امروز شنبه 22 دی 1403
0

نرم افزار مایکروسافت اکسل (Excel) امکانات بسیار خوبی را برای ذخیره سازی اطلاعات و ساخت پایگاه داده در اختیار کاربران قرار می دهد طوری که با استفاده از این نرم افزار می توانید اطلاعات شخصی، درآمد و هزینه ها، امور حسابداری و… را مدیریت کنید.                                                                                             ذخیره سازی اطلاعات در بی ن کاربرگ ها درExcel

در اکسل، ذخیره سازی اطلاعات در بین کاربرگ ها (یا worksheets) به صورت نسبی انجام می گیرد و همین مساله سبب می شود تا از تکرار اطلاعات و داده ها در پروژه های بزرگ جلوگیری شود. مزیت نسبی بودن پایگاه داده (Database) در این است که می توانید اطلاعات یک Sheet یا برگه را در جدول و یا شیت دیگر مورد استفاده قرار دهید. اکسل این کار را با استفاده از لینک کردن سلول به سایر کاربرگ ها انجام می دهد.

به این ترتیب اگر در یک سلول از کاربرگ Sheet1 اطلاعاتی داشته باشید، می توانید براحتی مقدار آن را در سلول دیگری از کاربرگ Sheet2 نمایش دهید. برای انجام اینکار کافی است مراحل زیر را طی کنید:

1# گام نخست

نرم افزار اکسل را فراخوانی کنید و یک کاربرگ (Worksheet) جدید با نام “دی” ایجاد کنید. سپس در سلول A1 عبارت “میزان فروش” و در سلول B1 مقدار “1000” را وارد نمایید.

 

2# گام دوم

کاربرگ دیگری ایجاد کرده و نام آن را “بهمن” بگذارید. سپس در سلول A1 عبارت “میزان فروش” و در سلول B1 مقدار “2000” را وارد نمایید.

به این ترتیب 2 کاربرگ ساده با نام های “دی” و “بهمن” دارید. حال می توانید از اطلاعات موجود در این دو کاربرگ (worksheet) در کاربرگ سوم استفاده کنید.

3# گام سوم

کاربرگ جدیدی با نام “مجموع” ایجاد کنید و در سلول A1 عبارت “جمع کل” را وارد نمایید و در سلول B1 فرمول زیر را تایپ کنید:

=دی!B1

فرمول را با علامت مساوی شروع کنید، سپس نام کاربرگ، علامت تعجب و سپس آدرس سلول مرجع را تایپ نمایید. در واقع شکل عمومی فرمول بالا به این شکل خواهد بود:

=worksheet_name!cell_name

که worksheet_name همان نام کاربرگ و cell_name همان آدرس سلول مورد نظر است.

با این توضیحات اکنون در کاربرگ “مجموع” بر روی سلول B1 کلیک کنید تا انتخاب شود و سپس در بخش وارد کردن فرمول، فرمول مذکور را وارد نمایید. با فشردن کلید Enter مشاهده می کنید که در خانه ی B1 از کاربرگ “مجموع” مقدار عددی 1000 نمایش داده می شود (اطلاعات مربوط به سلول B1 از کاربرگ “دی”).

حالا می توانید فرمول را بر اساس نیاز خود بسط دهید و مورد استفاده قرار دهید مثلا برای نمایش مجموع سلولهای B1 از دو کاربرگ “دی” و “بهمن” کافی است در سلول B1 کاربرگ “مجموع” فرمول زیر را تایپ کنید:

=دی!B1+بهمن!B1

 

در فرمول ترکیبی و ساده ی بالا، مقادیر دو سلول B1 از کاربرگهای “دی” و “بهمن” با استفاده از علامت “+” (به اضافه) با همدیگر جمع شده اند. بدین ترتیب هر تغییری که در یکی از دو سلول موجود در کاربرگ های دی یا بهمن اعمال کنید، نتیجه اش در سلول B1 کاربرگ “مجموع” نمایش داده می شود.

0

بصورت پیش فرض هنگامیکه یک سند اکسل جدید باز می کنید، عرض تمام ردیف ها و طول تمام ستون ها با یک مقدار مشخص نمایش داده می شود. برای مثال در نسخه های جدید اکسل طول ستون ها 15، عرض ردیف ها 8٫38 و فونت پیش فرض نیز Calibri و با شماره 15 می باشد. با تغییر نوع و اندازه فونت، طول و عرض سلول ها نیز متناسب با آن تغییر خواهد کرد. با این حال راه های مختلفی نیز برای تنظیم این طول و عرض بصورت دلخواه وجود دارد که در ادامه ی مطلب به آنها اشاره خواهیم کرد. پس با مودمها همراه باشید.

اگر قصد دارید عرض تنها یک ردیف را تغییر دهید می توانید بر روی برداری که در زیر شماره ردیف مربوطه وجود دارد کلیک کرده و آن را به سمت بالا یا پایین بکشید. همانطور که کلیک موس را نگه داشته اید، طول و عرض فعلی نیز بصورت پاپ آپ در بالای سلول نشان داده می شود. وقتیکه عرض ردیف به مقدار دلخواهتان رسید می توانید کلیک موس را رها کنید.

شما می توانید همین کار را برای طول ستون ها نیز انجام دهید با این تفاوت که اینبار باید بر روی بردار ستون مربوطه کلیک کرده و آن را به سمت راست یا چپ بکشید. با این کار عرض ستون ثابت مانده و تنها طول آن تغییر خواهد کرد.

