‌ هستند. باید در تولید کالاها و ارائه خدمات، بالاتر از حد وظیفه عمل کنید. فرصت یعنی روشی بهتر برای ارائه خدمات و رفع نیازهای جامعه‌ بشری. به یاد داشته باشید برندگان بزرگ، ده یا بیست‌سال در پستی و بلندی‌ها دست و پا می‌زنند و سختی‌ها را تحمل می‌کنند. اگر احتیاجات، خواست‌ها و ناامیدی‌ها را دقیق بررسی کنید، فرصتی را کشف خواهید کرد. چرا ناراضی هستید؟ چه چیزی شما را عصبی می‌کند؟ چه آرزویی دارید؟ دلتان چه می‌خواهد؟ چگونه می‌توانید مشکلات دیگران را حل کنید و خواست‌ها و نیازهای آنان را پاسخگو باشید؟ باید زندگی را برای مشتریان خود بهتر، ساده‌تر، شادتر و پرمنفعت‌تر کنید. برای شروع، کارهای خدماتی، ساده‌تر از کارهای تولید‌ی‌اند. تنها تحولی که در یک کسب‌ و کار خدماتی به آن نیاز دارید ارائه خدمات برتر است. وقتی خدمات ضعیف را بررسی کنید، به فرصت‌های بی‌شماری دست خواهید یافت. شرکتی که محصولی جدید تولید می‌کند باید بر کیفیت تأکید کند و به دنبال فروش‌های قابل تکرار و همیشگی باشد. پس از آغاز کار، ایده‌ها و فرصت‌های جدیدی به ذهن‌تان خطور خواهد کرد که پاداش‌های بزرگ‌تری خواهد داشت.

    شاید شما تصمیم‌ به خرید کسب‌ وکاری دارید. در صورت داشتن سرمایه لازم، این کار مزایای مشخصی دارد. برای موفق شدن و کشف موقعیت‌ها و متحول کردن آنها به ابتکار کارآفرینی نیاز دارید.

 

 

 

 

3) چگونه شرکت خود را راه‌اندازید:

    مصرف‌کنندگان، فرمانروایان واقعی بازارند؛ لذا شما باید با ارائه کالاها و خدمات پرمزیت آنان را راضی نگهدارید. گام‌‌های اساسی راه‌اندازی کسب‌وکار، عبارت است از: تدوین طرحی برای کسب‌ وکار (تعیین خدمت یا محصول و فهرست‌کردن اهداف و مقاصد)؛ تنظیم بودجه‌ برای نخستین سال عملیات کسب و کار، تهیه‌ سرمایه، انتخاب وکیل، نامگذاری شرکت، به ثبت رساندن آن، جمع‌آوری اطلاعات پیرامون رقبا و بازار و بهبود مهارت هایی که در حیطه روابط انسانی قرارمی‌گیرند.

     باید بر شکاف بازاری متمرکزشوید که می‌توانید در آن برنده باشید. یکی از بهترین همکاری‌ها، همکاری یک کاسبکار و یک مخترع یا دانشمند است. باید در شروع کسب‌وکار جدید، پیرامون رقبا، قیمت‌گذاری، بازاریابی و توزیع، اطلاعات دقیقی جمع‌آوری کنید. شخصیتی خوب، که دانش جذب مشتریان و اثرگذاری بر آنان را داشته باشد، سکوی پرتاب برای نیل به فروشی موفق است. مشاوره با یک حسابدار تحصیل‌کرده‌ی خوب و تدوین یک برنامه‌ی مالی شفاف ضروری است. به پنج سال زمان و ده برابر بودجه‌ی اولیه نیاز است تا به درآمد زایی برسید. فلسفه حاکم بر شرکت‌های موفق نشان‌ دهنده‌ی ضرورت تعهد به کیفیت، خدمات، ارزش و اطمینان‌پذیری است. مطمئن ترین شالوده تولید، کیفیت است؛ پس شما نیز باید ضمن عرضه بهترین خدمات, مشتری را اصل بدانید؛ به همه قول‌های خود جامه عمل بپوشانید؛ کسب‌ و کاری کیفیت مدار ایجاد کنید و در انجام کارهای کیفی اصرارورزید و ترکیب این اصول است که یک مؤسسه موفق را پا برجا نگه می‌دارد.

 

4)چگونه کارمند بگیرید و روابط خود را تنظیم کنید:

     روابط میان کارفرما و کارمند رابطه‌ای برابر و درست مانند بزرگراهی دو طرفه است و براساس سود مشترک و تقریباً برابر تنظیم می‌شود. کارمندان خون جاری کسب‌ و کارند. بهترین شکل روابط انسانی، ارائه خدمات به طور متقابل است. افرادی را استخدام کنید که از خودتان تواناتر باشند. تمام روابط جدید انسانی یک‌دوره کوتاه مدت ماه عسل را طی می‌کنند. اگر در این دوره کاستی‌ها و انحرافاتی را دیدید باید بدانید که فقط در حال مشاهده نوک یک کوه یخ هستید. شما باید با مشورت مشاور بیمه، بیمه‌ای مطمئن با توان بالای محافظت بخرید. مهم‌ترین دارایی اصلی فرد اعتبار است؛ پس باید بتوانید درباره کارهایی که درست انجام نشده‌اند، بی‌رودربایستی سؤال کنید.

    سعی کنید هرگز یک اشتباه را دوبار تکرار نکنید. از سویی دیگر، شخصی که می‌خواهد کسب‌ و کار بزرگی راه‌ بیندازد، نیاز به عدالت دارد.

    یک کارآفرین باید محیط کاری‌ای ایجاد کند که در آن، امکان رشد و پیشرفت برای افراد وجود داشته باشد. بررسی مواردی چون سابقه کاری، معرفی‌نامه‌ها، و نتایج امتحانات، عموماً‌ در انتخاب کارمندان مفیدند و بر برداشت کلی شما از فرآیند مصاحبه‌ اثر می‌گذارند. بهتر است با کارمندان جدید قرارداد رسمی ببندید. هیچ دونفری نمی‌توانند منظور دقیق خود را شفاهاً به هم تفهیم‌نمایند. هرگز بدون توافق مشاور حقوقی خود چیزی امضا نکنید.(هرقدر هم که به نظر بی‌خطر بیاید).

 

 

5) چگونه با تکیه بر سه اصل راه خود را هموار کنید:

 یک فلسفه عملیاتی سالم، نه تنها چشم‌انداز مورد نظر یک شرکت را مشخص می‌کند، بلکه بنیان اصول مستحکم مدیریت سازمان را می‌گذارد. نخستین اصل در کسب و کار درستکاری است؛ پس درستکاری و تعهد شما باید فراتر از حرف باشد و از عمق وجودتان برخیزد. امانتداری، درستکاری و تعهد موجب می‌شود مردم به شما اطمینان کنند و تجارت شما رونق پیداکند و روابط کاری فعال شود. یک کسب و کار بزرگ بدون اِتکاء بر درستکاری و صداقت, بسیار کم تر محقق می شود. صداقت در کسب وکار یعنی: صداقت در احترام صادقانه به تعهد اخلاقی در خصوص کسانی که به شما اعتماد می‌کنند و امورمالی‌شان را به شما می‌سپرند؛ صداقت در جلوگیری از ساکن ماندن سرمایه سرمایه‌گذاران و صداقت در استفاده از روش‌هایی که در درازمدت, موجب کسب اعتبار، آبرو و موقعیت خوب می شوند. هیچ شرکتی بدون صداقت از مراجعه‌ مکرر مشتری منتفع نمی‌شود.

 دومین اصل در یک کسب‌ و کار, اجتناب از پذیرش کمک‌های مالی دولتی است؛ چرا که مشکلات مالی، منجر به تلاش مضاعف، راه‌حل‌های خلاق، ایستادگی و اراده می‌شوند. دریافت نکردن چیزی به صورت رایگان، شاخصه‌های شخصیتی ای ایجاد می کند که برای موفقیت دائم مورد نیاز است. سومین اصل، سهیم‌کردن کارمندان در سود شرکت است. وقتی شرکت شما به سودآوری می‌رسد، باید در تقسیم آن با کارمندان سخاوتمند باشید.

 

6) راه‌های برنده شدن در کسب و کار:

 بین رنج بردن و موفقیت رابطه ی نزدیک وجود دارد. از خصائل یک کارآفرین صداقت کامل در روبه روشدن با چیزهایی است که درک نمی‌کند. هرگز اراده لازم برای شروع دوباره را از دست ندهید. نخستین نیاز فردی که می‌خواهد کسب و کاری جدید را پایه گذاری کند, اعتقاد محکم به توانایی‌های خویش است. برای موفق شدن نباید دلواپس عقاید دیگران درباره خود و یا  نظریه‌های‌تان باشید. از این که دیگران شما را ریشخند و تمسخر کنند, نهراسید.  توجه داشته باشید که محبوب‌ترین سرگرمی نوع بشر بیان کاستی‌های دیگران است. ویژگی‌ همه کارآفرینان, توانایی فکرکردن به گونه‌ای متفاوت بوده است. موفقیت تنها با سخت‌کوشی، خردمندی، علاقه، اعتماد به نفس و صداقت به دست می‌آید و تأخیرها و موانع, به طرح‌های نو و تلاش‌های مضاعف منجر می‌شوند. هیچ کارآفرینی نباید پاسخ «نه» را از افراد ذی نفع بپذیرد. اَبَرکارآفرینان وجودشان را بذل کسب و کارشان می کنند. خلاقیت، تلاش، الهامات و عشق آنان به شرکت سرازیر می‌شود. شما هم اگر دوام آورید، به کار ادامه دهید و روحیه جنگندگی را حفظ کنید، می‌توانید به یک ابرکارآفرین تبدیل شوید.

 

 

 

 

 

 

 

7) چگونه کسب و کار جدید خود را مدیریت کنید:

 هر چه شرکت شما رشد کند و کارمندان بیشتری استخدام کنید، لازم خواهد شد که روش های مدیریتی را بشناسید, تا عملکرد بی نقص شما را تضمین کنند.در کسب و کار تازه, شما موتور اصلی و بنیادی کیفیت هستید. مهم ترین نکته ی قابل ملاحظه برای شما و کارمندان, حذر از اشتباهات است. پیشاپیش برای هیچ چیز پول نپردازید و قبل از پرداخت وجه،کالاها را تحویل بگیریدو الزاماً تصمیمات اساسی در خصوص اهداف و خط مشی های شرکت را خود اتخاذ کنید.از خود بپرسید آیا تصمیمات را برای افزایش منافع خود می گیرید یا برای مهم جلوه دادن خود.تصمیمات خود را تنها بر پایه ی ملاحظات کاری اتخاذ کنید. پیام شرکت شما باید حاکی از این باشد که شما کاملاً به اصول اخلاقی پایبند اید و بیشترین اهمیت را به منافع مشتریان می دهید.

 کارمندان شما باید بارها و بارها آموزش ببینند و افرادی را که عملکرد عالی دارند, تحسین و تشویق کنید. هرگز فرصت صحبت کردن با یک مشتری را از دست ندهید. مدیریت به معنای اجرای موثر نوآوری ها،‌دستورات و تصمیمات مؤسّس شرکت است. کارکرد مدیریتی از کارکرد کارآفرینی جدا است و یکی دانستن کارآفرینی با مدیریت اشتباهی جدی است. کارکرد مدیریت همیشه تحت فرمان کارکرد کارآفرینی است. نخستین کلید مدیریت خوب شرکت کسب اطلاعات دقیق است. «کوک»: می گوید: او پیوسته از مدیران خود می پرسد"توقع دارند دستمزدشان چقدر باشد و مبلغی را که درخواست می کنند به آنان می‌پردازد. او اضافه می کند: شما نمی‌توانید بازندگان را برنده کنید؛ هویت شخصیت های بی ثبات را تغییر دهید، کم کاران را پرکار کنید، یا به دروغگویان و کلاهبرداران شخصیت بخشید پس تنها یکبار سعی خود را بکنید. اگر می خواهید سریعاً پیشرفت کنید باید آنچه را در اینجا توضیح داده شده بارها و بارها بخوانید و متحقق کنید.

 

8) چگونه بازاریابی کنید:

شما باید تمام عناصر بازاریابی قوی را بیاموزید. اگر توصیه های این فصل را دنبال کنید، یک بازاریاب ماهر خواهید شد و شرکتی موفق بنا خواهید کرد. اساس برنامه بازاریابی شما باید آموزش دادن به مشتری باشد. هزاران مقاله جالب و هزاران کتاب وجود دارند که به عنوان راهنماهای اصلی می‌توان به نحوی تأثیرگذار از آنها استفاده کرد.  به«مشتریان» از طریق خبرنامه ها، بولتن‌ های فنی، مقالات مندرج در روزنامه ها، مجلات، یا سمینارها نشان دهید که هدف اصلی شما کمک به بهبود «سلامت»،«سود»، یا «شادی» آنها به طریق ممکن است. وقتی مشتریان باور کنند که انگیزه شما رفع نیازهای آنان است و نه پرکردن جیب خودتان، به طور خودکار فروشنده محبوب آنها می شوید. هدف از تمام کارهایی که در بازاریابی، تبلیغات و فروش انجام می دهید، باید بیان این مطلب باشد که شما به چه طریقی به مشتریان خود سود خواهید رساند.

