امروز جمعه 28 دی 1403
0

آن ، او خداست .

به آن درخت که دارای شاخه های تر و تازه است نگاه کن .

که چگونه از دانه ایی رشد کردو درخت شد . 

پس جستجو کن و بگو این کیست که از آن میوه بیرون می آورد ؟

به خورشید نگاه کن که پاره آتش آن فروزان است .

نگاه کن نور  و روشنی در آن است و بوسیله آن گرما و حرارت پراکنده می شود. 

آن همان خداوندی است که نعمت هایش ریزان است . 

اوست دارای حکمتی کامل و نیروی توانمند ی  است . 

به شب نگاه کن پس چه کسی ماهش را در آن پدید آورد ؟ 

و آن شب را  با ستارگانی مانند مروارید های پراکنده زینت داد .

و به ابر نگاه کن پس چه کسی از آن بارانش را نازل کرد . 

 __________________________________________________________

ذاک ( ذلک به معنی آن )  هو ( او) الله ( خدا ) 

بیت اول :انظر = فعل امر ( نگاه کن ) لتلک ( به آن ) الشجره ( درخت ) ذات( که دارای ) الغصون ( شاخه ها ) النضره ( تر  و تازه ) 

بیت دوم: کیف ( چگونه ) نمت ( رشد کرد )  من  ( از ) حبه ( دانه  ای ) صارت( گردید ) 

بیت سوم : ف( پس ) ابحث ( جستجو کن ) قل ( بگو ) من ( چه کسی ) ذا ( این ) الذی ( که ) یخرج ( بیرون می آورد ) منها ( از آن ) الثمره ( میوه ) 

بیت چهارم : الی ( به سوی )  الشمس ( خورشید ) التی ( که )  جذوتها ( پاره آتش ) مستعره ( فروزان ) 

بیت پنجم : فیها ( در آن ) ضیاء ( روشنی ) بها ( بوسیله آن  ) حراره( حرارت ،جو ) منتشره ( پراکنده می کند . این بیت شرط بقای انسانها است .

بیت ششم : اوجدها ( پدید می آورد ) الجو ( درجو ) مثل  ( مانند ) الشرره ( پاره آتش ) 

بیت هفتم : الذی ( که ) انعمه ( نعمت هایش ) منهمره ( ریزان ) 

بیت هشتم : حکمه ( حکمتی ) بالغه ( کامل ) قدره ( قدرت ) مقتدره ( بی انتها ) 

بیت نهم : 

0

درس دوم  کتاب فارسی هفتم

چشمه معرفت

متن کوتاهی از کتاب کویر دکتر علی شریعتی است که با این متن شروع می شود .

در یکی از از سال های نوجوانی که کنجکاوی خستگی  نا پذیری داشتم ...

با نگاه کنجکاوانه و تشنه ،  به درس بزرگ طبیعت می نگریستم

نگاه پرسش گر که حامل سوال و مشتاق یادگرفتن است، که طبیعت را مثل یک کتاب وکلاس درس نگاه می کردم  که فراوان به من آموزش می داد.

 گوش می دادم ، چشم  می دادم  ، دل می دادم ....

یعنی به دقت نگاه می کردم تا به جزئیات طبیعت پی ببرم .

و روحم چنان غرق فهمیدن بود...

آنقدر تحت تاثیر قرار گرفته بودم که . احساس می کردم هم اکنون چشمه های معرفت ( تشبیه وجود داردکه معرفت را به چشمه تشبیه کرده است )

 ... سر باز خواهند کرد...( به جوشش  در آمدن )

 و آب های زلال و سرد و گوارای  فهم و دانایی در من خواهد جوشید( تشبیه پنهانی ایجاد شده است در چشمه های دانایی از من سرازیر خواهد شد، آب های گوارا فهم  در من خواهد جوشید –تشبیه دارد ) ( خواهد جوشید = خواهم فهمید با تمام وجودم )

... آن لحظه ها  تا کجا  می فهمیدم...( عمق فهم من تا کجا پیش می رفت )

 ... اما یقین دارم ...(مطمئن هستم )

 که در کلاس شگفت انگیز ( رکن دوم )  آفرینش ( رکن اول ) و زیبایی طبیعت ....(تشبیه آفرینش به یک کلاس درس شگفت انگیز  یعنی آفرینش مثل یک کلاس شگفت انگیز بود.)