جهت تغییر طول یک ستون کامل یا عرض یک ردیف کامل می توانید نشانه گر موس را بر روی دسته ی ستون یا ردیف برده و هنگامیکه علامت پیکان نمایش داده شد یک کلیک کنید. با این کار تمامی سلول های آن ردیف یا ستون انتخاب شده و می توانید هم اکنون با جا به جا کردن بردارها، سایز آنها را به یک اندازه تغییر دهید.         تغییر عرض چندین ردیف بصورت همزمان در اکسل

جهت تغییر عرض چندین ردیف بصورت همزمان بر روی شماره ابتدایی ترین ردیف کلیک کرده و درحالیکه کلیک را نگه داشته اید، نشانه گر موس را به سمت آخرین ردیف موردنظر خود ببرید.

هم اکنون بر روی ناحیه انتخاب شده کلیک راست کرده و گزینه ی Row Height را انتخاب نمایید. به جای کلیک راست همچنین می توانید از کلیدهای میانبر Shift+F10 نیز استفاده نمایید.

پنجره ای نمایش داده می شود که بصورت پیش فرض شامل مقدار قبلی عرض ردیف ها است. مقدار موردنظر خود را وارد کرده و سرانجام بر روی دکمه OK کلیک کنید.

شما می توانید همین کار را برای تغییر طول دسته ای از ستون هادر اکسل نیز انجام دهید. بدین منظور بر روی عنوان ابتدایی ترین ستون موردنظر خود کلیک کرده و نشانه گر موس را به سمت عنوان ستون نهایی خود ببرید. بعد از کلیک راست در ناحیه ی انتخاب شده، بر روی گزینه Column Width کلیک نمایید.

مقدار طول موردنظر خود را وارد کرده و سرانجام بر روی دکمه ی OK کلیک کنید.

و در تصویر می توانید نتیجه نهایی طول و عرض سلول هایی که در این مثال دنبال کردید را مشاهده نمایید.

همچنین یک گزینه ی دیگر نیز وجود دارد که می توانید طول ها را بصورت خودکار تعیین نماید. این اندازه ها با توجه به نوع و اندازه فرمتی که تعیین کرده اید تنظیم می شوند و اهمیتی هم ندارد که سلول های سند شما خالی باشند یا خیر.
بدین منظور می توانید پس از انتخاب ستون های موردنظر بر روی دکمه ی Format کلیک کرده و در داخل منوی Cell Size گزینه ی AutoFit Column Width را انتخاب نمایید. اگر یکی از سلول های ستون انتخاب شده نیز دارای داده ای باشد، طول بر اساس آن تغییر خواهد کرد در غیر اینصورت اگر تمامی سلول ها خالی باشند هیچ تغییری را احساس نخواهید کرد.

همین کار را می توانید اینبار با انتخاب گزینه AutoFit Row Height برای عرض ردیف ها نیز انجام دهید.

شما همچنین می توانید طول کل سلول های موجود در اکسل را به اندازه مورد نظر خود تغییر دهید. عرض سلول ها هم مطمئناً به نوع فونت استفاده شده و سایز آنها بستگی خواهد داشت. بدین منظور ابتدا بر روی دکمه Format کلیک کرده و سپس گزینه ی Default Width را انتخاب کنید.

هم اکنون مقدار دلخواه خود را برای طول سلول ها وارد کرده و سرانجام بر روی دکمه ی OK کلیک کنید.

این هم از هرآنچه که نیاز است درباره نحوه تغییر سایز سلول های اکسل بدانید. امیدوارم لذت برده باشید.

0
در بین فرمول های موجود در اکسل فرمول index به واقع یکی از 5 فرمول برتر آن است، این فرمول همه کاره، قوی و هوشمند است گرچه در ظاهر ساده به نظر می رسد. این فرمول قادر است تغییر عمده ای در روش آنالیز داده ها و محاسبه اعداد به وجود آورد.

مفهوم فرمول:
به بیان ساده فرمول index فرمولی است که به شما ارزش یا رفرنس یک داده را در یک جدول یا محدوده باز می گرداند شاید در ظاهر این موضوع جزئی به نظر برسد اما اگر به طور کامل با کاربرد های آن آشنا شوید شگفت زده خواهید شد.

چند کابرد ساده از فرمول در اکسل:
فرض کنید شما لیستی 8 تایی از اسامی دارید حال میخواهید بدانید هشتمین آیتم از این لیست چه نامی است، کافی است فرمول زیر را بنویسید


=INDE list, 8)
فرض کنید در ستون سوم از این لیست شماره تلفن وارد شده باشد می خواهید شماره تلفن هشتمین نفر از لیست را بدانید


=INDE list, 8,3)

ترکیب های مختلف فرمول indexدر  اکسل
فرمول index با دو ترکیب بکار می رود


INDE range or table, row number, column number)


در این ترکیب با دادن شماره سطر و ستون یک ناحیه می توان به رفرنس یا مقدار دست یافت


INDE range, row number, column number, area number)


در این ترکیب شما به دادن شماره سطر و ستون به یک مقدار یا رفرنس در یک محدوده خاص دست خواهید یافت



دلیل اول: بدست آوردن n امین داده
این فرمول بهترین و ساده ترین فرمول برای این کار است کافیست بنویسیم:


=index(list;n)

دلیل دوم: بدست آوردن مقدار حاصل از تقاطع یم ردیف ویک ستون با دادن شماره های ردیف و ستون
در صورتی که بخواهید به داده ای که n امین ردیف و m امین ستون قرار دارد برسید کافیست فرمول زیر را بنویسید:


=index(list;n;m)


دلیل سوم: دریافت کل یا ستونی از یک جدول در  excel
گاهی شما می خواهید اطلاعاتی از کل یک جدول یا ستونی از یک جدول بدست آورید مثلا متوسط سن افراد شما می توانید از فرمول زیر استفاده کنید:


=average(age column)

همچنین می توانید از فرمول زیر نیز استفاده کنید سن افراد در ستون 5 جدول قرار دارد می توان نوشت:


=average(index(list; ;5))


نکته: می توان بجای ردیف از جای خالی یا 0 استفاده کنید همچنین در مورد ستون هم می توان بکار برد.