سعی کنید تمام کتاب های تبلیغاتی لازم را که می توانید در حین نوشتن آگهی به آنها مراجعه کنید، در دسترس داشته باشید. انتخاب محل مناسب برای کسب و کار شاید مهم ترین گام در کسب و کار باشد. برای شرکت خود به دنبال نامی عالی باشید که نشان دهنده کسب و کارتان باشد 0 هدف بنیادین هر نوع تبلیغاتی جا انداختن کسب و کار شما در ذهن مشتری است. بازاریابی خوب به معنای کارمندانی مؤدب است و نه گروهی آدامس به دهان که دائم از خود تعریف می کنند و از کمیِ وقتِ استراحت می نالند. هر کسب و کاری تنها یک دلیل برای بقا دارد و آن هم انجام کاری به موقع برای مشتریان است. برای موفقیت به تجربه و تلاش بسیار نیاز دارید و نقطه آغاز تمام موفقیت ها, خواست و اراده ی فرد است.

 

9) چگونه بفروشید:

سه روش برای رشد یک کسب و کار وجود دارد: 1) جذب مشتریان جدید 2) افزایش میزان سفارش های مشتریان 3(افزایش دفعات سفارش مشتریان.

 مشتریان کنونی شما بهترین مشتریان آتی شما هستند. بازاریابی نیز باید نیروی برانگیزاننده شما باشد. بازاریابان می پرسند مشتری چه می خواهد؟ مشتری چه انتظاری دارد؟ شرایطی که ما باید مهیا کنیم تا مشتری تمایل به معامله پیدا کند چیست؟

 مشخصات یک فروشنده خوب عبارت است از: 1) توانایی هماهنگ شدن با دیگران 2) سختکوشی 3) توانایی فکرکردن در ابعاد بزرگ. ارائه یک استراتژی بازاریابی نوین و یافتن راهی تازه برای دستیابی به مشتریان, شیوه هایی هستند که باید مد نظر قرار دهید.

 

10) چگونه مالیات ها بر کسب و کار شما اثر می گذارند:

 قسمت معینی از سود حاصل از کسب و کار شما باید برای پرداخت مالیات ها لحاظ شود. برای پرداخت مالیات ها باید با استفاده از راه های قانونی برنامه ریزی کنید.  پرداخت مالیات ها باید بر اساس آنچه که دولت مقرر کرده است, صورت گیرد. همه چیز را در مورد مالیات ها بخوانید و با وکلا و حسابداران مشاوره کنید. هدف شما باید تنظیم صورت حساب های مالیاتی در چارچوب قانون باشد. برای پرداخت های دقیق و منظم مالیاتی خود برنامه ای تهیه کنید. گمراه کردن اداره دارایی می تواند عواقبی جدی در پیش داشته باشد. برای راهنمایی های دقیق در مورد استراتژی های مالیاتی که بر کسب و کار شما تاثیر می گذارد باید با یک مشاور مالیاتی آگاه و یک حسابدار خبره مشورت کنید. هیچ درآمدی را بدون مالیات از آن خود نکنید.

 

11) چگونه به کسب و کار خود تنوع بخشید:

 وقتی شرکت شما کاملاً جا افتاد و کارها به خوبی پیش رفت، وقت آن است که به تنوع بخشی در کسب و کار فکر کنید. بهترین نوع تنوع بخشی, شرکت را به سوی یک کسب و کار شراکتی سوق می دهد. تنوع بخشی باید با کسب و کار اولیه شما هماهنگ باشد. برای اینکه کسب و کاری موفق باشد، باید یک نفر در جزئیات دقیق عملیات روزانه کار غرق شود. برای بقا دریک کسب و کار باید استاد اصول و جزئیات آن شوید که البته این امر به سال ها تجربه نیاز دارد و دست کم پنج سال لازم است تا در کسب و کاری خاص استاد شوید.

 شکاف بازاریابی راهی برای استفاده مجدد از مهارت ها و دارایی هاست. شکاف های بازاریابی شامل استراتژی جسورانه و جدید برای بهبود فروش است. هرگز با هیچ فرد ناشناس یا برای هیچ پروژه ناشناخته ای قرارداد طولانی مدت نبندید. باید زمان مناسبی برای ورود به بازار انتخاب کنید. دانش سرمایه گذاری پر از داستان های کسانی است که در خلاف جهت آب شنا کرده اند و به موفقیت های عظیمی دست‌یافته‌اند. هیچ چیز در دنیا نمی تواند مانع پیشرفت یک شخص مصمم، معتقد و مصر باشد.

 

12) چگونه با رکود در کسب و کار برخورد کنید:

 کاهش مخارج و هزینه ها را اولین اولویت شرکت قرار دهید. با تمام نشریات و جراید ادواری حیطه کسب و کار خود مشترک شوید و دقیقاً آنها را مطالعه کنید. غرور ناشی از دستیابی به ثروت، زمینه ساز رکود است. برای حفظ پول به تجربه و مدیریت دقیق نیاز است.

همواره, کسی که نقطه ی غروری داشته از آن نقطه ضربه خورده است. وقتی واقعاً بر این باورید که شخصی والا هستید, در پرتگاه احمق نمایاندن خود ایستاده اید(صفحه 276).

 فروتنی یک ویژگی حیاتی است که به شما اجازه می دهد از سد موانع و مشکلات عبور کنید. هرگز کنترل شرکت خود را به کسی وامگذارید. با امیدواری و استقامت در دوران رکود، می توان با برنامه ریزی مجدد, تعهدات مالی را در اقساط مدت دار پرداخت نمود. در دوران رکود باید از وسوسه ها پرهیز کرد. آگاه باشید که با تقلب یا دزدی از شجاعت و مهارت دور می‌شوید.

 

13) چگونه از کار کناره بگیرید:

 بسیاری از کارآفرینان پس از کسب ثروت و امنیت،‌اشتیاق خود را به نو آوری از دست می دهند. شخصی که فکر می کند تمام کارهایی را که در توانش بوده انجام داده است اصلاً«فکر» نمی کند. کیفیت, حاصل تجارب متخصصی است که از هزاران جزئیات تکامل یک محصول درکی کامل دارد.یک ضرب المثل اسپانیایی می گوید: چشمان صاحب اسب، اسب را چاق می کند. آیا یک شرکت می تواند پس از آنکه بنیان گذار خود را از دست داد, همچنان به کیفیت و خدمات رسانی خود ادامه دهد. به جای فروش شرکت, عاقلانه تر آن است که هدف ارزشمندی را در نظر بگیرید و بخشی از سودهای حاصله از کسب و کار خود را در راه آن هدف صرف کنید. در راه اهداف ارزشمند و نیکوکارانه, تا بی نهایت می توان پول خرج کرد . بدترین کاری که می توانید انجام دهید, جمع آوری ثروتی عظیم برای تحویل به فرزندان و نوادگان خود پس از مرگتان است. چنین میراثی بازماندگان شما را تضعیف خواهد کرد. وقتی افراد را از تلاش برای ادامه زندگی و امرار معاش بی‌نیاز می کنید, خیلی چیزها را از آنها می گیرید. سختی به همراه خود مهارت و توانایی می آورد. شرایط معمولی برای هر کس, کار سخت،‌تهذیب نفس، فراگیری و اندوختن است و به محض اینکه بازماندگان از نیاز به چنین سعی و کوششی رهایی می یابند، دیر یا زود از لحاظ جسمی و روحی نابود می شوند. همه باید قبل از اینکه فرصت خلاقیت و تلاش برای رسیدن به خوشبختی را از فرزندان خود بگیرند، به این موضوع فکر کنند.

 کسب و کار شما در وهله نخست باید سود رسانی به دیگران باشد نه سود اندوزی برای خود. باید این نکته را به یاد بسپارید که پول به خودی خود ارزش کمی دارد و آنچه با پول انجام می دهید اهمیت دارد.

 

14) چگونه شرکت خود را بفروشید:

 اگر روزی تصمیم به فروش کسب و کار خود بگیرید, باید وکیل و حسابداری که رابطه نزدیکی با آنها دارید، به بهترین نحو, معامله ای مناسب را برای شما ترتیب دهند. شما در وهله نخست باید سعی کنید بهترین پیش پرداخت را دریافت کنید. قراردادهای دراز مدت و پرداخت های مدت دار می توانند برای فروشنده فاجعه بار باشند. هنگام تصمیم گیری باید حضوراً با متخصصان مشورت کنید و این مسائل را حضوری با وکیل و حسابدارخود در میان بگذارید تا از ریزترین جزئیات فروش کاملاً آگاه شوید. باید قبل از معامله, درباره ی خریدار, تحقیق کاملی انجام دهید و از خریدار چک های تضمینی معتبر دریافت کنید.

 

15(آنچه پس از موفقیت نباید انجام دهید:

 از قدرت اقتصادی خود علیه رقابت آزاد استفاده نکنید. با حمایت از تصویبِ قوانینِ دست و پا گیر، رقبا را از رده خارج نکنید. به دنبال استفاده از یارانه ها و کمک های دولتی نباشید. هیچ مرد یا زنی که لیاقت نام کارآفرین را داشته باشد, دولت را برای دریافت یارانه ها، وام ها و کمک ها نمی دوشد. آن قدر غرور داشته باشید که از وسوسه دریافت «چیزی» در قبال«هیچ» اجتناب کنید. اگر قرار است کسب وکاری سال های سال موفق باشد باید درک روشنی از آنچه ارائه محصولاتش را میسر کرده است و آنچه برای رقابت در یک بازار آزاد لازم است داشته باشد. منافع شخصی باید در راستای تولید محصولات و خدماتی جدید به کار رود که قبل از سودآوری به نفع مصرف کنندگان باشد. فروتنی را از یاد مبرید و از نشان دادن  واکنش های تند به انتقادها بپرهیزید! ارتباط خود را با دیگران قطع نکنید. با مردم در آمیزید و آنها را به دلیل آزارهایی که به شما می رسانند، ببخشید. روش مواجهه با نگرش های منفی مبتلا به کارآفرینان, استفاده از متانت و تعقل در واکنش به خصومت و انتقاد است. از اظهار نظر درباره آنچه نمی دانید, بپرهیزید. شما تنها بخشی جزئی از هر موضوع را می دانید؛ پس چگونه شما می‌توانید بدون آنکه هرگز کتابی را ورق زده باشید، در مورد موضوعات مختلف اطلاع داشته باشید. از صحبت در مورد مباحث خارج از حیطه مهارتی خود دوری کنید. اگر شما توصیه های کتاب را به طور کامل دنبال کنید و اگر کتابهایی را که در کتاب نامه توصیه شده اند، مطالعه و بررسی کنید, بی شک موفق خواهید شد.

 شما فرصت دستیابی به میزانی از ثروت را دارید که افراد نادری روی زمین تاکنون در اختیار داشته‌اند. تمام تلاش خود را در راستای اخلاق به کار برید؛ خدمت کنید و ایمان داشته باشید.

 

 

 

 

این کتاب حاوی شرح تجربیات کارآفرینان بسیاری است که به علت محدودیت فضا, دراینجا تنها به   پاره ای از آنها اشاره شده است و خواندن بقیه آنها را مؤکداً توصیه می کند.

منابع و مآخذ:

1- کوک، جیمز آر. (1997). پیش به سوی کار آفرینی. مترجم: میترا تیموری (1382)، اصفهان، نشر آموزه 2674190 (0311).

1-Cook, James R. (1997).The Start-Up Entrepreneur.NewYork, Truman Talley.