...خالق درس ( خداوند )  

غرقه ....(مجذوب این طبیعت زیبا بودم )

نوازش لطیف و خنکی را  در لای انگشتان پاهای برهنه ام احساس کردم ( آب بود که به پاهایم رسیده بود و پاهایم را نوازش می داد )

مذاب (آب شده)

...تا خود را به دهان خشک  زمین ...( زمین به دهان خشک تبدیل می شود و استعاره است که بعدها می خوانید )

 ... شاخه دست های خود رابه آسمان بر افراشته بودند ...( شاخه درختان به دستان که به سمت آسمان بر افراشته شده بود تشبیه شده است که در حال دعا کردن است )

و کودکان پر نشاط ( تشبیه دارد )

... همه عظمت و بزرگی ...( کلمات هم معنی )

 ... تماشا می کردم  ..( نگاه می کردم )

... آشنایی دیرینه ایی دارم ...( آشنایی  طولانی و مدت دار دارم )

....رفیق و خویشاوندم...( آنقدر با طبیعت آشنایی قدیمی داشتم که حس میکردم  با این شاخه های و ساقه ها و گل ها سالیان سال است که رفیق هستم)

از صحرا باز می گشتم و نسیم  مانند مادری مهربان و آداب دان که به کودکان خویش ....( تشبیه نسیم به مادری مهربان  / آداب دان  یعنی مبادی آداب و آگاه است )

...بوته های نوزاد خویش را به نشانه احترام و  وداع با من خم کرده بود...( وداع  = خداحافظی  / شاخه ها که بواسطه نسیم خم می شدند به نشانه احترام و  وداع با من خم می شدند و تکان می خوردند )

...ناپدید شد ....( محو می شد )

... به احساسات خاموش اما سرشار از پاکی و صفای ....( خداحافظی آنها با من صدا نداشت اما پر از احساس بود )

... و به خالق آنها می اندیشیدم ...( از این پدیده ها به صانع و آفریدگار پی می بردم  و در ذهنم به این خالق پدیده ها فکر می کردم )

..زمزمه می کردم ...( زیر لب خواندن به آهسته )

برگ درختان سبز در نظر خوشیار             هر ورقش دفتری است معرفت کردگار

هر کدام از این برگ های سبز درخت  انگار دفتری است که بزرگی خدا را  به ما آموزش می دهد و خدا را به ما معرفی می کند .

---------------------------------------------------------

دانش ادبی و زبانی 

جمله :  هدف از جمله  انتقال  فعل از گوینده به شنونده  و از نویسنده به خواننده است . 

انواع جمله :

خبری  =اطلاعی به دانش ما می افزاید و یا خبری به ما میدهد. ( با نگاه کنجکاوانه به درس طبیعت  می نگریستم ) 

پرسشی = سوالی از ما می کند  از جملات پرسشی یا لحن استفاده می شود . ( صدای زیبای چشمه را شنیده ایی ؟ ) 

امری = کاری از ما درخواست میکند ( برو ، بیا ، سلام کن .) 

عاطفی = احساس مارا نسبت به کسی یا چیزی  نشان می دهد ( چه مزرعه زیبایی!) 

---------------------------------------------------------------

کلمات هم خانواده = کلماتی که هم ریشه و ارتباط معنایی با هم دارد . 

طفل ، طفولیت ،  اطفال 

0

معنی شعر : 

بیت اول : مرغ با تواضع از کرم پرسید : تا چه وقت می خواهی به دور خود پیله ببافی و چرا اقدام به رهایی نمی کنی : 

دانش ادبی : شعر به صورت مناظره است و حرف زدن کرم و مرغ = آرایه تشخیص 

دانش زبانی : تا به کی = قید  / مصراع دوم = جمله چهار جزئی بامفعول و متمم است 

بیت دوم : تا چه زمای میخواهی تنها و گوشه گیر باشی ؟ و تا کی می خواهی در جسم خود زندانی باشی ؟ 

دانش ادبی : محبس تن = اضافه تشبیهی / تنی در بیت اول و بیت دوم = جناس تام 

دانش زبانی : منزوی = مسند / ( ی ) در خلوتی و تنی به معنی هستی است و خلوت و تن مسند هستند  

بیت سوم : کرم پاسخ داد : من به فکر آزادی خود هستم به این علت د رگوشه ای تنها نشسته ام ( گوشه گیر کرده ام ) 

دانش ادبی : تشخیص در پاسخ دادن کرم 

دانش زبانی : پاسخ بداد کرم = جمله چهار جزئی با مفعول و متمم / بداد = فعل ماضی ساده 

بیت چهارم : هم سن های من تبدیل به پروانه شدند و از پیله بیرون آمدند ( آزاد شدند ) و قابل دیدن شدند .