دلیل چهارم: جستجو به سمت چپ
می دانیم که استفاده از فرمول vlookup امکان جستجو در خلاف جهت را به ما نمی دهد اما با ترکیب فرمول های index&match می توان به این مشکل فائق آمد، در مثال فوق می خواهیم بدانیم کدام فرد سنگین ترین وزن را دارد.

=INDE List[F-Name];MATCH(MA List[weight]);List[weight];0);1)


دلیل پنجم: ایجاد محدوده داینامیک در Excel

تا کنون با برخی از توانایی های تابع index آشنا شده اید که به نظر ساده بوده است، حال به برخی کاربرد ها پیچیده تر این تابع می پردازیم، توانایی واقعی index در ماهیت آن نهفته است شما در ظاهر می بینید که index مقداری را نمایش می دهد اما در واقع این تابع شما را به سلولی که حاوی آن مقدار است ارجاع می دهد به عنوان مثال وقتی می نویسد index(list;8) شما 8 امین مقدار از لیست را می بینید اما در واقع شما به سلول حاوی هشتمین مقدار ارجاع داده شده اید پس حاصل این تابع یک ارجاع است و هرگاه شما نیاز به ارجاعی داشته باشید می توانید از تابع استفاده کنید.
کمی گیج کننده است، با مثال هایی به شرح موضوع می پردازیم:
شما وقتی می خواهید ناحیه ای مانند A1:A10 را جمع بزنید از sum(A1:A10) استفاده می کنید در این فرمول a1 , a10 رفرنس هستند حال به این فرمول توجه کنید:
=sum(A1:index(A1:A50;10))


جواب ها در هر دو یکسان است اما در دومی index از محدوده a1 تا a50 شما را به 10 خانه اول ارجاع می دهد.

مثال1: متوسط قد X نفر اول:
فرض کنید می خواهید متوسط قد x نفر اول افراد لیست را بیابید، x عددی متغیر است در این صورت فرمول زیر را خواهیم داشت:


=AVERAGEA(G4:INDE List[length];K7))


مثال 2: متوسط قد افراد در یک لیست داینامیک
گاهی شما میخواهید متوسط قد همه افراد لیست را داشته باشید اما نمیدانید این افراد چند نفر هستند در این صورت هر بار که داده ای اضافه می شود باید فرمول ها را بروز کنید اما چگونه می توان از فرمول های خودکار استفاده کرد، یکی از راه ها استفاده از فرمول offset است:


=offset(A1;0;0;counta(A:A);1)


اما به جای فرمول فوق می توان از فرمول زیر هم استفاده کرد:


=A1:index(A:A;counta(A:A))


دلیل ششم: ارجاع به محدوده خاصی از چندین محدوده
سه لیست یا محدوده مجزا دارید list1,list2,list3 میخواهیم متوسط داده های این سه لیست را بدست آوریم لذا از ترکیب دوم تایع index استفاده مکنیم



=AVERAGE(INDE (list1;list2;list3);;;D2))



(list1;list2;list3) نشان دهنده کل محدوه ها و d2 نشانگر شماره محدوده مورد نظر است.


دلیل هفتم: تابع index می تواند آرایه ها را پردازش کند

ماهیت تابع index به گونه ای است که بدون استفاده از CTRL+SHIFT+ENTER داده های آرایه ای را پردازش کند، به عنوان مثال شما می توانید متوسط سنی افرادی که نام آنها با حرف F شروع شده بیایبد


=SUM(INDE ((LEFT(List[F-Name];1))="F")*(List[Age]);0))
0

فرض کنید اطلاعات کتابخانه محل زندگی خود را که برای هر کتاب شامل نام نویسنده، سال انتشار، تعداد صفحه، انتشارات و… می‌باشد را در یک فایل اکسل ذخیره کرده‌اید. برای اینکه وقتی کد یا نام کتاب را در یک سلول وارد می‌کنید سایر اطلاعات مربوط به آن کتاب نمایش داده شود چه کار می‌کنید؟ در ادامه مطلب با آموزش اکسل پیشرفته امروز  همراه باشید تا با نحوه جستجو در بانک‌های اطلاعاتی با استفاده از توابع موجود در اکسل آشنا شوید.

 

1- تابع  LOOKUP  در اکسل

این تابع دو فرم آرایه‌ای و برداری (Vector) دارد که فرم برداری آن مدنظر ما است. در اکسل به یک محدوده از سلول‌ها که تنها یک سطر یا یک ستون داشته باشد، Vector می‌گویند مثلاً محدوده‌های A1:A88 یا A1:M1 هر دو Vector هستند.

تابع LOOKUP، یک عبارت را در یک Vector جستجو می‌کند و محتوای سلول هم موقعیت با سلول پیدا شده در Vector دیگر را به عنوان خروجی به کاربر می‌دهد.

ساختار تابع LOOKUP به شکل زیر می‌باشد:

=LOOKUP (lookup_value, lookup_vector, result_vector)

آرگومان اول: وارد کردن این آرگومان اجباری است چون بیانگر عبارت مورد نظر برای جستجو می‌باشد. این آرگومان می‌تواند عدد، رشته متنی، Logical Values (شامل صفر و یک یا True و False) یا آدرس یک سلول حاوی عبارت مورد نظر باشد.
آرگومان دوم: این آرگومان بیانگر Vector محل جستجو می‌باشد که وارد کردن آن نیز اجباری است. این آرگومان یک محدوده از اکسل شامل یک سطر یا یک ستون می‌باشد که قرار است آرگومان اول در آن جستجو شود. سلول‌های محدوده‌ی Vector هم می‌توانند حاوی اعداد یا رشته‌های متنی یا Logical Values (شامل صفر و یک یا True و False) باشند.