 

 

 

 

 

0

قانون رابطه ی مستقیم
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست. بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد.
5- قانون باور
هر چیزی را که عمیقا باور داشته باشید برایتان به واقعیت بدل می شود. شما آنچه را که می بینید باور نمی کنید بلکه آن چیزی را می بینید که قبلا به عنوان یک باور انتخاب کرده اید. پس باید:
- باور های محدود کننده ای را که مانع موفقیت شما هستند شناسایی کنید.
- آنها را از بین ببرید.
6- قانون ارزش ها
نحوه ی عملکرد شما همیشه با زیربنایی ترین ارزش ها و اعتقادات شما هماهنگ است.
آنچه براستی ارزش هایی را که واقعا به آن اعتقاد دارید بیان می کند ادعاهای شما نیست بلکه گفته ها، اعمال و انتخاب های شما به ویژه در هنگام ناراحتی و عصبانیت است.
7- قانون انگیزه
هر چه می گویید یا انجام می دهید از تمایلات درونی، خواسته ها و غرایز شما سرچشمه می گیرد. این کار ممکن است بصورت خودآگاه و ناخودآگاه انجام شود.
رمز موفقیت دو چیز است:
- تعیین اهداف و برنامه ریزی برای آنها.
- مشخص کردن انگیزه ها.
8- قانون فعالیت ذهن ناخودآگاه
ذهن ناخودآگاه شما موجب می شود همه ی گفته ها و اعمالتان مطابق با الگویی انجام پذیرد که با تصویر ذهنی و باورهای زیر بنایی شما هماهنگ است.
ذهن ناخودآگاه شما بسته به اینکه چگونه آنرا برنامه ریزی کنید می تواند شما را به پیش ببرد و یا از پیشرفت باز دارد.
9- قانون انتظارات
اگر با اعتماد به نفس انتظار وقوع چیزی را داشته باشید در جهان پیرامورتان امکان وقوع پیدا می کند.
شما همیشه هماهنگ با انتظاراتتان عمل می کنید و انتظارات شما بر رفتار و طرز برخورد اطرافیانتان تاثیر می گذارد.
10- قانون تمرکز
هر چیزی که ذهن خود را به آن مشغول سازید در زندگی واقعیت پیدا می کند.
هر چیزی که روی آن تمرکز کنید و مرتبا به آن فکر کنید در زندگی واقعی شکل می گیرد و گسترش پیدا می کند. بنابراین باید فکر خود را بر چیزهایی متمرکز کنید که در زندگی واقعا طالب آن هستید.
===============
11- قانون عادت
حداقل 95% از کارهایی که انجام می دهید از روی عادت است، خواه عادت های مفید و خواه عادت های مضر.
شما می توانید عادت هایی را که موفقیتتان را تضمین می کند در خود پرورش دهید. به این صورت که تا هنگامی که رفتار مورد نظر به صورت اتوماتیک و غیر ارادی انجام نشوند تمرین و تکرار آگاهانه و مدام آنرا ادامه دهید.
12- قانون جذب
شما مرتبا افکار، ایده ها و موقعیت هایی را که با افکار غالب شما هماهنگ هستند به خود جذب می کنید، خواه افکار منفی خواه افکار مثبت.
شما می توانید بهتر از اینکه هستید باشید، ثروتمند تر از اکنون باشید و توانایی های بیشتری داشته باشید چون می توانید افکار غالب خود را تغییر دهید.
13- قانون انتخاب
زندگی شما نتیجه ی انتخاب های شما تا این لحظه است.
چون همیشه در انتخاب افکار خود آزاد هستید، کنترل کامل زندگی تان و تمامی آنچه برایتان اتفاق می افتد در دست شماست.
14- قانون تفکر مثبت
برای موفقیت و شادی در تمام جنبه های زندگی تفکر مثبت امری ضروری است.
شیوه ی تفکر شما نشان دهنده ی ارزش ها، اعتقادات و انتظارات شماست.
15- قانون تغییر
تغییر غیر قابل اجتناب است و چون با دانش روزافزون و تکنولوژی رو به پیشرفت هدایت می شود با سرعتی غیر قابل قیاس با گذشته در حال حرکت است.
کار شما این است که استاد تغییر باشید نه قربانی آن.
16- قانون کنترل
این که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می کنید بستگی به این دارد که فکر می کنید تا چه حد زندگی تان را تحت کنترل دارید.
سلامتی، شادی و عملکرد عالی از طریق کنترل کامل افکار، اعمال و شرایط پیرامونتان به وجود می آید.
17- قانون مسئولیت
هر جا که هستید و هر چه که هستید بخاطر آن است که خودتان اینطور خواسته اید.
مسئولیت کامل آنچه که هستید، آنچه که بدست آورده اید و آنچه که خواهید داشت بر عهده ی خود شماست.
18- قانون پاداش
عالم در نظم و تعادل کامل به سر می برد. شما همیشه پاداش کامل اعمالتان را می گیرید.
همیشه از همان دست که می دهید از همان دست می گیرید. اگر از عالم بیشتر دریافت می کنید به این دلیل است که بیشتر می بخشید.
19- قانون خدمت
پاداش هایی که در زندگی می گیرید با میزان خدمت شما به دیگران رابطه مستقیم دارد.
هر چه بیشتر برای بهبود زندگی و سعادت دیگران کار و مطالعه کنید و توانایی های خود را افزایش دهید، در عرصه های مختلف زندگی خود نیز پیشرفت بیشتری به دست می آورید.
20- قانون تاثیر تلاش
همه ی امیدها، رویاها، هدف ها و آرمان های شما در گرو سخت کوشی شماست.
هر چه بیشتر تلاش کنید، بخت و اقبال بهتری پیدا می کنید.
هیچ راه میانبری وجود ندارد.
===============
21- قانون آمادگی
شانس در واقع به هم پیوستن موقعیت و آمادگی است. عملکرد خوب نتیجه ی آمادگی کامل است که مراحل کسب آن اغلب از هفته ها، ماه ها و سال ها قبل آغاز می شود.
در هر حوزه ای موفق ترین افراد آنهایی هستند که همواره در مقایسه با افراد نا موفق وقت بیشتری را صرف کسب آمادگی برای انجام کار می کنند.
22- قانون حد توانایی
هیچ وقت برای انجام همه ی کارها وقت کافی وجود ندارد ولی همیشه برای انجام مهمترین کارها وقت کافی است.
هر جه بیشتر کار کنید کارایی بیشتری پیدا می کنید. اما اگر بخواهید بیش از حد حد توانتان انجام امور مختلف را به عهده بگیرید نتیجه ای جز این نخواهد داشت که بفهمید توانایی شما برای انجام کارها حدی دارد.
23- قانون تصمیم
مصمم بودن از ویژگی های اساسی افراد موفق است.
در زندگی شما هر جهشی در جهت پیشرفت، هنگامی حاصل می شود که در موردی تصمیم روشنی گرفته باشید.
24- قانون خلاقیت
ذهن شما می تواند به هر چیزی که برایش قابل درک باشد و آن را باور داشته باشد دست یابد.
هر نوع پیشرفتی در زندگی تان با یک ایده آغاز می شود و چون توانایی شما در خلق ایده های جدید نا محدود است آینده ی شما نیز محدودیتی نخواهد داشت.
25- قانون انعطاف پذیری
در تعیین اهداف خود قاطعیت داشته باشید، اما در مورد روش دستیابی به آنها انعطاف پذیر باشید.
در عصر تحولات سریع، رقابت شدید و کهنه شدن مدام همه چیز، انعطاف پذیری و سازگاری از شرایط اساسی موفقیت است.
26- قانون استقامت
معیار ایمان به خود، توانایی استقامت در برابر سختی ها، شکست ها و نا امیدی هاست.
استقامت ویژگی اساسی موفقیت است. اگر شما به اندازه ی کافی استقامت کنید، طبیعتا سرانجام موفق می شوید.
27- قانون صداقت
خوشبختی و داشتن عملکرد عالی هنگامی به سراغ شما می آید که تصمیم بگیرید هماهنگ با والاترین ارزش ها و عمیق ترین اعتقادات خود زندگی کنید.
همیشه با آن بهترین ِ بهترین ها که در درون شماست صادق باشید.
28- قانون احساس
شما در فکر کردن، درک کردن و تصمیم گرفتن صددرصد احساسی عمل می کنید. با احساستان تصمیم می گیرید و با عقلتان توجیه می کنید.
از آنجایی که کنترل افکارتان در دست خودتان است، خوشبختی شما نیز بستگی به میزان اراده ی شما در کنترل افکارتان دارد.
29- قانون خوشبختی
کیفیت زندگی تان را احساس شما در هر لحظه تعیین می کند و احساس شما را تفسیر شما از وقایع پیرامونتان تعیین می کند نه خود وقایع.
هرگز برای اینکه تجربه ی خوشی از دوران کودکی داشته باشید دیر نیست. کافی است گذشته را مرور کنید و روشی را که برای تفسیر تجربیات خود داشته اید تغییر دهید.
30- قانون جایگزینی
ذهن خودآگاه شما در آن واحد فقط می تواند یک فکر را در خود جای دهد، یا مثبت یا منفی. شما می توانید با جایگزین کردن افکار مثبت به جای افکار منفی به خوشبختی دست پیدا کنید.
ذهن مانند باغی است که در آن یا گل می روید یا علف هرز.
===============
31- قانون اظهار
هر گفته ای تاثیری به جا می گذارد. وقتی چیزی را با حالتی سرشار از احساس به خودتان می گویید، افکار، ایده ها و رفتارهایی هماهنگ با همان کلمات بوجود می آید.
فقط راجع به چیز هایی فکر کنید که طالب آن هستید و راجع به آنچه که طالب آن نیستید فکر نکنید.
32- قانون عکس العمل
افکار و احساسات شما تعیین کننده ی اعمال شماست و اعمال شما نیز به نوبه ی خود تعیین کننده ی افکار و احساسات شماست.
اگر برخوردی مثبت، خوشایند و خوش بینانه داشته باشید، فردی مثبت، خوشایند و خوش بین خواهی شد.
33- قانون تجسم
دنیای پیرامون شما تصویری از دنیای درون شماست. تصاویر ذهنی که به آن مشغول هستید افکار، احساسات و رفتار شما را تحت تاثیر قرار می دهد.
هر چیزی که به روشنی و با تمام وجود تجسم کنید نهایتا در زندگی شما به واقعیت می پیوندد.
34- قانون تمرین
هر چیزی را که مرتبا تمرین کنید تبدیل به یک عادت جدید می شود. شما می توانید رویکرد ها، توانایی ها و کیفیات خوشبختی و موفقیت را در خود بپرورانید، به این صورت که قوانین موفقیت را برای خود آنقدر تکرار کنید تا جزئی از شخصیت شما شوند.
35- قانون تعهد
کیفیت عشق و طول مدت یک دوستی رابطه ی مستقیم با عمق تعهد هر دو نفری دارد که می خواهند با یکدیگر رابطه ی موفقی داشته باشند.
نسبت به کسانی که برایشان اهمیت زیادی قایل هستید از صمیم قلب و بی قید و شرط متعهد باشید.
36- قانون ارزش
شما همیشه به سوی کسانی که با شما ارزش ها، باورها و اعتقادات مشترکی دارند و با آنها توافق دارید، جذب می شوید.
عشق کور نیست.
37- قانون تفاهم
میزان تفاهم شما با هر کس بستگی به این دارد که تا چه حد ارزش ها، رویکردها، هدف ها و باورهای مشترکی دارید.
38- قانون ارتباطات
کیفیت روابط شما را، کیفیت و کمیت ارتباطات شما با دیگران تعیین می کند.
ایجاد و حفظ روابط خوب نیاز به صرف وقت دارد.
39- قانون توجه
شما به چیزی توجه می کنید که آن را بسیار دوست دارید و برایش ارزش قائل هستید.
با دقت گوش کردن به دیگران باعث می شود بفهمند که شما آنها را دوست دارید و این کار باعث ایجاد اطمینان می شود، یعنی همان چیزی که اساس یک ارتباط دوستانه است.