دانش ادبی : قفس استعاره از پیله 

دانش زبانی : دو فعل شدند و گشتند ، جمله سه جزئی هستند با مسند / پروانگان و دیدنی = مسند هستند 

بیت پنجم : در زندان و تنهایی به سر می برم تا به وسیله مرگ از این جهان رها شوم یا برای پریدن ،بال و پر در آورم ( زندگی کنم ) 

دانش ادبی : ای مرغ خانگی = تشخیص / مرغ و پر = مراعات النظیر 

دانش زبانی : اینک = قید زمان / مرغ = منادا / مرغ خانگی = ترکیب وصفی / کوشش =مفعول 

0
مهارت تند خوانی در واقع ریشه در فلسفه  منطق  ریاضی عرفان و روانشناسی دارد . این مهارت از راه تقویت نیروهای نهفته درون انسان به ویژه اعتماد به نفس ،تمرکز حواس ، شعور باطنی ، عواطف درونی ، کنترل خشم و نفرت ، عشق ورزی ، تزکیه نفس و داشتن  الگوها و اندیشه های منطقی و فلسفی و عرفانی به دست می آید . پدیده های دیگری نیز مانند تقویت  حافظه ، نظم و ترتیب مراقبت از نفس ، و آمادگی بیشتر ذهن برای تفکر و به یاد سپاری موضوع های اصولی باید در درون انسان مهیا شود . 

تند خوانی مبتنی بر فن  دید زنی است . دیدزنی  ( اسکن ) یک حرکت منظم دست و چشم  بر روی صفحات است . این فن جهت مرور مطالب با سرعت بالا بکار می رود. 

هدف از تند خوانی آشنایی کلی با مطالب کتاب از طریق مرور کتاب با یک سرعت فوق العاده است . سرعت تقریبی تند خوانی 1500 تا 20000 کلمه در دقیقه است . 

قنون تندخوانی 

1- تعیین هدف مطالعه  : قبل از مطالعه باید هدف از مطالعه مشخص شود. در مطالعه طرح مسئله بدین گونه است که به چه منظور و برای رسیدن به کدامین هدف اقدام به مطالعه می کنیم ؟  برای برداشت کلی کتاب ؟ برای کشف جزئیات ؟برای امتحان ؟برای سرگرمی ؟ یا برای رفع نیاز شغلی ؟ 

اطلاع از این امر که به چه منظور اقدام به مطالعه می کنیم موجب  توجه بیشتر و دقت به متن و افزایش تمرکز حواس و در نتیجه  افزایش یاد گیری و .... می شود . 

هدفدار بودن ذهن هنگام مطالعه  خیلی مهم است . آن قدر که می گویند : 

« یا مطالعه نکنید یا قبل ازآن برای ایجاد تمرکز حواس درمطالعه هدف خو را تعیین کنید . »

2- سوال کردن : قبل از مطالعه سوالات ذیل را مطرح نموده و به آن پاسخ دهید . 

به دنبال چه اطلاعاتی هستید ( کلی ، جزئی ، مفاهیم ، عنوان کتاب )آیا عبارات ذکر شده اطلاعات مورد  نیاز را در اختیار شما قرار می دهد ؟ برای کسب اطلاعات مورد نیاز به کدام قسمت کتاب باید مراجعه کنید ؟ 

هدف از سوال گذاری ایجاد تمرکز و کنجکاوی درهنگام مطالعه است. 

3- دید زنی : 

روش های دیدزنی ( اسکن کردن ) 

الف ) توسط یک انگشت : دید زنی مبتدی - که با یک ا نگشت مطالب را با چشم  می بینیم . 

ب) سه انگشت  به صورت همزمان : دید زنی نیمه حرفه ایی - که کلمات بیشتری از روش یک انگشتی دیده می شود و با سه انگشت مطالب را می بینیم . 

پ) چهار ا نگشتی : شکل  s  بلند  روش دید زنی حرفه ای - که در این روش کلمات بیشتری از روش سه انگشتی دیده می شود و با حرکت چهار انگشت از بالای صفحه تا پایین  صفحه می توان مطالب صفحه را دید . 