آرگومان سوم: یک Vector مانند آرگومان دوم و به همان اندازه می‌باشد، مثلاً اگر آرگومان دوم یک بردار افقی با 10 سلول باشد، آرگومان سوم هم باید یک بردار افقی با 10 سلول باشد. در واقع پس از یافتن عبارت مورد جستجو در lookup_vector، تابع LOOKUP محتوای سلول هم تراز با سلول حاوی عبارت جستجو در result_vector را به عنوان خروجی نمایش می‌دهد.

اگر تابع LOOKUP نتواند عبارت آرگومان اول را در vector مورد جستجو پیدا کند، آخرین (بزرگترین) مقدار در lookup_vector را که برابر یا کوچکتر از عبارت مورد جستجو می‌باشد را به عنوان نتیجه‌ی جستجو می‌پذیرد. بنابراین برای اینکه خروجی تابع، صحیح باشد، Vector باید به صورت صعودی مرتب شده باشد. در غیر اینصورت ممکن است تابع LOOKUP جواب صحیح را به ما ندهد. پس به صعودی بودن lookup_vector دقت کنید.

اگر عبارت مورد جستجو، کوچکتر از کوچکترین عضو lookup_vector باشد در خروجی تابع خطای N/A# ظاهر می‌شود.

به مثال زیر دقت کنید:

 

دقت داشته باشید که لزومی ندارد دو محدوده lookup_vector و  result_vector مانند مثال بالا، حتماً مجاور هم باشند، بلکه صرفاً هم اندازه بودن این دو محدوده (Vector) کافیست.


2- تابع VLOOKUP:

تابع VLOOKUP یا Vertical LOOKUP (جستجوی عمودی) در excel مانند تابع LOOKUP عمل می‌کند. درواقع اگر با تابع LOOKUP آشنا باشید درک VLOOKUP برای شما آسان‌تر خواهد بود، لذا توصیه می‌شود قبل از مشاهده توضیحات تابع VLOOKUP، بخش تابع LOOKUP که در بالا به آن اشاره شده است را  مطالعه کنید.

تابع VLOOKUP می‌تواند یک عبارت را در اولین ستون یک محدوده جستجو کند و در هر یک از ستون‌های موجود در محدوده‌ مورد جستجو، محتوای سلول هم تراز (هم ردیف) با سلول پیدا شده را به عنوان خروجی اعلام نماید. در واقع کلمه Vertical در نام این تابع به جستجو در ستون اشاره می‌کند.

برای درک بهتر این تابع، جدول زیر را در نظر بگیرید، ستون اول شماره شناسایی، ستون دوم واحد محل کار و ستون سوم نام اشخاص می‌باشد، می‌خواهیم در یک سلول فرمولی بنویسیم که با گرفتن شماره شناسایی هر فرد نام آن فرد را به عنوان خروجی بدهد، برای این کار می‌توانیم از تابع VLOOKUP استفاده کنیم.

 

ساختار این تابع به صورت زیر است:

=VLOOKUP (lookup_value, table_array, col_index_num, [range_lookup])

تابع VLOOKUP چهار آرگومان دارد، سه آرگومان اول اجباری و آرگومان آخر اختیاری می‌باشد.

آرگومان اول: این آرگومان عبارتی است که کاربر می‌خواهد جستجو کند، در مثال بالا این آرگومان شماره پرسنلی شخص می‌باشد، این آرگومان همانند آنچه در تابع LOOKUP وجود داشت، می‌تواند عدد، رشته متنی، آدرس سلول و یا یک مقدار منطقی (Logical Value) باشد.

اگر محتویات ستون اول محدوده مورد جستجو از نوع متن باشد، می‌توانید از کاراکترهای جایگزین شونده استاندارد در آرگومان اول استفاده کنید. علامت? را می‌توان جایگزین یک کاراکتر و علامت * را می‌توان جایگزین چندین کاراکتر دانست.

آرگومان دوم: این آرگومان یک محدوده از اکسل می‌باشد، تمام جدول داده‌ها به عنوان این آرگومان به تابع معرفی می‌گردد، در مثال بالا محدوده‌ی A2:C10 نشانگر آرگومان دوم می‌باشد، همینطور می‌توان نام محدوده را به عنوان آرگومان دوم درج کرد

نکته 1) عملیات جستجوی آرگومان اول تنها در ستون اول محدوده‌ی معرفی شده به عنوان آرگومان دوم انجام می‌شود. بنابراین مهم نیست که محدوده‌ی وارد شده دارای چند ستون باشد.

آرگومان سوم: این آرگومانیک عدد می‌باشد و شماره ستون داده‌ی مورد نظر برای استخراج از جدول است، ستون شماره 1 همان ستون یا Vector جستجو شده و ستون شماره 2 ستون مجاور می‌باشد و به همین ترتیب. در مثال بالا، این آرگومان عدد 3 می‌باشد، زیرا ستون حاوی نام شخص ستون سوم از جدول است.

نکته 2) اگر آرگومان سوم تابع VLOOKUP کمتر از یک باشد خروجی تابع خطای!VALUE# و اگر این عدد بزرگتر از تعداد کل ستون‌ها باشد خروجی تابع خطای!REF# خواهد بود.

آرگومان چهارم: اگرچه وارد کردن این آرگومان، اختیاری است اما بسیار مهم می‌باشد. این آرگومان می‌تواند True یا False باشد.