40- قانون عزت نفس
هر کاری که در زندگی انجام می دهید برای حفظ یا افزایش عزت نفس است. شما در کنار کسی احساس خوشبختی می کنید که باعث می شود احساس کنید فردی ارزشمند و مهم هستید.
هر چه بیشتر سعی کنید که عزت نفس را در دیگران افزایش دهید خودتان را نیز بیشتر دوست خواهید داشت و برای خودتان احترام بیشتری قائل خواهید شد.
===============
41- قانون تلاش غیرمستقیم
در روابط با دیگران غیر مستقیم عمل کردن بیشتر باعث موفقیت می شود. برای اینکه یک دوست خوب داشته باشید باید یک دوست خوب باشید. اگر می خواهید روی دیگران تاثیر بگذارید باید شما هم از دیگران تاثیر بگیرید.
برای ایجاد و حفظ روابط دوستانه باید اول خودتان یک فرد دوست داشتنی باشید.
42- قانون تلاش معکوس
هر چه بیشتر تلاش کنید که به زور رابطه ی خوبی با دیگران ایجاد کنید کمتر موفق خواهید شد.
برای ایجاد یک رابطه ی خوب کافی است فقط راحت باشید، خودتان باشید و از لحظاتی که با دیگران هستید لذت ببرید.
43- قانون هویت
حساسیت بیش از حد یا شخصی کردن مسائل یکی از دلایل اصلی بروز مشکل در برقراری روابط با دیگران است.
فقط از طریق غیرشخصی کردن، جدا کردن خود از مسائل و داشتن یک نگرش عینی و واقع بینانه می توانید خوب عمل کنید و با دیگران روابط موثر برقرار سازید.
44- قانون بخشش
سلامت روانی شما دقیقا بستگی دارد به اینکه تا چه حد می توانید کسانی را که با اعمالشان به نحوی به شما آسیب رسانده اند براحتی ببخشید.
بسیاری از ناراحتی ها و بدبختی ها ناشی از ناتوانی در بخشیدن دیگران است. این عدم توانایی منجر به مقصر شمردن دیگران و احساس کینه و نفرت نسبت به آنها می شود.
45- قانون پذیرش واقعیت
مردم تغییر نمی کنند. آنها را همان طور که هستند بپذیرید. سعی نکنید دیگران را عوض کنید یا انتظار داشته باشید تغییر کنند. شما نتیجه ی نگرش خودتان را می بینید.
کلید داشتن روابط خوب با دیگران؛ پذیرش آنها به همان صورتی است که هستند.
46- قانون کم کوشی
بشر سعی می کند آنچه را که می خواهد با کمترین تلا ش ممکن بدست آورد. همه ی پیشرفت های بشر در زمینه ی تکنولوژی در واقع راه های دستیابی به بیشترین برون داد با کمترین درون داد است.
بنابراین همه ی افراد بشر اساسا تنبلند و همواره به دنبال آسان ترین راه ممکن برای انجام کارها هستند.
47- قانون حداکثر
بشر همیشه سعی می کند در قبال صرف وقت، پول، تلاش یا احساس خود بیشترین نتیجه را حاصل کند. در انتخاب بین کمتر یا بیشتر، ما همیشه بیشتر را انتخاب می کنیم.
بنابراین، ما مردم اصولا در انجام هر کاری حریص هستیم. این ویژگی فی نفسه نه خوب است و نه بد. این فقط یک واقعیت است.
48- قانون مصلحت
شما همیشه سعی می کنید در سریعترین زمان ممکن و با آسانترین راه به هدف هایتان برسید و کمتر به عواقب این کار توجه دارید.
شما در هر کاری که انجام می دهید تمایل دارید که از روشی استفاده کنید که دردسر و مشکلات کمتری ایجاد کند.
49- قانون دوگانگی
شما برای هر کاری که انجام می دهید همیشه یکی از این دو دلیل را ارائه می دهید:
- دلیلی که درست به نظر می رسد
- دلیل واقعی
دلیلی که درست به نظر می رسد دلیلی احترام برانگیز و ظاهرا شرافتمندانه است. اما دلیل واقعی این است که راهی که انتخاب کرده اید در حال حاظر سریعترین و آسان ترین راه برای رسیدن به اهداف شماست.
50- قانون انتخاب
هر کاری که انجام می دهید بر اساس ارزش های غالب در آن لحظه است. حتی هیچ کاری نکردن هم نوعی انتخاب است.
هر جا که هستید و هر کسی که هستید به دلیل انتخاب ها و تصمیم هایی است که تا این لحظه گرفته اید.
===============
51- قانون ارزش واقعی
ارزش هر چیز در چشم بیننده است. برای هیچ چیز ارزش از پیش تعیین شده ای وجود ندارد. میزان ارزش هر چیز بهایی است که کسی حاضر است برایش بپردازد.
کسی که حاضر است در مقایسه با دیگران بالاترین بها را برای چیزی بپردازد ارزش نهایی آنرا تعیین می کند.
52- قانون تعجیل
شما همیشه ترجیح می دهید که زودتر به آرزوهایتان برسید تا دیرتر.
به همین دلیل است که در تمام عرصه های زندگی تان بی قرار هستید.
53- قانون ارزش نهایی
تعیین کننده ی بهای اصلی هر محصول اینست که آخرین مشتری ها برای آخرین اقلام باقی مانده ی آن، چقدر حاضرند بپردازند.
54- قانون عرضه و تقاضا
هنگامی که مقدار کالا یا مواد اولیه محدود است، افزایش قیمت منجر به کاهش تقاضا می شود و برعکس.
تشویق باعث افزایش و تنبیه باعث کاهش می شود. در فعالیت های تولیدی، مالیات و مقررات در حکم تنبیه عمل می کنند و در فعالیت های غیر تولیدی، سود و مزایا به عنوان پاداش عمل می کند.
55- قانون کهن (Kohen)
همه چیز قابل بحث و مذاکره است.
چه در خرید و چه در فروش، هر پیشنهاد قیمت یا شرایطی از سوی یکی از طرفین معامله در صورتی بهترین پیشنهاد است که بازار، آنرا بپذیرد.
همیشه برای رسیدن به قیمت بهتر صحبت کنید.
56- قانون داوسن (Davson)
اگر بدانید چگونه به بهترین نحو وارد مذاکره شوید، همیشه می توانید معامله ی بهتری انجام دهید.
همیشه بیشتر از آنچه در نظر دارید مطالبه کنید. هرگز اولین قیمت پیشنهادی را نپذیرید. عجله نکنید و سپس قیمت بهتری را درخواست کنید.
57- قانون تعیین مهلت
تعیین مهلت یکی از جنبه های ضروری معامله است. هرگاه پیشنهادی می دهید، برای رد یا قبول آن مهلتی تعیین کنید.
اما اگر طرف مقابل برای شما مهلتی تعیین کند، کافی است بگویید: " اگر فقط همین قدر وقت دارم جواب من منفی است ".
58- قانون شرایط پرداخت
شرایط پرداخت یک معامله از سایر شرایط، حتی از قیمت مهمتر است.
شما معمولا می توانید هر قیمتی را بپذیرید اگر شرایط پرداخت مطلوب باشد.
59- قانون آمادگی
80% موفقیت در معاملات بستگی به این دارد که تا چه حد از قبل خود را آماده کنید.
قبل از معامله حتما اطلاعات لازم را جمع آوری کنید، کارهای مقدماتی را انجام دهید و از صحت فرضیات خود اطمینان حاصل کنید.
60- قانون جابجایی
قبل از معامله خود را به جای طرف مقابل بگذارید و پیش بینی کنید که او قصد دارد چگونه معامله را پیش ببرد.
هنگامی که از موقعیت طرف مقابل درک درستی پیدا کردید، بهتر خواهید توانست معامله را به نفع خود به انجام برسانید.
===============
61- قانون اشتیاق
از طرفین معامله، آنکه از خود اشتیاق بیشتری نشان می دهد امکان کمتری برای بدست آوردن بهترین قیمت دارد.
شما تنها در صورتی می توانید معامله را انجام دهید که بتوانید در صورت نامطلوب بودن قیمت از خیر معامله بگذرید.
62- قانون عمل متقابل
مردم ذاتا عادل هستند و حاضرند در مقابل لطفی که به آنها می کنید متقابلا پاداش شما را بدهند.
در معامله با دادن امتیازات کوچک می توانید در عوض امتیازات بزرگتری بدست آورید.
63- قانون عدم ختم معامله
هیچ معامله ای تمام شده نیست. اگر اطلاعات جدیدی بدست آوردید که باعث شد از شرایط معامله راضی نباشید از طرف دیگر معامله بررسی مجدد شرایط را تقاضا کنید.
64- قانون وفور نعمت
ما در جهانی سرشار از نعمت زندگی می کنیم، جهانی که در آن گنجینه ی عظیمی از ثروت برای تمام کسانی که طالب آن هستند وجود دارد.
برای دستیابی به استقلال مالی همین امروز برای افزایش ثروت خود تصمیم بگیرید و سپس همان کاری را انجام دهید که دیگران پیش از شما برای رسیدن به همین هدف انجام داده اند.
65- قانون معاوضه
پول وسیله ی معاوضه ی خدمات و تولیدات یک نفر است با خدمات و تولیدات شخص دیگر.
میزان درآمد شما در هر زمان بازتاب ارزشی است که دیگران برای کار شما قائل هستند.
66- قانون سرمایه
سرمایه عبارت از دارایی هایی است که می توان برای تولید پول نقد از آن استفاده کرد. باارزش ترین دارایی شما توانایی کسب درآمد است.
منابع جسمانی، ذهنی و عقلانی شما که مرتبا در حال رشد و تغییر است سرمایه ی شخصی شماست.
67- قانون پس انداز
همیشه اول از همه حق خودتان را بدهید. آزادی مالی از آن کسانی است که همیشه حداقل ده درصد از درآمد خودرا پس انداز می کنند.
اگر نمی توانید پول پس انداز کنید، استعداد ثروتمند شدن ندارید.
68- قانون نگهداری
اینکه چقدر درآمد داریم مهم نیست، بلکه نکته ی مهم اینست که چه مقدار از آن را می توانید نگه دارید.
افراد موفق وقتی که درآمد خوبی دارند پس انداز می کنند و در نتیجه وقتی درآمد کمی دارند پشت گرمی مالی دارند.
69- قانون پارکینسون
مخارج معمولا آنقدر افزایش پیدا می کند تا اینکه به میزان درآمد برسد.به همین دلیل است که اکثر مردم هنگام بازنشستگی فقیر هستند.
برای اینکه ثروتمند شوید باید مخارجتان کمتر از درآمدتان باشد و باقیمانده را پس انداز کنید.
70- قانون سرمایه گذاری
قبل از سرمایه گذاری تحقیقات لازم را به عمل آورید.هنگامی که مشغول انجام تحقیقات مقدماتی برای سرمایه گذاری هستید وقت کافی صرف این کار کنید،
درست همانطور که پس از سرمایه گذاری برای پول درآوردن وقت صرف می کنید.
هرگز خود را بطور ناگهانی درگیر یک سرمایه گذاری غیر قابل برگشت نکنید.
===============
71- قانون بهره ی مرکب
جمع آوری پول و افزایش دادن آن از طریق بهره ی مرکب، که هم به اصل سرمایه و هم به سود آن تعلق می گیرد، شما را ثروتمند می کند.
رمز دست یابی به استقلال مالی از طریق پس انداز این است که پول را کنار بگذارید و هرگز به هیچ دلیلی به آن دست نزنید.
72- قانون برآیند
موفقیت مالی بزرگ برآیند صدها، بلکه هزارها، تلاش کوچک است که ممکن است هرگز توسط کسی دیده یا تحسین نشده باشد.
برای ثروتمند شدن هیچ راه سریع یا آسانی وجود ندارد.
73- قانون جذب
جمع آوری پول موجب می شود که پول بیشتری به سوی شما جذب شود.
در حین جمع آوری پول، تفکر مثبت در مورد آن شما را تبدیل به چیزی شبیه آهن ربا می کند، با این تفاوت که شما پول را به سوی خود جذب می کنید.