 

 

0

آینده ساز  ( ترکیت وصفی ) صفت تفضیلی  آینده سازتر ، آینده سازترین

*جوان و نوجوان ، چشمه جوشان نیرو و استعداد است . ( جمله ادبی )

در این جمله آرایه ادبی  تشبیه بکار رفته است .  جوان و نوجوانان ( مشبه ) به  چشمه   ( مشبه به ) جوشان نیرو و استعداد( وجه شبه ) و ادات شبه محذوف است .

استعداد = توانایی  درونی

*جوان ،یعنی آینده ، جوان خوب برای یک  کشور ، یعنی آینده خوب ، جوانان و نوجوانان ما  اهل فکر کردن ، دریافتن و تحلیل کردن هستند.

فکر کردن ، دریافتن و تحلیل کردن ( مصدر  و جزء اسم ها هستند ) و ( مراعات النظیر هستند )

دریافتن = فهمیدند / تحلیل کردن = پردازش کردن

*این هم امتیاز دیگری است .

امتیاز = وجه تمایز

*همه آنجه در تحلیل های دشمنان این ملت و این کشور به عنوان نقطه مرکزی  مشاهده می شود . ( جمله )

مشاهده می شود = دیده می شود ( هم خانواده  : شاهد، شواهد ، شهود )

*این است که این نسل جوان و پر شور و آینده ساز  را از راه های مختلف برای ساختن ایران آباد و آزاد و مومن و پاکیزه آینده ، ناتوان کنند.(جمله)

جوان ، پرشور و آینده ساز ( مراعات النظیر ) /  آباد و آزاد و مومن و پاکیزه آینده ( مراعات النظیر )

مومن = با ایمان ، کسی که دارای ایمان است ( هم خانواده : امین ، امن ، امنیت )  / ناتوان = عاجز

*اما به رغم تلاش های دشمنان ، واقعیت ، عکس این است .( جمله )

رغم = با وجود ، برخلاف  / واقعیت = حقیقت موضوع  / عکی این = خلاف این

*من به هیچ وجه قبول نمی کنم حرف ها و تحلیل های کسانی را  که گاهی در برخی از مطبوعات یا رسانه ها از انجراف نسل جوان سخن می گویند . ( جمله )

به هیچ وجه = به هیچ صورت و شکل  / مطبوعات = روزنامه ها ، هر چیزی که چاپ شود ( از ریشه طبع یعنی چاپ و مفرد آن مطبوعه)/رسانه – صدا و سیما  / انحراف = ازراه درست خارج شدن

*این طور نیست . ( جمله )

*اگر گاهی اشتباه و خطایی از جوان سر بزند ،

اشتباه و خطایی ( مترادف هستند )

سر بزند = دچار مشکل شوند

*با توجه به دل پاک و نورانی جوان ، این اشتباه کاملا قابل جبران است .

دل پاک و نورانی ( مراعات النظیر )  /  دل پاک ( ترکیب وصفی ) /  اشتباه کاملا قابل جبران است ( می توانند اشتباه خود را جبران کند)

* اینها چرا  صَلاح و پاکدامنی و پارسایی و صداقت جوانان را نمی بینند؟ (وجه پرسشی )

صَلاح = درستکاری ( هم خانواده : مصلح ، اصلاح ) /پاکدامنی = دوری از گناه /پارسایی = زهد و تقوا /صداقت =راستگویی ( هم خانواده : صادق ، صدق )

پاکدامنی و پارسایی و صداقت ( مراعات النظیر )

*چرا شور و شعور جوانان را نمی بینند؟( وجه پرسشی – نوع زبانی )

* متخصصان و دانشمندان جهانی مجبور شده اند؛

متخصصان و دانشمندان ( جمع نشانه دار با - ان - ) ( هم خانواده متخصصان: تخصص ، اختصاص ، مختص )

* اعتراف کنندکه جوانان ما با پشتوانه ایمان و همت و غیرت ، توانسته اند استعداد جوشان و پنهان خود را آشکار کنند .

اعتراف کنند = بازگو کنند ( هم خانواده : معترف )  / همت = تلاش و اراده / غیرت = آبرو ، مردانگی داشتن

ایمان و همت و غیرت ( مراعات النظیر )  / استعدادِجوشان ( ترکیب وصفی ) جوشان و پنهان ( مراعات النظیر )

*وقتی جوان های ما خرمشهر را باز پس گرفته بودند ، اوایل ریاست جمهوری بنده بود .