اگر این آرگومان True باشد یا نادیده گرفته شود، در اینصورت تابع VLOOKUP رفتار زیر را انجام می‌دهد:

  • اولاً، داده‌های محدوده مورد جستجو (ستون اول) باید همانند آنچه در تابع LOOKUP وجود داشت به صورت صعودی مرتب شده باشند تا مطمئن باشیم که خروجی تابع قابل اعتماد است.
  • دوماً، در صورت نیافتن عبارت مورد جستجو در ستون اول، دقیقاً مشابه تابع LOOKUP، تابع VLOOKUP نیز بزرگترین مقدار کوچکتر از عبارت مورد جستجو را به عنوان پاسخ می‌پذیرد.
  • سوماً، مجدداً مشابه تابع LOOKUP، اگر تابع VLOOKUP نتواند عبارت مورد جستجو را در ستون اول پیدا کند، آخرین (بزرگترین) مقدار در آن Vector که برابر یا کوچکتر از عبارت مورد جستجو می‌باشد را به عنوان نتیجه‌ی جستجو می‌پذیرد (به صعودی بودن داده‌ها دقت کنید).

حال اگر آرگومان چهارم False باشد، False برای تابع به معنی Exact Match است یعنی در این حالت تابع تنها داده‌ای را به عنوان پاسخ می‌پذیرد که دقیقاً مانند عبارت مورد جستجو باشد و اگر آن را پیدا نکرد خروجی تابع برابر خطای N/A# خواهد بود.

در صورتی که آرگومان چهارم False باشد نیازی به چینش صعودی داده‌های ستون مورد جستجو نیست در صورت وجود داشتن چند جواب، اولین مورد پیدا شده به عنوان جواب پذیرفته می‌شود.

آرگومان چهارم هرچه که باشد (True یا False)، مانند تابع LOOKUP، اگر عبارت مورد جستجو، کوچکتر از کوچکترین عضو ستون مورد جستجو (Vector) باشد خروجی تابع خطای N/A# است.


3- تابع HLOOKUP:

تابع HLOOKUP یا Horizontal LOOKUPn (جستجوی افقی) در اکسل، در ساختار و طریقه عملکرد هیچ تفاوتی با تابع VLOOKUP ندارد، تنها تفاوت این دو تابع در افقی و عمودی بودن داده‌ها است، تابع HLOOKUP برای جدول‌های افقی کاربرد دارد و سطر اول داده‌ها را جستجو می‌کند. با یادگیری و فهم توابع LOOKUP و VLOOKUP مشکلی در کار با تابع HLOOKUP نخواهید داشت.

0

اگر می‌خواهید با روش مخفی کردن سطرها یا ستون‌ها و یا برگه‌‌ی خاصی درون یک فایل اکسل و همچنین آشکار کردن قسمت‌های مخفی شده آشنا شوید در ادامه مطلب با آموزش  اکسل  همراه باشید.

 

روش مخفی کردن:

برای مخفی کردن سطرها و ستون‌ها ابتدا سطر و یا ستون (های) مورد نظر را انتخاب نمایید برای انتخاب سطرها و ستون‌های دلخواه در صفحه گسترده جاری، ابتدا اولین سطر و یا ستون را انتخاب کنید. سپس با فشردن و نگه داشتن کلید Ctrl، اقدام به کلیک کردن و انتخاب سطر و یا ستون‌های بعدی نمایید. با این روش قادر خواهید بود، یک یا چندین سطر و ستون را به حالت انتخاب شده در آورید.

سپس از سربرگ Home به کادر گروه Cells مراجعه کرده و بر روی گزینه Format کلیک کنید و از کادر باز شده آبشاری آن گزینه Hide & Unhide را انتخاب نمایید. با کلیک بر روی این گزینه، کادری باز خواهد شد که گزینه‌های آن و کارکرد هرکدام عبارتند از:

 

  • گزینه های مربوط به مخفی کردن سطر، ستون و برگه انتخاب شده:

Hide Rows: با انتخاب این گزینه سطر(های) انتخاب شده به حالت مخفی تغییر می‌کنند. البته پس از انتخاب سطر(های) مورد نظرتان، با راست کلیک کردن هم می‌توانید گزینه Hide را مشاهده کنید و پس از کلیک بر روی آن، سطر و یا سطرهای انتخاب شده را مخفی کنید.

 

Hide Columns: با انتخاب این گزینه ستون‌ (های) انتخاب شده به حالت مخفی تغییر می‌کنند. مشابه حالت قبل گزینه Hide را منوی راست کلیک نیز می‌توانید مشاهده کنید.

Hide Sheet: با انتخاب این گزینه قادر خواهید بود تا برگه سند (صفحه اکسل) انتخاب شده را به حالت مخفی درآورید.

با انتخاب گزینه مناسب از بین گزینه‌های توضیح داده شده در بالا پس از انتخاب سطر، ستون و یا برگه انتخاب شده قادر خواهید بود تا آن‌ها را پنهان کنید.


روش آشکار کردن:

آشکار کردن قسمت های مخفی شده ممکن است گاهی اوقات به راحتی مخفی کردن آن نباشد.

  • گزینه های مربوط به آشکار کردن سطر ستون و برگه پنهان شده:

Unhide Rows: این گزینه برای آشکار کردن سطر (های) پنهان شده کاربرد دارد.

Unhide Columns: از این گزینه برای آشکار کردن ستون (های) انتخاب شده استفاده می‌گردد.

...Unhide Sheet: با انتخاب این گزینه قادر خواهید بود تا برگه پنهان شده را آشکار سازید.

  • آشکار کردن برگه‌ی مخفی شده در اکسل:

اگر در یک فایل برگه‌ای مخفی شده باشد گزینه Unhide Sheet حالت فعال دارد و براحتی پس از انتخاب این گزینه، پنجره‌ی Unhide ظاهر می‌شود که برگه‌های مخفی شده را نشان می‌کند و با انتخاب هر یک از آن‌ها و کلیک روی گزینه OK آن برگه آشکار می‌شود.

 

اما اگر برگه‌ای مخفی نشده باشد گزینه Unhide Sheet حالت غیر فعال دارد.

 

  • آشکار کردن ردیف یا ستون مخفی شده در اکسل:

اگر می‌خواهید که تمام ردیف‌ها یا ستون‌های مخفی شده در یک برگه آشکار شوند کافیست با استفاده از شرتکات Ctrl A و یا با کلیک روی دکمه Select All، کل برگه را انتخاب کنید.