74- قانون اشتیاق
برای ثروتمند شدن باید اشتیاق شدیدی برای این کار داشته باشید. اشتیاقی اندک یا علاقه ای مختصر کافی نیست.
شدت علاقه ی خود را می توانید با مشاهده ی فعالیتهای خود بسنجید. آیا این فعالیتها با ثروتمند شدن هماهنگی دارد یا نه؟
75- قانون هدف
قطعیت هدف نقطه ی آغاز ثروتمند شدن است. برای ثروتمند شدن باید تصمیم بگیرید که دقیقا چه می خواهید. آن را یادداشت کنید و سپس برای دست یابی
به آن برنامه ریزی کنید. تمام مردمان موفق افکارشان را روی کاغذ می آورند.
76- قانون ثروتمند کردن
تمام ثروت های پایدار از طریق ثروتمند کردن دیگران از راه های مختلف بوجود می آید.
هر چه بیشتر تمرین کنید که در بالا بردن کیفیت زندگی دیگران سهیم شوید ثروتمند شدن شما بیشتر تضمین می شود.
77- قانون کارآفرینی
مطمئن ترین راه برای ثروتمند شدن این است که کار موفقی را برای خود طرح ریزی کنید و به مرحله ی اجرا درآورید. هیچکس با کار کردن برای دیگران ثروتمند
نمی شود. تولیدات یا خدمات شما کافی است تنها ده درصد بهتر از رقیبانتان باشد تا راه را برای ثروتمند شدن شما هموار کند.
78- قانون خودساختگی
بهترین و مطمئن ترین راه برای راه اندازی یک کار جدید این است که بدون سرمایه یا با مقدار اندک شروع کنید، و سپس مرحله به مرحله با استفاده از سود
حاصله پیش بروید. کسانی که با پول خیلی کم شروع می کنند در مقایسه با کسانی که با پول خیلی زیاد شروع می کنند احتمال موفقیت بیشتری دارند.
79- قانون آمادگی برای شکست
آمادگی شما برای شکست خوردن، تنها معیار واقعی تمایل شما برای ثروتمند شدن است.
شکست پیش نیاز موفقیت بزرگ است. اگر می خواهید سریع تر موفق شوید آمادگی شکست خود را دو برابر کنید.
80- قانون ریسک
در هر کاری، بین میزان ریسک پذیری و احتمال شکست رابطه ی مستقیم وجود دارد.
کارآفرینان موفق کسانی هستند که برای سود بیشتر خطرات کار را تجزیه تحلیل می کنند و به حداقل می رسانند.
===============
81- قانون خوش بینی نابجا
خوش بینی بیش از حد مانند شمشیر دو دم است که می تواند هم به شکست و هم به موفقیت منجر شود.
در تجارت، هر کاری دو برابر آنچه فکر می کنید هزینه دارد و سه برابر مدت زمانی که پیش بینی می کنید به طول می انجامد.
82- قانون ثبات قدم
اگر در راه ثروتمند شدن به اندازه ی کافی ثبات قدم داشته باشید، بدون تردید موفق خواهید شد.
موانعی که در حین کار ظاهر می شود پلکان موفقیت شما است به شرط آنکه از هر ناامیدی و شکستی درس بگیرید.
83- قانون هدف تجارت
هدف اساسی تجارت پیدا کردن و حفظ مشتری است و در هر تجارتی کلیه ی فعالیتها باید بر این هدف متمرکز باشد.
سود نتیجه ی پیدا کردن و حفظ مشتری با روشی مقرون به صرفه است.
84- قانون سازمان
یک موسسه ی تجاری مرکب از گروهی از افراد است که برای تنها هدف خود که همان پیدا کردن و حفظ مشتری است تشکیل شده است.
وجود هر کدام از کارکنان باید برای انجام وظایف موسسه ضروری باشد.
85- قانون رضایت مشتری
در تجارت هر کسی مشغول حفظ رضایت مشتری است و همیشه حق با مشتری است.
مشغولیت ذهنی تاجران موفق ارائه ی خدمات بهتر به مشتری است.
86- قانون مشتری
مشتری همیشه به دنبال بهترین و بیشترین است با پایین ترین قیمت ممکن.
یک برنامه ریزی خوب تجاری ایجاب می کند که شما همواره به منافع شخصی مشتری توجه و بر آن تاکید داشته باشید.
87- قانون کیفیت
کیفیت آن چیزی است که مشتری می گوید و مشتری است که در مورد ارزش کالا یا خدمات تصمیم می گیرد.
توانایی شما در افزودن ارزش به محصولات و یا خدمات خود تعیین کننده ی موفقیت شما در بازار است.
88- قانون کهنگی
هر چیزی که مورد استفاده قرار گیرد کهنه خواهد شد.
محصولات یا خدمات امروز بدلیل تکنولوژی پویا و رقابت از همان ابتدا در فرآیند کهنه شدن قرار می گیرد.
معجزه ی جدید یا محصول جدید شما که قرار است به بازار بیاید چیست؟
89- قانون ابتکار
برای شروع راه موفقیت، داشتن یک ایده ی خوب تنها چیزی است که به آن نیاز دارید.
پیشرفت در تجارت نتیجه ی یافتن راههای سریع تر، ارزان تر، بهتر و آسانتر برای انجام یک کار است.
90- قانون عوامل ضروری موفقیت
هر کار یا تجارتی بیش از پنج تا هشت عامل ضروری برای موفقیت ندارد. این عوامل، تعیین کننده ی چگونگی عملکرد شما هستند.
کارهایی را که منجر به موفقیت یا شکست شما می شوند تعیین کنید و سپس با بهره گیری از این اطلاعات، برای داشتن عملکرد بهتر در هر زمینه برنامه ریزی کنید.
===============
91- قانون بازار
قیمت واقعی هر کالا بهایی است که مشتری حاضر است برای آن کالا در بازار آزاد و رقابتی، که در آن سایر کالاهای مشابه نیز وجود دارد، بپردازد.
همیشه حق با بازار است.
92- قانون تخصصی کردن
برای موفقیت در تجارت، باید ابتدا محصول یا خدمات بخصوصی را انتخاب کنید و سپس تمام توانایی خود را برای انجام کار با بهترین روش به کار گیرید.
یکی از دلایل اصلی شکست در تجارب غیر تخصصی کار کردن است.
93- قانون تمایز
در یک بازار رقابتی، محصولات یا خدمات برای کسب موفقیت باید در نوع خود ویژگی منحصر به فردی داشته باشند تا از سایر محصولات و خدمات مشابه متمایز گردند.
برای رقابت در بازار، برتری کالای شما باید قابل توجه و قابل تبلیغ کردن باشد و چیزی باشد که بازار حاضر باشد به خاطر آن پول پرداخت کند.
94- قانون تعیین خریدار
موفقیت در تجارت در گرو تعیین گروه هایی است که در بازار، خریدار تولیدات یا خدمات شما هستند.
- مشتریان شما دقیقا چه کسانی هستند؟
- کجا هستند؟
- علت خرید آنها چیست؟
95- قانون تمرکز بازار
موفقیت در بازار در گرو تمرکز کامل بر روی مشتریان بخصوصی است که می توانند از ویژگی های خاص کالا یا خدمتی که ارائه می دهید بیشترین استفاده را ببرند.
تعیین و متمرکز کردن تلاش هایتان روی این گروه خاص و اصلی، رمز سوددهی است.
96- قانون برتری
بازار تنها برای عملکرد برتر، تولیدات برتر یا خدمات برتر بهای عالی می پردازد.
اولین کار در مدیریت، تعیین و بهبود بخشیدن به حوزه ای است که می توانید در آن برتر باشید.
97- قانون احتمالات
هر رخدادی به میزان معینی احتمال وقوع دارد. برای افزایش احتمال وقوع رخداد مورد نظر خود، تعداد موارد را افزایش دهید.
هر چقدر کارهای بیشتری را به دفعات بیشتر امتحان کنید، احتمال موفقیت شما نیز بیشتر می شود.
98- قانون وضوح اهداف
هر چقدر با وضوح بیشتری بدانید که چه می خواهید و حاضرید چه اقداماتی برای دستیابی به آن انجام دهید احتمال موفق شدن و رسیدن به آنچه می خواهید بیشتر می شود.
روشن بودن اهداف مورد نظر مانند مغناطیسی عمل می کند که اقبال را به سوی شما می کشد.
99- قانون جذب
شما در زندگی، افراد، ایده ها و موقعیت هایی را به سوی خود جذب می کنید که با افکار غالب شما هماهنگ هستند.
هنگامی که اهداف شما از مغناطیس اشتیاق شما سر شار شد به چیزی دست پیدا می کنید که مردم به آن شانس می گویند.
100- قانون توقعات
اگر مدام توقع داشته باشید که اتفاقات خوب برایتان رخ دهد، میزان شانس خود را در زندگی افزایش می دهید.
هر روزتان را ا این جمله آغاز کنید: " می دانم امروز یک اتفاق عالی برایم می افتد. "
===============
101- قانون فرصت
بهترین فرصت ها اغلب در معمولی ترین موقعیت های پیرامون شماست.
بزرگترین فرصت شما، به احتمال زیاد درست پیش پای شماست، در کار، حرفه، تحصیل، تجربه یا علایق فعلی شما.
102- قانون قابلیت
شانس هنگامی رخ می دهد که آمادگی و موقعیت در یک جا جمع شود.
در هر زمینه ای، هر چقدر توانایی های بیشتری داشته باشید و آنها را بیشتر پرورش دهید شانس رسیدن به موقعیت های مطلوب نیز برای شما بیشتر می شود.
103- قانون دانش
در هر زمینه ای، شخصی که دانش و مهارت گسترده تری داشته باشد شانس موفقیت بیشتری نسبت به دیگران دارد.
دانش و مهارت گسترده، فرد را آگاه ساخته و از چند و چون اوضاع با خبر می کند و در نتیجه فرصت هایش را افزایش می دهد.
104- قانون پیش فرض ها
پیش فرض های نادرست ریشه ی شکست ها هستند. شهامت محک زدن پیش فرض های خود را داشته باشید.
پذیرش اینکه احتمال دارد پیش فرضتان اشتباه باشد، راه را برای یافتن پیش فرض های جدید و دگرگونی های لازم باز می کند، چیزهایی که در غیر این صورت بدست نخواهید آورد.
105- قانون وقت شناسی
وقت شناسی همه چیز است. اگر آمادگی لازم را در خود ایجاد کنید، زمان مناسب برای شما فرا خواهد رسید.
" در دریای پر تلاطم زندگی، همیشه می توان موجی را یافت که اگر با آن حرکت کنید شما را به ساحل خوشبختی می رساند." (ویلیام شکسپیر)
106- قانون انرژی
هر چقدر انرژی و اشتیاق بیشتری داشته باشید، احتمال اینکه موقعیت مناسب را تشخیص دهید و از آن استفاده کنید بیشتر می شود.
بهترین ایده ها و افکار خلاق بعد از مدتی استراحت و آرامش بدست می آید.
107- قانون روابط
هر چه افراد بیشتری را بشناسید که دید مثبتی نسبت به شما دارند موقعیت های بهتری به دست خواهید آورد.
افرادی که شما را دوست دارند به شما ایده های جدیدی می دهند و راه موفقیت را برای شما باز می کنند.
108- قانون درک دیگران
وقتی از دید فرد دیگری به موقعیتی نگاه کنید، اغلب اوقات به ایده و راه حل هایی دست پیدا می کنید که قبلا به آنها پی نبرده بودید.
مرتب از خودتان بپرسید که مردم به چه نیاز دارند و چه می خواهند و شما چطور می توانید نیازها و خواسته های آنها را برآورده کنید.
109- قانون رشد
اگر در حال رشد فکری نیستید پس دارید در جا می زنید. اگر روز به روز بهتر نمی شوید پس دارید بدتر می شوید.
یادگیری دائمی و رشد مداوم فکری را جزئی از برنامه ی روزانه ی زندگی خود قرار دهید.
110- قانون تکرار
تمرین و تکرار بهای بدست آوردن مهارت است. چیزی را که مدام و مرتب تکرار می کنید به صورت یک عادت جدید ذهنی و عملی در می آید.
رشد فکری و احساس رضایت و خشنودی نتیجه ی کنار گذاشتن عادت های گذشته و جایگزین کردن تمرین ها و عادت های جدید است.
===============
111- قانون پشتکار
یک زندگی خوب و درخشان مجموعه ای از هزاران تلاش و ایثاری است که هیچ کس از آن باخبر نیست.
" مردان بزرگ از ارتفاعاتی که فتح کرده اند حفاظت می کنند، جاهایی که یک شبه به آن نرسیده اند. اما هنگام شب در حالی که همراهانشان خفته اند باز هم به تلاش خود برای پیشروی ادامه می دهند." (هنری وادزورث لانگفلو)
112- قانون خودشکوفایی
شما می توانید هر چه را که برای رسیدن به اهداف تعیین شده ی خود به آن نیاز دارید بیاموزید.
آنهایی که می آموزند توانا هستند.
113- قانون استعدادها
در درونتان مجموعه ای از استعدادها و توانایی ها نهفته است که اگر درست شناسایی و به کار گرفته شوند شما را قادر می سازند تا به هر هدفی که در نظر دارید برسید.
از چه قسمت هایی از کارتان بیشتر لذت می برید و آنها را خیلی خوب انجام می دهید؟ این سوال بهترین راهنما برای یافتن استعدادهای واقعی شماست.
114- قانون کمال
موفقیت و خوشبختی هنگامی بدست می آید که کاری که از نجام آن لذت می برید، بی عیب و نقص انجام می دهید.
" تعیین کننده ی کیفیت زندگی شما این است که تا چه حد به کمال در زندگی اهمیت می دهید و برای رسیدن به آن تا چه اندازه خود را مسئول و متعهد می دانید." (وینس لمباردی - مربی فوتبال)
115- قانون موقعیت
مشکلات مانع کار نیستند بلکه معلم ما هستند. در درون هر مشکلی بذر سود یا موقعیتی نهفته است، برابر یا بیشتر از سود حاصل از انجام کار مورد نظر.
در راه موفقیت مشکلات را تبدیل به پله های صعود کنید.
116- قانون شهامت
وجود شهامتی سنجیده و حساب شده برای دستیابی به موفقیت ضروری است. ترس بزرگترین مانع رسیدن به هدف است.
رویارویی با ترس های خود را جزئی از عادت هایتان کنید و در هر شرایطی این کار را انجام دهید.
117- قانون سخت کوشی
موفقیت ها و دستیابی به اهداف با سخت کوشی بدست می آید.هنگامی که شک دارید موفق می شوید یا نه، سخت تر تلاش کنید و اگر به نتیجه نرسیدید باز هم بیشتر تلاش کنید.
هنگامی که مشغول کار هستید، تمام مدت کار کنید و وقت تلف نکنید.
118- قانون بخشندگی
هر چه بیشتر، بدون انتظار پاداش، به دیگران خدمت کنید، خیر و نیکی بیشتری به شما می رسد، آن هم از جاهایی که اصلا انتظار ندارید.
شما تنها در صورتی حقیقتا خوشبخت خواهید بود که احساس کنید به دلیل خدمت به دیگران انسان با ارزشی هستید.
119- قانون پذیرش
اینکه چطور با خودتان حرف می زنید، حداقل 95% از فکر و احساس شما را مشخص می کند. ذهن ناخودآگاه گفته های درونی شما را به عنوان دستور می پذیرد.
همواره با خودتان گفتگوهای مثبت، سودمند و موثر داشته باشید، حتی هنگامی که احساس خوبی ندارید.
120- قانون خوش بینی
نحوه ی تفسیر و توجیه تجربیاتتان، تفکرات و احساسات شما را شکل می دهد.
اگر عادت کنید در هر موقعیتی به دنبال یافتن نقاط مثبت باشید موفق خواهید شد که یک نگرش فکری مثبت را برای خود پایه ریزی کنید و سرانجام هیچ چیز نمی تواند سد راهتان شود.