بازپس ( قید تکرار )  / باز پس گرفته بودند = دوباره پس گرفتند / اوایل= اول  ( جمع مکسر ) نکته قابل توجه : جمع مکسر نوعی از جمع می باشد که نشانه ندارد و از مفهوم کلمات وجمله جمع بودن آن را دریافت می کنیم .

* یک هیأت جهانی به ایران آمد .

هیآت = دسته و گروه

* و رئیس آن به من گفت :

جمله نوعش زبانی است و وجه آن خبری است .

* امروز در دنیاو ضع  شما با یک سال پیش ، از زمین  تا آسمان تفاوت کرده است .

از زمین تا آسمان تفاوت کرده است ( کنایه است یعنی به کلی تغییر کرده است )

* راست می  گفت .

* دنیا باور نمی کرد (ایمان نداشت ، عقیده نداشت )

*جوانان ما ، بسیجیان ما و ارتش ما بتوانند خرمشهر را با آن همه استحکاماتی که دشمن و پشتیبانانش درست کرده بودند ، پس بگیرند .

بسیجیان ما و ارتش ما ( مراعات النظیر) 

استحکاماتی =  پشتوانه ، موانعی که برای مقابله با دشمن ساخته می شود ( هم خانواده : مستحکم ، محکم) / پشتیبانانش = حامیانش

* جامعه ما بحمدالله  از میلیون ها جوان و دختر و پسر برخوردار است .

بحمدالله = به شکر خدا ( واژه عربی ) / برخوردار = شامل (از محاسن زیادی برخوردار است )

* این مایه افتخار برای ملت ماست .

مایه= باعث، سبب  ( مایع به معنای یکی از حالت های ماده که جامد ، مایع ، گاز است )  / افتخار = سر بلندی (هم خانواده : مفاخر ، فاخر)

* این ملت بایدبه وجود این همه جوان ،  این همه استعداد و این همه دل پاک و نورانی ببالد .

دل پاک و نورانی ( مراعات النظیر) / ببالد = افتخار کند

* جوان هم باید به کشور خود ، به انقلاب خود ، به نظام اسلامی خود و به پرچم بر افراشته اسلام خود ببالد و آینده را بسازد. (5 جمله )

ببالد در پایان جملات بالا به قرینه لفظی حذف شده است .

برافراشته = بلندکرده

* آینده با حرف ، ساخته نمی شود ؛

باید برای رسیدن به هدف عمل کرد (به عمل کار برآید به سخندانی نیست )

* با کار هوشمندانه و مومنانه ساخته می شود ؛

* باید کار کنید. (فعل امر )

* آن هم کار هوشمندانه و برخوردار از پشتوانه ایمان .

* به شما جوانان به عنوان فرزندان عزیز و پاره های دل این ملت .... می گویم:

عزیز =گرانقدر ( عزیزترین چیز )

* عزیزان من ، کار کنید؛( ای حرف ندا حذف شده است / عزیز ان  منادا می باشد و با هم یک شبه جمله است )

* امروز دشمنان نمی خواهند دانشگاه  و درس و مدرسه و معلم باشد .

دانشگاه و درس و مدرسه و معلم ( مراعات النظیر )

* دشمان ما نمی خواهند میلیون ها جوان با درس خواندن و حفظ ایمان و رستگاری  و پارسایی و پاکدامنی شان دراین منطقه فردای شکوهمندی را برای ایران مقتدر به وجود بیاورند.

خواندن ( مصدر ) ( توجه کنید : مصدر شخص و شمار ندارد و زمان بندی ندارد و ( ن ) مصدری دارد به جای شناسه و مصدر انجام دادن کار یا روی دادن حالتی را توضیح می دهد ، مثلا خواندن  به کا رخواندن و نوشتن به کار نوشتن اشاره دارد و این مطالب تفاوت فعل و مصدر است   / پارسایی و پاکدامنی ( مترادف )

دشمنان ما نمی خواهند = دشمنان ما نمی خواهند کشور علم داشته باشد/ حفظ ایمان = نگهداری ایمان(هم خانواده : حافظ ، حفظ ، محافظت  )   فردای =آینده / شکوهمندی= با شکوه ، با عظمتمقتدر= پر توان ، با قدرت  (هم خانواده : قادر ، قدرت ، مقدر ) 

*ایمان و پاکدامنی تان را حفظ کنید . ( فعل امر )

* درستان را خوب بخوانید .( فعل امر)

*و جوانی تان را قدر بدانید؛ ( فعل امر )

قدر بدانید= برایش ارزش قایل شوید

*این نیرو و نشاط باید در راه به دست آوردن این ارزش های والا خرج شود ، وقعتش هم آلان است .