 

سپس با کلیک روی گزینه‌های Unhide Rows و Unhide Column تمام ردیف‌ها یا ستون‌های مخفی شده در برگه‌ی فعال آشکار می‌شوند. اما اگر می‌خواهید ردیف یا ستون مشخصی که مخفی شده است را آشکار کنید شرایط کمی متفاوت است.

اگر ستون یا ستون‌های مخفی شده به غیر ستون اول (ستون A) باشد مثلا ستون B، حال با انتخاب ستون‌های قبل و بعد از آن یعنی ستون‌های A و C و سپس انتخاب گزینه Unhide Columns ستون یا ستون‌های مخفی شده آشکار می‌شوند. البته از طریق منوی راست کلیک هم می‌توانید گزینه Unhide را انتخاب کنید.

 

اما اگر ستون مخفی شده ستون اول باشد چون قبل از آن ستونی وجود ندارد نمی‌توان آن را انتخاب کرد. برای حل این مشکل در قسمت نشان داده شده (Name Box) عبارت A1 را تایپ  فعال شود Unhide Columns را انتخاب کنید.

 



0
برای فارسی کردن اعداد در جداول یا همان صفحه گسترده اکسل، راحت‌ترین راه تغییر فونت اعداد از انگلیسی به فونت فارسی است. اما اگر با انجام این کار تغییری صورت نگرفت از یکی از دو روش زیر استفاده کنید:

1- با استفاده از کد تغییر فرمت در اکسل

سلول یا سلول‌هایی که می‌خواهید اعداد درون آن‌ها فارسی شود را انتخاب کنید و سپس راست کلیک کرده و گزینه Format Cells را انتخاب کنید تا پنجره Format Cells باز شود. در قسمت Custom، یکی از کدهای زیر را وارد کنید و روی Ok کلیک کنید.

 

2- با استفاده ماکرو نویسی در اکسل

 

کلیدهای Alt + F11 را فشار دهید یا از تب Developer قسمت code گزینه Visual Basic را انتخاب کنید. پنجره Microsoft Visual Basic for applications window ظاهر می‌شود. در این پنجره از تب Insert گزینه Module را انتخاب نمائید.

سپس  کلید F5 را فشار دهید. پس از این کار پنجره Tarfandha-En2Faظاهر می‌شود.

 

محدوده مورد نظرتان را انتخاب کنید و روی Ok کلیک کنید تا نتیجه زیر حاصل شود.

 

  • تبدیل اعداد فارسیبه انگلیسی در excel :

اعداد در اکسل در حالت پیش فرض بصورت انگلیسی هستند اما گاها پیش می‌آید که اعداد درون جداول اکسل به هر دلیلی مثلا کپی گرفتن از جای دیگری، به زبان فارسی هستند. مشابه حالت قبل راحت‌ترین راه تغییر فونت اعداد به یک فونت انگلیسی است. اما اگر با انجام این کار تغییری صورت نگرفت از یکی از دو روش زیر استفاده کنید:

 

1- با استفاده از کد تغییر فرمت

سلول یا سلول‌هایی که می‌خواهید اعداد درون آن‌ها انگلیسی شود را انتخاب کنید و سپس راست کلیک کرده و گزینه Format Cells را انتخاب کنید تا پنجره Format Cells باز شود. در قسمت Custom، ابتدا بررسی کنید که هیچ کدی مشابه کدهای حالت قبل قرار نداشته باشد. اگر قرار دارد آن را پاک کنید و یا حالت General را انتخاب کنید. اگر پس از پاک کردن اعداد همچنان فارسی هستند در قسمت Custom، کد زیر را وارد کنید و روی Ok کلیک کنید.

 

2- با استفاده ماکرو

کلیدهای Alt + F11 را فشار دهید یا از تب Developer قسمت code گزینه Visual Basic را انتخاب کنید. پنجره Microsoft Visual Basic for applications window ظاهر می‌شود. در این پنجره از تب Insert گزینه Module را انتخاب نمائید.

سپس  کلید F5 را فشار دهید تا پنجره Tarfandha-Fa2Enظاهر شود. مشابه حالت قبل محدوده مورد نظرتان را انتخاب کنید و روی Ok کلیک کنید تا تغییرات انجام شود.

 

توجه: اعداد درون کد ماکرو در واقع کد یونیکد اعداد فارسی و انگلیسی هستند

0

در نرم‌افزار Microsoft Excel امکان Copy و Paste کردن سلول‌ها در محیط نرم‌افزار به آسانی وجود دارد. اما فرض کنید قصد دارید سلول‌ها را در محیط یک‌ نرم‌افزار دیگر نمایش دهید. با ما همراه باشید

 EXCEL  امکان کپی کردن سلول‌ها در قالب یک تصویر را فراهم می‌کند. در این   انجام این کار می‌پردازیم.

 

 کپی کردن سلول ها به عنوان عکسل در اکسل

  • ابتدا فایل مورد نظر خود را در Microsoft Excel فراخوانی کنید.
  • سپس سلول‌های مورد نظر خود را به حالت انتخاب دربیاورید.
  • اکنون در تب Home، بر روی فلش کنار دکمه‌ی Copy کلیک کنید.
  • حالا در منوی باز شده بر روی Copy as Picture را انتخاب کنید.

 

  • در پنجره‌ی باز شده از فعال بودن گزینه‌های As show on screen و Bitmap اطمینان حاصل کرده و سپس بر روی دکمه‌ی OK کلیک کنید.
  • با این کار تصویر سلول‌های انتخابی به Clipboard کپی شده است.
  • اکنون می‌توانید درون نرم‌افزار مورد نظر خود (نظیر Paint یا Microsoft Word)، این تصویر را Paste کنید.
0

رصورتی که مدت زمان زیادی را با برنامه ی اکسل کار می کنید، حتما به رنگ خاکستری خطوط راهنمای موجود در اکسل توجه کرده اید. اگر از رنگ خاکستری و پیشفرض این خطوط خسته شده اید، می توان با این ترفندی که امروز خدمت شما معرفی می کنیم رنگ دلخواه خود را برای خطوط راهنمای اکسل تنظیم کنید.