0

                                                                                                                                                             اسماعیل حیدری[1]

چکیده:

منابع انسانی به عنوان مهمترین، گرانبهاترین و با ارزشترین سرمایه و منبع سازمان محسوب می شود و تنها عنصر ذی شعور است که به عنوان هماهنگ کننده سایر عوامل سازمانی در رشد، پویایی و بالندگی یا شکست و نابودی یک سازمان، نقش اصلی را برعهده دارد. ضرورت توسعه منابع انسانی و توانمندسازی کارکنان در رویارویی با چالشهای جهانی، آسیب شناسی حوزه منابع انسانی، رویکردهای توسعه منابع انسانی و بالاخره لزوم تدوین سند راهبردی توسعه منابع انسانی سازمان فرهنگی تفریحی از جمله محورهایی است که دراین مقاله (که خلاصه ای از مبانی نظری و یافته های تحقیقی پیرامون بررسی چالشهای حوزه منابع انسانی سازمان فرهنگی تفریحی می باشد) متناسب با فرهنگ موجود در سازمان، مورد بررسی قرار گرفته است. بررسی مشکلات و چالشهای سازمان فرهنگی تفریحی مستلزم توجهات و مطالعه همه جانبه است. اما از آنجایی که بررسی کلیه عوامل با توجه به محدودیتهای بسیار، مقدور نمی باشد، لذا در این تحقیق که از نوع کاربردی- راهبردی است، تلاش شده است که گستره ای محدود با ژرفای عمیق در حوزه منابع انسانی کاویده شود. جهت گردآوری اطّلاعات مورد نیاز از طریق بررسی اسنادی، مطالعات کتابخانه‏ای، مشاهده و مصاحبه جمع آوری و مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است.  براساس سند چشم انداز20 ساله جمهوری اسلامی ایران در افق 1404 ابلاغی مقام معظم رهبری و تأکید بر مقتضیات فرهنگی و توسعه منابع انسانی به عنوان مؤلفه های اصلی برنامه چهارم توسعه و با توجه به جایگاه سازمان فرهنگی تفریحی در مسیر تحقق سیاستهای توسعه و الزامات چشم‌انداز، بررسی چالشهای موجود در حوزه منابع انسانی سازمان مسأله بسیار حساسی است که تاکنون نیز عدم شناسایی و برخورد با آن، مسائل و مشکلات بزرگی را در سازمان به وجود آورده است که خود موجب تضعیف عملکرد منابع انسانی، کاهش کارایی و اثربخشی کلی سازمان در زمان فعلی و تشدید مسائل درآینده خواهد شد. بنابراین غلبه بر چالشهاى موجود، آسیب شناسی حوزه منابع انسانی سازمان و راهکارهای مناسب، امرى ضرورى و حیاتى به شمار مى رود. هدف اصلی این تحقیق [با توجه به اهمیت توسعه منابع انسانی به عنوان مهمترین فرآیند در غلبه بر چالشهای حوزه منابع انسانی] طراحی و تبیین مدل توسعه منابع انسانی با محوریت توسعه کارکنان، مدیران و فعالان فرهنگی و در نهایت فراهم کردن اطلاعات و مقدمات لازم برای تدوین سند راهبردی توسعه منابع انسانی سازمان فرهنگی تفریحی می باشد.

بدین منظور، مراحل تحقیق عبارتند از: آسیب شناسی وضعیت موجود منابع انسانی سازمان، شناسایی مشکلات و چالشها در این حوزه و ریشه یابی علل اصلی آن، ارائه پیشنهادهای کاربردی برای هر یک از مشکلات و چالشهای موجود، تشریح مفهوم توسعه منابع انسانی به عنوان کلید حل چالشهای موجود، طراحی و تبیین مدل پیشنهادی توسعه منابع انسانی سازمان فرهنگی تفریحی، ارائه پیشنهادهایی در جهت تحقق فرایند توسعه منابع انسانی و تسریع در روند تدوین سند راهبردی توسعه منابع انسانی سازمان فرهنگی تفریحی.

کلمات کلیدی: سرمایه انسانی، چالشهای منابع انسانی، آسیب شناسی، توسعه منابع انسانی، سندچشم انداز، سازمان فرهنگی تفریحی


 1- کارشناس ارشد مدیریت منابع انسانی و مدرس دانشگاه E-mail: esmail.heidari@gmail.com

 

0

 

- شناخت کلیه کارکنان و اینکه چه انتظاراتی از یک اداره پاسخگو دارند.

- به کل برنامه های اداره یا سازمان نگاه کنید.

- برنامه های فراموش شده یا اجرا نشده را اجرا کنید:1- آن را به صورت برنامه های زنده و درحال کار در آورید. 2- تهدیدهای آنرا مشخص کنید. 3- استراتژیهایی برای کاهش تهدیدها، ساماندهی کنید.

- هوش مالی خودرا تقویت کنیم: از طریق مشاوره آموزش و...

- من مدیر موفقی هستم و اداره من و کارکنان من بهترین هستند.

- اداره چابک، انعطاف پذیر و برنامه ریز و پاسخگو.

- تصمیم گیری را به سطوح پاپین تر محول کرده، اشتباهات را بپذیریم و انتظاراتمان را برای کارکنان روشن کنیم وابزار لازم رادراختیار آنها قرار دهیم و فقط در جایگاه قضاوت قرار گیریم.

- به تجزیه وتحلیل اطلاعات بیش از حد اعتماد نکنیم و همیشه قبل از اینکه عمل کنیم پاسخ ها را با احساساتمان چک کنیم.

- شکست قسمت مهمی از آموزش و رشد است. خودمان را محدود به چیزهایی که می دانیم و می توانیم انجام دهیم نکنیم، چرا که رشد نخواهیم کرد.

- دلسوزی کنید و به کارکنان اجازه دهید از اشتباهات گله کنند این گله ها در مورد اینکه چه چیزی برایشان مهم است آشکار می کند.

- اطلاعات را سازماندهی و به اشتراک بگذاریم وخطوط ارتباطی بین کارکنان را باز کنیم.

- هدف اداره رامشخص کنیم وپیشرفت اداره را بر کیفیت قرار دهیم نه کمیت.

- شکستهای خودرا پیشگویی نکنیم وبه جای آن برروی وظایف پیش رو تمرکز کنیم و ازآن موفقیت بسازیم.

- کار را با تمام احساس انجام دهیم.

- همیشه بپرسیم که چرا این روش انجام کار استاندارد است؟ نقاط معیوب را مشخص کنیم و به گزینه های دیگر فکر کنیم.

- تمرکزمان به بلندمدت باشد و به همکاران کمک کنیم تا به عقب برگشته و بتوانند دید کلی داشته ودرک کنند که  این تنها کوتاه مدت نیست که مفید است بلکه بلند مدت هم مفید است.

- بهترین راه برای بدست آوردن چیزی، خواستن آن است.

- ازتلاش در راه کسب هدف لذت ببریم.

- کت و شلوار یک دست بپوشیم به دلیل:1- آسودگی2- حرفه ای بودن 3- احترام

- ازکارکنان قابل اعتماد بخواهیم تا نظر خود رادر مورد اینکه چگونه می توانیم خودمان را بهبود دهیم بگویند.

- به صورت دوره ای زمانی رابرای خود ارزیابی اختصاص دهیم.

- اولویتها را شجاعانه مشخص کنید و انرژی خود رابه سمت کارهای با اولویت هدایت کنید و از اولویتهایتان این باشد که زمانی را برای خود وکسب انرژی تازه صرف کنید.

- مواردی راکه باعث تلف شدن وقت می شوند رارفع کرده وکارکردن روی پروژه های که به جایی نمی رسد را متوقف کنید.

- کارها قبل ازاینکه زیاده ازحد شوند رابه کارکنان برگشت دهیم تاکارهایی که باید هم اکنون انجام شوند و آنهایی که بعداً انجام دهند را مشخص کند.

- برای مواجه شدن با سکوت کارمند: زود قضاوت نکنیم- از اوبخواهید علت عدم پاسخگویی را بگوید- پاسخ را قبول کنیم، هر چی که باشد واز آن عبور کنیم.

- نکاتی برای گفتن بله یا نه: هدفها را مشخص کنیم وبدانیم که برای رسیدن به چه چیزی کار می کنیم و از ابزارهای رسیدن به هدفها را نیز مشخص کنیم- مشارکتهای خود را اولویت بندی کرده و آنهایی را که در آخر لیست هستند راباید "نه" بگوییم- گفتن نه را به عنوان پاسخ پیش فرض قرار دهید مگر اینکه باعث رسیدن به اهدافمان شود.

- اگر کارمند دیر می آید یاکاری می کند که باعث ناراحتی من شود باید: اولین باری که انجام می دهد به ناراحتی خودم فکر کنم ودر بار دوم بدانم که بار اول آن موضوع اتفاقی نبوده و  ممکن است علتی داشته باشد و سومین بار که انجام داد می بایست باآن صحبت کنم وبه او بگویم که به آن موضوع  3 بار توجه نموده ام و می خواهم طرح موضوع کنم.

- راه های مقابله بااسترس و آماده شدن برای مسایل پیش رو: وظایفم رابراساس راه خودم انجام دهم. ابتدا از وظیفه ای که انجام آن راحت است شروع کنم و سپس راه جدیدی برای حل آن پیدا می کنم- روزم را تکان دهم- راه حل معمولی  کارها را که انجام می دهم تغییر دهم و راه جدیدی را امتحان کنم- یک روز را برای استراحت درنظر بگیرم واز بیرون به کارم نگاه کنم.

- دلایلی برای ترک نکردن کار: روابط از پول مهمتر است- به جای ترک برای مسیرشغلی آینده برنامه ریزی کنیم- شاید خود را دست بالا می گیریم و بایستی واقعیت را در مورد خودمان بدانیم.

- نگذارم اهداف بلند مدتم فدای موقعیت فعلی که برایم پیش آمده است شود و در 5 سال آینده چه چیزی من را راضی تر می کند.

- اگر بخواهم از کارلذت ببرم باید مالکیت کار را و مسئوولیت آنرا در دست بگیرم.

- برای بهینه کردن فضای محل کار: درهم ریختگی را متوقف کنید- از شر کاغذها، خرت وپرت کتابهاو... خلاص شوم. - چیزهایی که واقعاً لازم ندارم دور بریزم وچیزهایی که بعداً ممکن است نیازداشته باشم را بایگانی کنم- چیزهایی که زیاد استفاده می کنم را دم دست نگه دارم- چیزهای مرتبط را با هم نگه دارم.

-  پیچیدگی یکی از بزرگترین مشکلاتی است که شرکت ها با آن دچارند وبایستی در پی سادگی باشم- انباشتن روی همدیگر دشمن سادگی است، هماهنگی را بیشتر کنم- ارتباطات را در همه شرایط از دست ندهم.

- اگر مورد نقد قرار گرفته و " نه " شنیدم، در مورد دفاع از کار خودم از آنها بپرسم که:چرا شما آن مطلب راگفتید؟ چه چیزی شما را به این نتیجه رساند؟ به آنها کمک می کند که در مورد فرضیاتشان بازنگری کنند و به من نیز کمک می کند که بفهمم آنها چگونه به این نتایج رسیده اند.

- منتظر این نباشیم که سازمان به مشکل بربخورد بلکه به خودم بگویم اگر در این سمت تازه منصوب شدم چه کار متفاوتی می توانم انجام دهم. در واقع یک قدم به عقب برگردم واستراتژیهای فعلیم را ارزیابی کنم و چیزهایی  که دیدنش درحالت عادی مشکل است ببینیم و خودم را برای چالشهای آینده آماده کنم.

- برای جلسات بهتر و کوتاه تر: دستور جلسات پیچیده را پاره کنم و ساده کنم. هر جلسه ای سه هدف دارد: اطلاع رسانی، نظرات دیگران و تصویب تقاضا. در ابتدای جلسه چیزهایی که می خواهم افراد را در آن زمینه ها به سرعت بیشتر تشویق کنم شروع کنم و نتیجه هر موردی که نیاز به بحث دارد را بخواهم و برای مسایلی که هنوز انجام نشده اند تقاضای تصویب کنم تا بتواند به جلو حرکت کنم و سپس شرح خلاصه ای از گامهای بعدی را تهیه کنم.

- همیشه سعی کنم جلسات را ده دقیقه زودتر تمام کند.

- برای بهتر کردن کنفرانسها و جلسات: یک داستان خاص برای گفتن داشته باشم و جلسه ای را طراحی کنم تا شرکت کنندگان حضورشان را در جلسه احساس کنند. شرکت کنندگان را هم درگیر موضوع کنم و از آنها بخواهم انتقاد کنند و در مباحث به صورت گروهی مشارکت کنند.

- چگونه دخالتهای حین جلسه را مدیریت کنم: قبل از ورود به جلسه مخاطبان را بشناسم آیا آنها پذیرای صحبتهای من خواهند بود آیا دوست دارند پرحرفی کنند، ساکت باشند و... انعطاف پذیر باشم. اگر کسی در جلسه دخالت کرد او را نادیده نگیرم و بلکه به همه بفهمانم که همه چیز تحت کنترلم است. مصمم باشم، اگر دخالتها بیشتر شد از حاضران جلسه بخواهم نکات خود را برای آخر جلسه نگه دارند.