نیرو و نشاط ( مراعات النظیر )/ به دست آوردن ( مصدر ) / ارزش های والا ( ترکیب وصفی )ارزش (مضاف) های ( مضاف الیه) والا ( صفت بیانی )

والا = برتر و ناب ( هم خانواده: متعال ، تعالی )/ الان= اکنون

*شما امروز در سال های طلایی عمر خود قرار دارید و خدای متعال هم به شما کمک خواهد کرد.

سال های طلایی ( ترکیب وصفی ) سال ( مضاف ) های ( مضاف الیه )  طلایی ( صفت نسبی ) خواهند کرد ( فعل مستقبل ، آینده )

متعال = بلند مرتبه ( هم خانواده : عالی ، اعلی ، علی )

* از این فرصت خوب زندگی و از دامان گرم و مهربان نظام اسلامی و انقلاب اسلامی – که بحمدالله توانسته این همه جوان مومن و خوب را در درون خویش پرورش دهد- بهترین استفاده را بکنید.

دامان گرم و مهربان نظام اسلامی ( آرایه تشخیص )  / گرم و مهربان ( مراعات النظیر ) دامان گرم و مهربان ( ترکیب وصفی )

بحمدالله = به شکر خدا / مومن = با ایمان ( هم خانواده : امن ، امین ، امنیت )

0

اگر ( حرف شرط )  اندیشه ات ( فکر ) /به کار گیری ( به کار بگیر )  

راز آفرینش ( ترکیب اضافی )  هم خانواده : آفریده ، آفریدگار ، آفریننده / ببری ( مضارع التزامی )  دلایل ( جمع دلیل) / خواهند گفت ( مستقبل)  / آفریننده ( مشتق و صفت فاعلی )  

مورچه کوچک( ترکیب وصفی ) / همان آفریدگار درخت بزرگ خرما ( گروه اسمی : هسته ( آفریدگار ) همراه با وابسته پیشین و وابسته پسین ) / درخت بزرگ ( ترکیب وصفی ) بزرگ خرما ( ترکیب اضافی ) است ( فعل اسنادی ) خرما ( مسند ) 

شگفتی ها ( گروه اسمی  ، هسته شگفتی و ها  وابسته پسین علامت جمع  ) خالق بی همتا ( ترکیب وصفی ) اسرار پیچیده ( ترکیب وصفی ) پیچیده ( صفت مفعولی ) آفریدن ( مصدر ) می گشاید ( باز می کند )فرو می برد ( فعال پیشوندی ) 

سیاهی ( تاریکی ) سیاهی دیده ها ( مردمک چشم ) می اندازد ( می بندد ) 

آرایه تشبیه : شب ( مشبه )  چراغی ( مشبه به )  چونان ( ادات تشبیه ) تا در پرتو تاریکی آن ( وجه شبه ) جست و جو ( جستن ، بجوی ، جوی ) 

این بال ها ( گروه اسمی ، بال هسته با وابسته پیشین و وابسته پسین ) 

آرایه تشبیه : مشبه ( بال ) ادات تشبیه ( همانند )  مشبه به ( لاله های گوش ) وجه شبه ( بی پر و بدون رگ های اصلی ) ها در کلمات بالا علامت جمع می باشد .

 

می بینی ( مضارع اخباری ) نازک و محکم ( تضاد ) سنگینی ( صفت نسبی ) چسبیده اند ( ماضی نقلی ، سوم شخص جمع ) اندامشان ( هیکل ، جثه ) بدانند ( مضارع التزامی ) بگو ( فعل امر ) 

دو چشم سرخ و دو حدقه ( گروه اسمی : جشم ( هسته )  دو  (صفت شمارشی وابتسته پیشین ) سرخ ( صفت بیانی  وابسته پسین ) حدقه ( هسته دوم ) با وابسته پیشین ( دو ) 

ارایه تشبیه :  دو چشم سرخ ( مشبه ) ماه ( مشبه به ) تابان ( وجه شبه ) چونان ( ادات تشبیه ) 

متناسب ( مناسب ) حواسی ( حس ) پیشین ( جلویی ) دفع  ( از بین بردن ) متحد ( هماهنگ  ، هم خانواده : اتحاد ، وحدت ) نیرومندانه ( صفت نسبی ) کشتزار ( مشتق ) میل دارند ( تمایل دارند ) اندامشان ( بدن و هیکل و جثه ) 