در آموزش اکسل امروز قصد داریم به شما یاد بدهیم که چگونه رنگ خطوط راهنمای اکسل را تغییر دهید. بیایید در ادامه نگاهی به این آموزش بیاندازیم

 چگونگی تغییر رنگ خطوط راهنمای اکسل

برای تغییر رنگ خط های راهنما (Gridlines) ابتدا بر روی تب "File" کلیک کنید.

 

در منوی سمت  چپ صفحه ای که باز می شود بر روی بخش “Options” کلیک کنید.

 

 

پنجره ای به اسم “Excel Options” باز می شود. بر روی بخش “Advanced” در لیست سمت چپ کلیک کنید.

 

 

 

در تنظیماتی که باز می شود به قسمت “Display options for this worksheet” بروید. بر روی دکمه ی کنار “Gridline color” کلیک کرده و رنگ دلخواه خود را انتخاب نمایید. همچنین توجه داشته باشید که تیک گزینه ی “Show gridlines” فعال باشد.

 

توجه: رنگ خطوط راهنما می تواند برای هر کاربرگ (worksheet) موجود در کارنامه ی (workbook) شما متفاوت باشد. بصورت پیش فرض کاربرگی که اخیراً انتخاب شده است برای تغییر رنگ در نظر گرفته می شود. برای اعمال تغییرات روی کاربرگ های دیگر کافیست بر روی کشوی باز شونده ای که در کنار عنوان این قسمت دارد کلیک کنید..

 

 

 

خطوط راهنمای کاربرگ شما با رنگی که خودتان انتخاب کرده اید ظاهر می شود..

 

 

 

در صورتیکه قصد بازگشت به حالت اورجینال را داشتید کافیست دوباره این مراحل را تکرار کرده و در قسمت انتخاب رنگ گزینه ی “Automatic” را انتخاب کنید.

 

0
کاربرگ هایی که در کاربردهای عملی با آن ها رو به رو خواهید شد. معمولا بسیار بزرگ بوده و در صورت مواجه شدن با این کاربرگ ها با حجم بسیار بزرگتری از داده ها سرو کار خواهید داشت. در چنین مواردی تشخیص این که یک فرمول به کدام خانه ارجاع دارد یا یک خانه در کدام فرمول مورد استفاده قرار گرفته است. می تواند کارمشکلی باشد.گاهی اوقات بعد از درج یک تابع در خانه ای از خانه های کاربرگ. به جای نمایش رقم علایمی نظیر ###,#DIV,#REF,#VALUE,#NAME را مشاهده می کنید. این علایم مشخص می کنند که برنامه اکسل به دلیلی نمی تواند نتیجه محاسبه خود را در این خانه نمایش دهد.
خطاهای اکسل و ویرایش توابع
به محض اینکه شما نحوه کارکرد فرمول ها در اکسل را فرا گرفتید. شما این نیاز را پیدا خواهید کرد که تصحیح کردن و پوشش دادن خطاهایی را که در نتیجه محاسبه نادرست فرمول ها ایجاد می شود را هم فرا بگیرید.یکی از مهم ترین و ابتدایی ترین نیاز شما در مواجه شدن با مقادیر خطا این است که خطای ایجاد شده چه معنا و مفهومی دارد با فهم نوع خطا بر طرف کردن آن به مراتب آسان تر خواهد بود.
#Null
این خطا اغلب زمانی اتفاق خواهد افتاد که شما یک دامنه متقاطع را انتخاب کنید ولی در واقع در دامنه متقاطع ایجاد شده هیچ خانه مشترکی وجود نداشته باشد.
نکته: دامنه های متقاطع به دامنه هایی گفته می شود که یک یا چندین خانه مشترک در آن ها وجود داشته باشد. برای درک بیشتر فرمول زیر را در یکی از سل های اکسل وارد کنید.خواهید دید که سل B2 یک سل مشترک در هر دو دامنه می باشد.
=A1:F1 B1:B10
در فرمول بالا سل B2 یک سل مشترک در هر دو محدوده خواهد بود واگر این فرمول را در سل A30 وارد کرده باشید مقدار موجود در سل B2 در سل A30 برگردان خواهد شد. حال دقت کنید اگر به جای فرمول بالا از فرمول زیر استفاده کنید.اکسل مقدار خطای #Null را نشان خواهد داد.
=A1:F1 B2:B10

دلیل نشان دادن مقدار خطا در فرمول بالا این است که هیچ محل تقاطع یا خانه مشترکی در بین دو محدوده A1:F1 با B2:B10 وجود ندارد.