- حواس خودم را برای چیزهایی که مانع کارم می شود پرت نکنم و روی کارهایی که باید انجام دهم تمرکز کنم.

- وظایفی که ارزش زیادی را خلق می کنند را تعریف کنم و روی آنها متمرکز شوم. ارزش چیزها را بر مقدار آن ترجیح دهم.

- به جای واکنش  نشان دادن به یک اتفاق یا رویداد، بر اساس نتیجه مطلوبم واکنش نشان دهم. مثلاً اگر کسی روی من فریاد می زند، من هم سریع روی او فریاد نزنم بلکه باید بدانم که چه چیزی را می خواهم، اگر می خواهم روابطم را حفظ کنم روی او فریاد نزنم.

- مغز خودم را در شرایط ایده آل حفظ کنم: به کار کردن ادامه دهم – افراد و ایده های جدید را پیدا کنم تا من را برای فکر کردن به چالش بکشند – نفس تازه کنم و تمرین و ورزش کنم.

- افرادی را که از کار کردن با آنها لذت می برید، پیدا کنید و با آنها کار کنید. مسایلی را که از حل کردن آنها لذت می برم پیدا کنم و پروژه هایی که می تواند برایم جذاب باشد را پیشنهاد کنم و انجام دهم.

- بهترین عمل همیشه بهترین نیست. بهترین اقدام، تنها در شرایط و زمان مشخص بهترین است. امکان سنجی کنم مشخص کنم که بهترین بودن در چه وضعیتی می ارزد و آیا برای رسیدن به آن بهترین عمل، وقت و انرژی کافی دارم؟

- برای ارائه ایده و نفوذ بر رییس:1) دیدگاه رئیستان را بپذیرید و اینکه چه چیزی برای اومهم است ودیدگاه خودم رادر همان چهار چوب بیان کنم.2- مطالب را به صورتی که او می خواهد درست کنیدوبیان کنید یعنی مشروح، مکتوب، شماره ای...3- آنرا به صورت زنده در آورید یعنی مثالهای واقعی بزنیم.

- روی چیزی که برای شما بهتراز همه چیز باشد متمرکز نشوید بلکه برنامه تان را در چهارچوبی که برای سازمان بهترین شرایط لازم را فراهم  می کند تنظیم کنید.

- خواهان بازخورد بلافصل باشید.

- سه کار در شرایط نامناسب: 1- از احساس خود آگاهی یابم وباخودم روراست باشم 2- برای مقابله با شرایط پیش رو ازقبل آماده شده وعمل کنم 3- نکات مثبت رابرجسته کنم.

- نکات مهم در زمان جداشدن از شغل:1- مشخص کنید که این یک تصمیم شخصی است ودیگران رامقصر ندانم2- دیگران هم از این تغییر دلپذیر نیستند و میزان کاری آنها درکوتاه مدت افزایش می یابد3- با آنها درتماس باشم باهمکار وریس سابق درتماس باشید.

– چگونه حل مساله رابه یک فعالیت دلپذیر تبدیل کنم: برای حل مساله یک رقابت ایجاد کنم و به اولین کارمندی که آن را حل می کند پاداش دهیم. روی مشکلاتی که حقیقتاً مهم هستند تمرکز کنید. مشکلاتی که نیاز به خلاقیت دارند را انتخاب کنم. هرگونه پول نقد را به عنوان پاداش، پیشنهاد نکنید. این کار باعث رقابت افراد بصورت جدی می شود و مانع تفریح کردنشان می شود.

-رهبران فوق العاده، افرادی را استخدام می کنند که با ایشان مخالف باشند. برای قوت گرفتن        ایده ها، دیدگاههای افراد مخالف مهم هستند. مخالف شما باید علاقمند به ارتقاء درسازمان باشد. اثرات به جا مانده ازفردمخالف نشان دهنده توانایی اودر پیگیری عقاید و کارهایش باشد.

- استعداد نا شناخته پرسنلتان را پیدا کنید: اگر از کارمند به خاطر موفقعیت درانجام کاری قدردانی می کنید از او بپرسد که دقیقاً چه چیزی باعث موفقیت او شد. این کار او را متوجه نقطه قوتی می کند که تاکنون دیده نشده است2- ازآنها درمورداینکه چرا بعضی از کارها را به بعضی دیگر ترجیح می دهند سوال کنید. این ترجیحات ممکن است استعداد های اورا بیشتر کند3- از آنها بپرسید اگر دوباره از اول  شغل را شروع کنید چه می کردید. درمورد رویاهایشان سوال کنید.

- سه راه برای دریافت وارسال اخبار ناگوار: 1- همیشه این اخبارها را به هنگام منتقل کنیم2- از تجربیات گذشته استفاده کنیم 3– به شخص پیام آوردنده سخت نگیریم و او را مقصر ندانیم.

- چگونگی مدیریت پرسنل باهوشتان: موارد را به آنها توضیح دهید و متقاعدشان کنیم و به انها نگویم که دقیقاً چه کارکنند– از تخصص تان استفاده کنید نه از سلسله مراتب. به آنها بگوید که چه کاری انجام بدهند ولی نگویید که چگونه انجام دهند.

- بازخورد عملکرد مطلوب: محدوده بهبود را تعریف کنیم – تشکرتان را نشان دهید- مرتب بازخورد بدهید(مدام بازخورددهید).

- نگه داشتن کارکنان با عملکردبالا در هنگام رکود: - آنان را تحسین کنید– مأموریت های چالشی به آنها بدهیم– فرصت ها رابهبودبدهیم- مزایای غیرنقدی ارائه دهیم.

- چگونه پادش بهتری بدهیم: مبلغ مهم نیست بلکه باید مبلغ را صادقانه وبا احساس تقدیم کرد.

- ایجاد مثبت گرایی در کارکنان: به افراد  به عنوان کسانی که دراهداف مشارکت دارند نگاه کنیم نه هزینه- هرگز روی واقعیت تلخ را باشکر نپوشانیم، مانعی برای امکانات نشویم – پرسنل را به چالش بکشیم(در مورد بهبود فرآیند ها، سیستم ها و...)

- خوشحال نگهداشتن کارمندان: برایشان نقش های معنی دار خلق کنیم – سختگیری نکنیم و کمک کنیم که بهترین کاری را که دوست دارند انجام دهند- به آنها باز خور بدهیم وبطور منظم در مورد کیفیت انجام کارشان صحبت کنیم. پیشنهاد به انها برای بهبود مهارت های حرفه ای بدهیم. ازآنها قدر دانی کنیم.

- تصمیم گیری استادانه: افراد با افکار قوی را به کار بگیریم– در مورد نحوه تصمیم گیری، تصمیم گیری کنیم- طالب تنوع باشیم، موافقت زیاد خطرناک است.

- از بین بردن شرایط نا مطلوب محیط کار: با افراد ارتباط برقرار کنیم- شوخی کنید- مغرور و ازخود راضی نباشید.

- تغییر محیط کاری زهر آگین: شروع به حرف زدن کنید و باتک تک پرسنل مصاحبه محرمانه انجام دهید وبه آنها فضا بدهیم تا خودشان را خالی کنند- کمک کنند باشید، اجبار نکنید و به پرسنل کمک کنید که به مساله فکر کنندو مسئولیت کارها را بر عهده بگیرند – به حرف زدن بسنده نکنید، تغیر دهید- اعتماد پرسنل  را به دست آورید.

- مهارتهای  اساسی یک تغییردهنده: افرادی که باهم درارتباط نیستندرا دورهم جمع کنید – مدل های  جدیدی رابنیان گذاری کنیم- یک ایده را تا مادامی که موفقیت را در آن ببینید، نگه دارید- به جای تکیه بر اعتبار ایده ها، به قدرت آنها تکیه کنیم- دیگران را درمورد ممکن بودن ایده مان متقاعد کنیم – دیگران را توانا کنیم که آنها هم ایجاد کننده تغییر باشند.

- راه هایی برای چیره شدن بر محدودیتهای تغییر: اگر تغییرشما رد شد، تاکتیک های دیگری را امتحان کنید – با نزدیکان افراد مقاوم به تغییر، دوستانه رفتار کنید- به سطوح پایینتر برویم اگر مدیر مقاومت کرد.

- مقابله با مقاومت در برابر تغییر: واقعیات خود را ازمنابع مختلفی بگیرید و نسبت به جزئیات بکوشید- بدانید مخالفانتان چه می گویند و مباحث متقاعد کننده را بیان کنید– توضیح دهید که تغییردربلند مدت یک حرکت درست است- روی موضوع پافشاری کرده و بهترین مباحث خودراتکرار کنید.

- پاداشی که انگیزه ایجاد کند: فعالیتی که به خاطر آن تحسین می کنید را مشخص کرده واثری که برشماگذاشته است راتوصیف کنید- نه تنها با کلمات بلکه درعمل تحسین کنید – از هدیه به عنوان مقدمه ای برای تحسین استفاده نکنیدچون باعث از بین بردن تحسین قبلی می شود.

- غیرتمند کردن کارکنان: اثبات غیرت خودتان– روی نکات مثبت تاکیدکنید- نکات منفی را فراموش کنید- انتظارات را در حد بالایی شکل دهید.

- با اطلاع رسانی آمار وارقام به کارکنان می توانید احساس تعلق خاطرو مالکیت را درکارکنان تقویت کنید.

- هماهنگ کردن کارمند با اولویت های سازمان: اولویتهای پرسنل رابشناسید، بطور مرتب از آنها درمورد موارد مورد توجه شان سوال کنید- اولویتهای سازمان را با آنها درمیان بگذارید – علایق کارمندان را با مسئولیت های آنها پیوند دهید.

- تحریک نو آوری برای مواجه شدن باچالش: به بیرون نگاه کنید و به دنبال گسترده کردن شکبه کاری خودتان در خارج ازسازمان باشید- افراد با احساس راتجهیز کنید. این افراد عقایدشان را با دیگران به اشتراک گذاشته و یکدیگررا برای نوآوری بیشتر تحریک می کنند– تکنولوژی های جدید را پذیرا باشید.

- رهبری: از خودتان بپرسیدکه میخواهیدپس از اینکه سازمان ویا این جهان را ترک نموده اید، چگونه در خاطره ها بمانید واینکه چگونه بردیگران اثر می گذارید؟

- رهبر خلاق: به جای دستور دادن، تیم و سازمان خود رابه سمت موفقیت هدایت کنید- افرادرا مدیریت نکنیدبلکه آنهارا توانا کنید- ترویج احترام بابه جا آوردن آن مهیامی شود نه باتقاضای آن – یاد بگیرید که موفقیت ها و شکست ها راچگونه مدیریت کنید- در روش مدیریتان بخشندگی را نشان دهید نه حرص را.

- بهبود نحوه سوال پرسیدن: کنجکاو باشید واز موضوعاتی که برای شما و پرسنل مهم هستند، بپرسید – سوالاتی که پایان ندارند از قبیل چه چیزی، چگونه و چرا بپرسید وفقط درمورد وقایع نپرسید بلکه درمورد افکار وانگیزه، نیز سوال کنید – به صورت عمیقتری بکاوید، به پاسخی که در ابتدا میشنوید اکتفا نکنید وبرای کسب جزئیات بیشتر و رسیدن به اصل ماجرا سوالات پیگیرانه بپرسید.

-  قوانین چیره دست شدن در رهبری: آینده را به تجسم  درآورید- در مورد جایگاهی که سازمان به سوی آن میرود، به روشنی سخن بگویید- پس از آنکه دانستید به کجاباید برسید، روی چگونگی تمرکز کنید و مطمئن شوید پرسنلتان میدانند به چه چیزی نیاز دارند- افراد مستعد امروزتان رامتعهد کنید – افراد مستعد مورد نیاز برای فردایتان را بسازید- برروی خودتان سرمایه گذاری کنید و راه های بهبود مداوم مهارتهایتان وبهتر شدن رابیابید.

- گامهایی برای تغییر رفتار رهبری: کار را در تملک خود در آورید و بایدفکرکنیدکه می توانید آن کار را انجام دهید- بردبارباشید، نتایج مثبت و ماندگار وقت گیر است – مشکلات راپذیراباشید، تغییرواقعی محتاج کارواقعی است- پریشانی رااز خوددورکنید- تغییر پایدار نیاز به ادامه دادن حتی به اندازه یک دارد.

- نکاتی برای اظهار فروتنی به عنوان یک جنبه کلیدی شخصیت: اختیارات راملایم کنید. ازاختیار تنها به این دلیل که آنرادردست دارید، استفاده نکنید و پرسنلتان راتشویق کنید که تصمیم گیری کنند و مسوولیت های راتا جایی که ممکن است به آنها  واگذار کنید- دیگران را ارتقاء دهید وبه آنها فرصتهایی عطا کنید که همگام با موفقیت شماشوند-  در مورد کارهای دیگران آگاهی بدست آورید.