 

بنگر ( نگاه کن ) عظمت ( بزرگی ، هم خانواده : عظما ، عظیم ) خلقت ( آفرینش ) چشم ،  اندیشه انسان ( مراعات النظیر) روزی ( آذوقه و غذا )  جایگاه ( مشتق ) می کوشد ( تلاش می کند ) اگر ( حرف شرط ) اندیشه ( فکر کنی ) خواهی شد ( فعل مستقبل ) شگفت ا نگیزترین ( صفت عالی ) 

شگفت انگیز ترین پرندگان  ( گروه اسمی ، هسته پرنده و شگفت انگیز ترین وابسته پیشین و  ان  وابسته پسین علامت جمع ) استوارترین ( صفت عالی ) 

استوارترین شکل ( گروه اسمی :  استوارترین وابسته پیشین ، شکل  هسته ) بیافرید ( مضارع التزامی ) انباشته شد ( جمع شده ) 

 

 

آرایه تشبیه : دم ( مشبه ) چتری ( مشبه به ) گشوده ( وجه شبه ) چونان ( ادات تشبیه ) 

سایبان ( مشتق ) 

آرایه تشبیه : دم ( مشبه ) بادبان کشتی ( مشبه به ) بر افراشته ( وجه شبه ) گویی ( ادات تشبیه) 

آرایه تشبیه : رنگ های پر های طاووس ( مشبه ) روییدنی های زمین( مشبه به ) رنگارنگ گل های بهاری ( وجه شبه )  روییدنی ها ( چیزهایی که از زمین می روید ، صفت لیاقت ) 

آرایه تشبیه : پرهای طاووس ( مشبه ) دسته گل ( مشبه به ) برگ خزان  (  مشبه به  ) چونان ( ادات تشبیه ) می ریزد و دوباره می روید ( وجه شبه ) پوشیدنی ( صفت لیاقت ) دیده ( صفت مفعولی ) 

دیگر بار ( بار دیگر ) ترکیب اضافی مغلوب / باز یابد ( فعل پیشوندی ) 

ارایه تشبیه : پرهای تشبیه ( مشبه ) سرخی گل ( مشبه به ) سبزی و زردی  زرناب ( وجه شبه ) 

جلوه می کند ( نشان می دهد ) 

سبزی و زردی( صفت نسبی ) 

 فراز ( بالا ) یال ( موی گردن اسب ) 

آرایه تشبیه : گردن طاووس ( مشبه ) چادری  ( مشبه به ) گویا ( ادات تشبیه ) سیاه رنگ ( وجه شبه ) 

پنداری ( گمان ) جلوه خاص ( نمایش خاص ) کمتر ( صفت تفضیلی ) 

 

تاریخ ا دبیات :  نهج البلاغه مجموعه ی نامه ها و خطبه ها و جملات قصار حضرت علی (ع) که سید رضی از علما شیعه آن را گرد آوری کرده است . 

کلمه نهج البلاغه ترکیب شده از : نهج به معنی شیوه و راه و روش  /  بلاغه به معنی روان سخن گفتن است .

توجه کنید : 

هر گاه ( چو )  و  ( چون ) به معنی مثل  در جمله است  ادات تشبیه می باشد ولی گاهی به معنی ( وقتی که ) ( زمانی که ) است که دیگر ادات تشبیه نیست. 

اسم +ین  = صفت نسبی  مانند  : سنگینی  ، خوبی 

0

معنی گفتگو : 

گفت  و گو 

دونفر در فرودگاه نجف اشرف 

زیارت کننده آرامگاه حضرت امیرالمومنین علی ( ع)                     یکی از کارمندان درسالن فرودگاه 

                        سلام علیکم                                 سلام بر شما و رحمت و برکات خدا بر شماباد

                صبحتان بخیر ای برادر                                      صبح شما پر از نور و خوشی باد 

               حال شما چطور است ؟                                         من خوبم شما چطورید ؟ 

            خوبم  حمد و ستایش برای خداست                         ببخشید شما اهل کجا هستید؟

   من  از جمهوری  اسلامی ایران هستم.                                  اسم شریف شما  چیست ؟ 

 اسم من حسین  است و اسم شریف شما چیست؟                  اسم من  عبد الرحمان است 

         آیا تا به حال به ایران  سفر کرده ایید ؟                   نه متاسفانه ، اما دوست دارم سفر کنم .

