موقعیت ناهمگون دانش: اشتراک دانش می تواند بخش اعظم درک خود را از نظریه های روان شناسی اجتماعی به دست آورد. مفاهیمی مانند نگرش و قصد رفتاری ناشی از این نظریه ها در رفتار اشتراک دانش تاثیر می گذارد.
با شناخت روابط بازگشتی بین عوامل انگیزشی مختلف سازمانی و فردی، به رفتارها و پیامدهای اشتراک دانش می توان پی برد. اینکه چگونه سازمانها می توانند فرایند های اشتراک دانش را با بهبود عملکرد سازگار نمایند.
دانش یک سرمایه مهم برای سازمان های معاصر به منظور دستیابی به مزیت رقابتی پایدار است.
مفهوم مدیریت دانش به سازمانها کمک می نماید تا چالش های سازمانی به حداقل برسد. این چالش ها عبارتند از: ایجاد و القای فرایندهای تولید، ذخیره، سازماندهی، انتشار و به کارگیری دانش به روشی منظم. صریح. مطمئن.
هدف اصلی مدیریت دانش در کسب و کار: تسهیل کاربرد بهینه تکه های دانش در سازمان از طریق ادغام آنهاست.
مزیت رقابتی سازمانها به طور فزاینده به مدیریت دانش موثر و یادگیری سازمانی بستگی دارد.
اجرای موفقیت آمیز نظام های مدیریت دانش وابسته به رفتار کارکنان به خصوص رفتار، به اشتراک گزاری دانش در بین کارکنان است.
مدیریت دانش به عنوان یکی از مولفه های مهم کسب و کار شناخته شده است، تا مزیت رقابتی سازمانها در کسب وکارشان باقی بماند و حفظ شود.
مزایای مدیریت دانش کارآمد: ایجاد فضای یادگیری شغلی، مدیریت گفت و گو، نوآوری و شایستگی برای کسب و کار، پشتیبانی از ذخیره دانش ایجاد شده توسط افراد
البته گسترش این امر از طریق تبدیل دانش فردی به دانش سازمانی امکان پدیر است.
ضرورت اشتراک دانش به اندازه ای است که در تجارت منجر به کسب مالکیت،تعهدبالا،رضایت شغلی و مزیت های رقابتی می شود.
اگر سازوکار مناسبی برای بهره گیری از دانش کارکنان وجود داشته نداشته باشد، وقتی آنها از سازمان خارج شوند دانشی را هم که دارند با آنها خارج می شود.
ایجاد فرهنگ اشتراک دانش در سازمان و محیطی سرشار از اعتماد و تفاهم متقابل سبب می شود که خسارت ها و شکست های سازمان به حداقل برسد.
باعث ایجاد ارتباطات و ایده هایی می شود که در درازمدت چشم انداز سازمان را بهبود میبخشد.
اشتراک دانش فرایندی در مدیریت دانش است که برای ایجاد، بهره برداری و حفظ فرایند های کسب و کار صورت می گیرد. بنابراین دانشی که توسط کارکنان خاص در تجارت کسب می شود، باید به دیگران منتقل شود تا ارزش آن حفظ شود.
اشتراک دانش فرایند تبادل متفابل دانش و ایجاد مشترک دانش جدید است، و این به معنای همکاری،هم افزایی افرادی است که در جهت رسیدن به یک هدف مشترک تلاش می کنند.
ارزش دانش به این معنی است که افراد می توانند از آن برای به دست آوردن جایگاه،قدرت و پاداش استفاده کنند.
دغدغه های اشتراک دانش بر خلاف مزایایی که دارد:
می تواند ارزش کارمندان یک سازمان را کاهش داده، به جایگاه آن آسیب برساند.
تبادل دانش همراه با ریسک است، نمی توان تعامل بین دریافت کننده و گیرنده را تضمین کند.
اشتراک دانش باعث ایجاد اثر مکنده و گرایش سواری مجانی می شود.
موانع اشتراک دانش: عدم اعتماد به نفس، ترس از تمسخر، ترس از دست دادن وضعیت و مقام، عدم وجود کانال و زمان مناسب
وضعیت ناهمگون دانش (ASK)
این نظریه بر مبنای فرضیه ناهمگونی در وضعیت دانش جست و جوگران اطلاعاتی توسط بلکین ارائه شده است.
فرض اساسی نظریه بر این است که نیاز اطاعاتی از یک ناهنجاری مشخص در وضعیت دانش کاربر نظام های اطلاعلتی در ارتباط با یک موضوع یا موقعیت ناشی می شود. کاربر قادر نیست دقیقا چیزی که برای حل آن ناهنجاری نیاز دارد را تعین کند.
این فاصله بین نیازها و چگونگی برآوردن این نیازها منجر به مشارکت بیشتر جهت ایجاد بینش نسبت به آنچه برای برآوردن این نیازهای دانشی خود لازم دارند تشویق کند.
بنابراین یک فرد می تواند دانش خود را در مورد یک موقعیت باهدف درک بیشتر دانش از دیدگاه دیگری که می تواند شکاف دانش ناهمگونی که او ممکن است با آن روبه رو شود را پر کند و به اشتراک بگذارد.
منابع:
مقاله مروری بر نظریه های کاربردی در مطالعات مربوط به رفتار اشتراک دانش، نویسندگان: فاطمه حمیدی، فاطمه نئشین فرد
مطالعات دانش شناسی، سال ششم، شماره21، زمستان98، ص 142-113
پرتو، پردیس و گلتاجی، مرضیه. (1390). ماهیت میان رشته ای در علوم انسانی، فصلنامه مطالعات میان رشته ای در علوم انسانی.142-121
شهسوارانی، امیرمحمد.(1397). نظریه تبادل اجتماعی: نظریه ارتباطات و تعاملات بین فردی در جامعه، فصلنامه تحقیقات رسانه، 70-51