- چگونگی شناسایی ناسازگاری در تیم ورفع آن: تشخیص دلیل اصلی، معمولاًٌ مشکل نتیجه چیزی است که مدتی قبل اتفاق افتاده است – جانبداری نکنید چون باعث عمیقتر شدن مشکل ومهیا شدن خشم می شود – در گیری را از میان بردارید و روشن کنید که همکاری در راه حل  اجباری است- زمینه مشارکت کردن راپیداکنید اعضای تیم راحول آنچه را که دارند، آنچه راکه می خواهند و آنچه را که باید باهم بدست بیاورند متمرکز کنید – طول مسیر انجام کار رادرنظر داشته باشید، کارتان هنوز تمام نشده کنترل شرایط را ادامه داده و مشکلات باقیمانده را از میان بردارید.

- راهبرانی که کارکنان راتست می کنند به کلیت مطلوب تیم صدمه می زنند. اعتماد یک جاده دو طرفه است هرچه شما سریعتر به سمت کارکنان حرکت کنید کارکنان نیز سرعتشان را به سمت شما زیاد تر می کنند.

- بگذارید کارکنانتان اشتباه کنند(از مداخله کردن بپرهیزید)پس به آنها کمک کنید که دفعه بعد کار را به درستی انجام دهند.

- چگونگی پیشگیری ازوقوع بحران: تشخیص الگو: افرادتان را تشویق کنید که اطلاعاتشان را به اشتراک بگذارند، وارتباط آنها را نیز مشخص کنید- ارتباطات وسیعتر: بر قراری ارتباط  بین موانع آسان نیست ولی باید اجباری باشد- رهبری قابل اعتماد: نشان دادن حساسیت به یک مساله برای جلب اعتماد کارکنان به تواناییتان برای حل مشکل حیاتی است.

- برای بهتر گوش دادن: در مورد آینده فکر کنید: فکر در مورد اینکه سخنران  چه چیزی خواهدگفت- مرور کنید، کمی درنگ کرده ونکاتی که سخنران به دنبال آن است رادر ذهنتان خلاصه کنید- بین سر فصل صحبتها نیز گوش کنید، اشاره های غیر کلامی را به دقت تما شا کنید.

- در دوران رکود: تمرکز بیشتر برروی افراد  ونه نتایج- پذیرا و صادق باشید- اطلاعات رابه اشتراک بگذارید- آنها را تشویق کرده وبیانگیزید و از تلاشهایشان تقدیر کنید – به آنها پیشنهاد آموزش وبهبود ارائه دهید.

- نکاتی برای مذاکرات موثر: تکالیفتان را انجام دهید، قبل ازمذاکره زمانی  را برای درک علایق طرف مقابل و وضعیتشان درارتباط باخود صرف کنید– در مقابله باخود مذاکره نکنید، وضعیت خودتان را بررسی کرده تابتوانید نکته مهمی رابرای طرف مقابل پیداکنید- به طرف مقابل اگرنیاز دارد فرصت بدهید.

- چگونگی رسیدگی به شکایات ارباب رجوع: کل موضوع رادر بیابید، سعی کنید شکایات را درک کنید، کسب اطلاعات بیشتر، تشخیص علت اصلی نارضایتی را راحت تر می کند- راه حل پیشنهاد دهید- احترامتان را نشان دهید، ارباب رجوع شاکی اغلب ناراحت است، به کارکنانی که این شکایات را دریافت می کنند بیاموزیم که بازخورد ساختارمند ارائه دهند.

- اندکی صبر، تنظیم تنفس وچند لحظه ماندن: فعالیتهای مغزی با احتمال بیشتری به جای عمل جاهلانه، منطقی تر عمل خواهید کرد.

 

 

 

 

 

 



[1] - کارشناس ارشد مدیریت منابع انسانی

0

مفهوم سرمایه انسانی چیست؟

در واقع، "سرمایه ی انسانی" ترکیبی متناقض و عجیب و غریب است که با "زبان جدید" معاصر، یعنی همان گفتار نئولیبرال تحمیل شده است. انگار که "سرمایه" این هیولای سرد، این انباشت کار مرده، که نمی تواند ادامه ی حیات دهد مگر با مکیدن مداوم خون کار زنده، در حالی که میلیاردها انسان بی گناه را به فقر و بیکاری محکوم می کند، می تواند نشانه ای از انسانیت داشته باشد. اقتصاد دانان، مدیران، مردان سیاست یا هر آدم معمولی که گستاخانه از این عبارت استفاده می کنند، در واقع غیر انسانی بودن این نوع نگرش به دنیا را به نمایش می گذارند که در آن هر کس و هر چیز مجبور است موجودیت خود را با ترازویی که یک وزنه ی ارزشمند بیشتر ندارد بسنجد: وزنه ی ارزش کالائی.
اما منظور آنها از سرمایه ی انسانی چیست؟ جواب ساده است: قدرت کار حقوق بگیران. یعنی مجموعه ی اختیارات و توانایی های فیزیکی (مانند زور بازو، استقامت، مهارت، کاردانی)، توانایی های اخلاقی (مانند شجاعت، پشتکار، وجدان کاری)، توانایی های عقلانی (مانند اطلاعات عمومی، تخصص، تخیل و هوشمندی)، توانایی های زیبایی شناسی (ذوق و سلیقه) و توانایی های معاشرتی (قدرت معاشرت و مذاکره) و حقوق بگیران می توانند این توانایی ها را در بازار کار به فروش برسانند.
آنهایی که قدرت کار را به عنوان یک سرمایه ی انسانی نشان می دهند، درواقع می خواهند به خود و به کارمندان بقبولانند که هر کس با قدرت کاری خود صاحب سرمایه ای است که باید آن را به سود دهی برساند. ارزش آن را حفظ کند و حتی بالا ببرد. با تعلیم و تربیت مداوم خود، با تجربه ی کاری خود، با شغل خود، حفاظت از سلامتی خود، فعالیت های فرهنگی و تفریحی، معاشرتهای شخصی و غیره. هر کس بایستی به شیوه ی یک بنگاه سرمایه داری، در هر یک از ابعاد وجودی خود، یک مرکز بالقوه برای جمع آوری ثروت مالی ببیند و در این راه عمل کند. پس وظیفه ی هر کس است که به شیوه ی یک سرمایه دار رفتار کند. سرمایه داری که سرمایه اش چیزی جز شخص خودش نیست. همه سرمایه دارند و همه کارفرما و رئیس خود هستند.
به سراغ آن وقاحت یا حماقتی برویم که بازهم حرف از سرمایه می زند(یعنی از امکان ارزش گذاری و ثروت اندوزی)، هنگامی که صحبت از نیروی کار تمام آنهایی است که وضعیت خود را منتهی و خلاصه شده در کارهای ناپایدار، بی آینده و یا بی کاری می بینند و حتی به سادگی جزو مطرودین از نظر اجتماعی اقتصادی به حساب می آیند. که تازه تعدادشان نیز رو به فزونی است. فقط به خاطر اینکه کمتر موفق شده اند قدرت کاری خود را به عنوان یک کالا به فروش برسانند واصلا نتوانسته اند آن را به عنوان سرمایه به سود دهی برسانند. وقاحت و حماقت به همان اندازه بی شرمانه و ابلهانه هستند، زمانی که فرمول "سرمایه ی انسانی" برای کسانی به کار برده می شود که نیروی کاریشان را با حقوقهای پایین مبادله می کنند. این افراد نیز به علت گسترش سیاست نئولیبرال، چه در جنوب و چه در شمال [کره زمین]، تعدادشان رو به فزونی است.
با چنین وقاحت و حماقتی است که سعی می کنند به مردم بقبولانند که اگر بیکار مانده اند، یا اگر در بدبختی کارهای پست و نا پایدار گیر کرده اند مقصر فقط خودشان هستند. چرا که شاید چیز درخوری برای فروش ندارند یا اگر دارند، بلد نیستند آن را به درستی عرضه کنند. به این ترتیب است که تمام آن ساختارهایی که مسئول پخش یا تصاحب ناعادلانه ی امکانات مالی، اجتماعی و فرهنگی هستند، به یکباره از نظرها دور می مانند. امکاناتی که در جامعه حالت نمادین دارند و این ساختار ها باعث می شوند که سرمایه ی جوانی که از محیط های مردمی محله های حومه ی شهر می آید شانس کمتری در برابر جوانی که از محیط های مرفه می آید داشته باشد.
مفهوم سرمایه انسانی، که به شکل روان پریشانه ای فردگراست، تمام روابط اجتماعی که تحت تاثیر جبرهای کمابیش قدرتمندی هستند را در اراده گرایی و عزم شخصی خلاصه می کند. همان مفهومی که اصطلاح عامیانه " خواستن توانستن است" در بر دارد.
راجع به آن قسمت از حقوق بگیرانی که هنوز شانس داشتن یک شغل پایدار و متناسب را دارند، همین فرمول به آنها این عقیده را می دهد که این مزیت را مدیون سرمایه ی انسانی خودشان هستند و این تفکر باعث می شود که آنها نه تنها با حقوق بگیرانی که در وضعیت پایین تری قرار دارند احساس درک و همبستگی نداشته باشند، بلکه متقاعد می شوند که باید برای حفظ و رشد این سرمایه ی ارزشمند شان مدام در تلاش باشند. به این ترتیب، موجودیت خارج از محیط کارشان را نیز، در تمام ابعاد آن، به یک بنگاه دائمی جذب و جمع امکانات و هر منبع درآمدی که بتواند در بازار کار گران تر و ارزشمند تر شود تبدیل می کنند.
اما اگر هر شخصی کارفرمای کوچکی باشد، خود مکانیسم استثمار سرمایه داری نیز به یکباره از نظرها محو می شود. چرا که حقوق بگیر، به عنوان مدیر یک سرمایه ی انسانی، دیگر به دنبال فروش نیروی کار انسانی به سرمایه نیست. نیروی کاری که عملی کردن آن، (یعنی به فعل درآودنش به شکل یک کار با مدت، شدت، کیفیت و بالاخره قدرت تولید تعیین شده) می تواند ارزشی بیش از ارزش واقعی اش به آن ببخشد و به این ترتیب با دادن ارزشی بیش از قیمت خرید آن به سرمایه، باعث ایجاد یک ارزش مجازی شود. فرض بر این است که باید خدماتی را به فروش رساند که دستمزد آن معادل قیمت واقعی اش می باشد یعنی معادل پولی دقیق آن.[ این بدان معنی است] که هیچ امکانی برای استثمار بین سرمایه و کار مزدی وجود ندارد. فقط یکی می تواند نسبت به دیگری از قدرت بازار وسیع تری بهره مند شود...
براین همه باید اضافه کرد که در انتها، اطلاق سرمایه به یک کالای ساده یعنی نیروی کار اعمال نوعی از فتیشیسم (بت وارگی) است به معنایی که مارکس از آن استفاده می کرد.. یعنی بگذاریم چنین برداشت شود که به این بهانه که سرمایه "ارزشی در روند " و یا ارزشی قادر به حفظ و توسعه خویش در طی یک دوره ی دایره وار ناایستا می باشد که گاه شکل کالا می گیرد گاه شکل پول، پس هر کالائی (و از جمله نیروی کار) و یا هر مقدار پولی هم گویا خود سرمایه است.
بدین ترتیب مجددا شرایطی را که منحصرا وجود سرمایه را امکان پذیر می سازد از نظرها محو می کنیم: یعنی استثمار نیروی کار به شکل مزد بگیری آن. تغییر شکل نیروی کار به کالا و پیش فرض آن یعنی سلب مالکیت کارگران و حقوق بگیران از نیروی کارشان و از ابزار اجتماعی تولید. و این در حالی است که این امکانات ثمره انباشت بهره کشی از خود آنان می باشد. صحبت از سرمایه برای آن چیزی که به این ترتیب متضاد خود کلمه ی سرمایه است، در عین حالی که متضاد منشا تولید آن نیز می باشد، وارونه کردن تمامی روابط تولید سرمایه داری است و به این ترتیب غیر قابل فهم کردن آن. و این یعنی دنیای وارونه.
(1) مفهوم سرمایه انسانی ابداع اقتصاد دان آمریکایی تئودور ویلیام شواتز در سالهای 1950 است. این مفهوم توسط همکار و هموطنش گری استانلی بکر متداول شد که همراه میلتون فریدمن مکتب شیکاگو را بوجود آودند.
(2) " نامه ی من به فرانسوی ها"،Nouvelobs.com 4 مه 2007.
*آلن بیهر، استاد جامعه شناسی در دانشگاه فرانش کنته، نویسنده " زبان جدید نئولیبرال. بت اقتصادی، صفحه دو، چاپ لوزان 2007"

سرمایه انسانی عبارت است از مجموعه دانش و مهارتهای جمع شده در نیروی انسانی یک سازمان. سرمایه انسانی مستلزم سرمایه گذاری بر روی نیروهای انسانی یک مجموعه به منظور بالا بردن بازدهی آنهاست. ویکی پدیا

تفاوت منابع انسانی و سرمایه انسانی
منابع انسانی: افراد در یک جامعه یا سازمان را شامل می شود
سرمایه انسانی: مجموعه دانش و مهارتهای افراد در سازمان و جام