       اگر خدا بخواهد به ایران سفر می کنید.                  به امید خدوند  و به امید دیدار با سلامتی شما  

                    در پناه خدا                                       در پناه خدا و حفظ خدا باشید ای دوست من 

                            

0

شعر خوانی  ( توفیق ادب  )

قالب این شعر : مثنوی است  یعنی هر بیت دارای یک قافیه است .

توفیق ادب 

ای خدا ! ای فضل تو حاجت روا  / با تو یاد هیچکس نبود  روا 

قافیه :  روا  و روا  

معنی : ای خدایی که لطف و احسان تو نیاز های ما را برآورده می کند. با وجود تو، یاد کردن از هیچ کس شایسته نیست. 

( روا ) در مصرع اول به معنای بر آورده کردن و در مصرع دوم به معنای شایسته بون 

فطره دانش که بخشیدی ز پیش /  متصل گردان به دریاهای خویش 

قافیه : پیش و خویش 

معنی : علم اندکی که از نزد خودت به ما بخشیدی به دریای علم خودت متصل کن 

مفهوم بیت: خدایا علم ما را زیاد کن.

دانش ادبی : قطره نماد کمی و دریا نماد بسیاری است 

صد هزاران دام و دانه است  ای خدا /  ما چون مرغان حریصی بی نوا 

قافیه : خدا  و نوا 

معنی :  علم اندکی در وجود من هست. آن را از هوی و هوس و خواسته های مادی نجات بده.

دانش ادبی : دام  و دانه نماد مشکلات و گرفتاری های دنیوی / انسان به مرغان تشبیه شده که انسان مشبه و مرغان  مشبه به است و وچه شبه حریص و بیچاره بودن 

گر هزاران دام باشد هر قدم /  چون تو با مایی ، نباشد هیچ غم 

قافیه : قدم و غم 

معنی :ی خدا در مسیر زندگی ما هزاران گرفتاری وجود دارد در حالی که ما همچون پرندگانی طمع کار و بیچاره ایم.

 از خدا جوییم ، توفیق ادب  / بی ادب ، محروم شد از لطف رب 

معنی بیت : از خدا می خواهیم که در فراگیری ادب و فرهنگ درست ما را یاری دهد. زیرا انسان بی ادب از رحمت خدا بی نصیب است. 

بی ادب ،تنها نه خود را داشت بد /  بلکه آتش در همه آفاق زد 

معنی بیت : آدم بی ادب نه فقط به خودش بدی میکند. بلکه بدی او همه جهان را در برمی گیرد.

تاریخ ادبیات

مولانا جلال الدین از شاعران و عرفای  قرن 7 و  زاداگاه ایشان در بلخ است و در قونیه که ترکیه امروزی است مدفون شده است . آثار ایشان مثنوی معنوی در قالب مثنوی  و دیوان شمس که در قالب غزل می باشد مولوی  26 هزار بیت شعری دارد .

0

 

 متن : آن ها مثل آیینه ، همان قدر که خوبی ها را پیش چشم می آورند ، عیب ها را هم به ما می نمایانند . 

دانش ادبی : آن ها ( دوستان واقعی ) مانند آیینه  واقعیت ها را نشان می دهند ؛ یعنی هم خوبی ها را به ما می گویند و هم غیب ها و اشکالات را بازگو می کنند . 

دانش ادبی : خوبی ها و عیب ها : تضاد / مثل آیینه = تشبیه 

دانش زبانی :آیینه متمم ( مثل ) حرف اضافه / عیب ها را به ما می نمایانند ، جمله چهار جزئی با مفعول و متمم 

متن : رسم دوستی ، شکستن آینه نیست درست آن است که خود را اصلاح کنیم .

دانش ادبی : این عبارت تلمیح دارد به جمله معروف ( مومن آینه مومن است ) المومن مراه المومن  

 

معنی : اگر آینه ( دوست خوب ) عیب های تو را به درستی نشان داد . نباید آیینه را بشکنی و از واقعیت ها فرار کنی ، بلکه کار درست آن است که خود را اصلاح کنی و از غرور و خود خواهی ، دور کنی . 

دانش ادبی : راست و خطا = تضاد / بیت ضرب المثل است / خود شکن = کنایه از اصلاح کردن و ترک غرور و خود خواهی .

دانش زبانی : خود مفعول است / شکن فعل امر است / آیینه شکستن نهاد است  /خطا مسند است .

توجه : آینه و آیینه  جناس نیستند چون تفاوت معنایی  ندارند .