#DIV/0!
این خطا زمانی اتفاق خواهد افتاد که یک مقدارعددی تقسیم بر عدد صفر و یا تقسیم بر سلی شده باشد که هیچ مقداری در آن خانه وجود نداشته باشد. برای جلوگیری از به وجود آمدن این گونه خطاها در محاسبات کاربرگ شما می توانید از چندین تابع استفاده کنید.
1- استفاده از تابع IF:
=IF(A2=0,0,=A1/A2)
مفهوم فرمول بالا بدین معناست که اگر مقدار عددی موجود در خانه A2 برابر با صفر بود عدد صفر برگردان خواهد شد و اگر مقدار عددی موجود در خانه A2 برابر با صفر نبود مقدار سلول  A1 بر سلول A2 تقسیم خواهد شد.
2- استفاده از تابع Error.type در excel:

=IF(ERROR.TYPE(A1/A2)=2,0,A1/A2)
نکته مهمی که در مورد نحوه استفاده از این تابع باید به آن توجه کنید انتخاب نوع خطایی است که از لیست خطاها باید آن را انتخاب کنید.
3- استفاده از تابع IsError  در اکسل:
=IF(ISERROR(A1/A2),0,A1/A2)

یا

=IF(ISERR(A1/A2),0,A1/A2)
#VALUE
یکی از تکراری ترین نوع خطاهای موجود به احتمال زیاد همین مقدار خطا می باشد. این خطا زمانی اتفاق خواهد افتاد که در محاسبات فرمول ها به رشته متنی ارجاع داده شود. به عنوان مثال یک سل که حاوی مقدارعددی می باشد تقسیم یا ضربدر یک سلی شود که حاوی رشته متنی باشد.
#REF
این نوع خطا زمانی اتفاق خواهد افتاد که دامنه ای از خانه های کاربرگ که در فرمول ها به آن ارجاع داده شده است حذف شده باشد. مثل حذف کردن ستون ها. ردیف ها.
#خطای  NAME در اکسل
این خطا زمانی اتفاق خواهد افتاد که شما در فرمول ها ی کاربرگ از تابعی استفاده کرده باشید که آن تابع در اکسل شناسایی نشده باشد. که اکثرا به دلیل تایپ اشتباه نام تابع اتفاق خواهد افتاد.برای جلوگیری از ایجاد این خطا سعی کنید همیشه نام توابع را با حروف کوچک تایپ کنید اکسل بعدا به صورت اتوماتیک ان ها را به حروف بزرگ تبدیل خواهد کرد.
دومین دلیل اتفاق اقتادن این خطا وارد کردن اسمی در فرمول است که این اسم در فهرست کادر محاوره ای Define Name وجود ندارد. این امکان وجود دارد که نام را غلط تایپ کرده باشید و یا یک نام حذف شده را تایپ نموده باشید.
سومین دلیل اتفاق افتادن این نوع خطا زمانی می باشد که شما از توابع سفارشی استفاده کنید ولی این توابع که باید به صورت Add-in بر روی اکسل نصب شده باشند را نصب نکرده باشید.
#NUM
این خطا زمانی اتفاق خواهد افتاد که شما از یک مقدار نامناسب در آرگومان های توابع استفاده کنید. به عنوان مثال استفاده از یک عدد منفی زمانی که باید از یک عدد مثبت استفاده کنید و یا استفاده از علامت های (%,$) با همراه مقادیر عددی.
#N/A
یکی از مهم ترین دلیلی که این خطا اتفاق خواهد افتاد استفاده از توابع Lookup یا توابع جستجو خواهد بود. بدین معنا که اکسل نمی تواند مقدار مورد نظر شما را پیدا کند.
0
در برنامه Word هنگام استفاده از اعداد (یا علائم دیگر) در شروع خط و زدن کلید Enter شماره خط به صورت اتوماتیک اضافه می شود و اگر یکی از این خطوط شماره دار را خذف کنید، شماره بقیه خطوط متناسب با تعداد شماره ها اصلاح می شوند.این اعداد Auto Number هستند.

تکنیک اول:

در اکسل نیز می توان با نوشتن فرمول این گونه اعداد را تولید کرد. مثلاً شاید بخواهید که در یک جدول شماره ردیف اتوماتیک تولید کنید. چنانکه با حذف نمودن یکی از شماره ها، بقیه شماره ها نیز اصلاح شوند.

برای این منظور ابتدا جدول مورد نظر را ایجاد می کنیم.

برای ایجاد شماره ردیف خودکار از فرمول ("",=IF(B3””,MA $A$1:A2)+1= استفاده می کنیم. قسمت MA $A$1:A2)+1 برای تولید اعداد اتوماتیک استفاده می شود. در اینجا ما قصد داریم چنانچه در ستون شرح یعنی سلول B3 مقداری را وارد کردیم آنگاه شماره ردیف ایجاد گردد و اگر ستون شرح خالی بماند شماره ردیف نیز خالی باشد. پس ما در اینجا فقط شرح اقلام را نوشته و مشاهده می گردد که به محض وارد کردن شرح، شماره ردیف نیز ایجاد می گردد.

توجه داشته باشید در فرمول ذکر شده سلول A1 به صورت مطلق اما سلول A2 به صورت نسبی تعریف شده است.                                                                                                                         خطوط جدول (Border) در اکسل

و اما تکنیک دوم آن است که خطوط جدول (Border) نیز به صورت خودکار ایجاد شوند. یعنی اگر شماره ردیف خالی نباشد آنگاه خطوط جدول نیز ایجاد شوند تا ضمن داشتن جدولی حرفه ای، از کارهای تکراری نیز جلوگیری کنیم.

برای این منظور از سربرگ Conditional Formatting استفاده می کنیم. ابتدا تب Conditional Formatting را باز کرده و بر روی New Rule…  کلیک می کنیم. پنجره New Formatting Rule ظاهر می شود.

از قسمت   Select a rule type

عبارت

  Use a formula to determine which cells to format

را انتخاب کرده و در کادر پایین Format values where this formula is true شرط مورد نظر را به این صورت تایپ کرده""$A3=  (یعنی اگر سلول A3 خالی نباشد) و بر روی دکمه Format کلیک می کنیم. پنجره format cell در اکسل باز می شود. از تب Border دکمه Outline را انتخاب کرده و بر روی Ok کلیک می کنیم.

مشاهده می شود که خط کشی اطراف ردیف اول ایجاد می گردد. حال ردیف اول از سلول A3 تا D3 را تا هر ردیفی که خواسته باشیم کپی می کنیم. و به محض ورود اطلاعات در ستون شرح، شماره ردیف و خط کشی محدوده به صورت خودکار تکمیل می گردد.