امروز جمعه 25 آبان 1403
0

قراردادهای هوشمند چگونه کار می کنند:

قراردادهای هوشمند برای اولین بار در سال 1994 توسط نیک سابو (Nick Szabo)، دانشمند کامپیوتر آمریکایی که یک ارز مجازی به نام “بیت گلد” را در سال 1998 اختراع کرد(10 سال قبل از اختراع بیت کوین) پیشنهاد شد. در واقع، اغلب شایعه می شود که سابو، ساتوشی ناکاموتوی واقعی، مخترع ناشناس بیت کوین است، که او آن را رد کرده است. سابو قراردادهای هوشمند را به عنوان پروتکل های تراکنش رایانه ای تعریف کرد که شرایط یک قرارداد را اجرا می کند. او می خواست کارکرد روش های تراکنش الکترونیکی مانند POS (Point of sale) را به حوزه دیجیتال گسترش دهد.

سابو در مقاله خود همچنین اجرای قراردادی را برای دارایی های مصنوعی مانند مشتقات و اوراق قرضه پیشنهاد کرد. سابو نوشت: این اوراق بهادار جدید با ترکیب اوراق بهادار (مانند اوراق قرضه) و مشتقات (اختیارات و قراردادهای آتی) به روش‌های مختلف شکل می‌گیرند. پرداخت‌ها اکنون می‌توانند در قراردادهای استاندارد و با هزینه‌های مبادله کم معامله شوند.

بسیاری از پیش‌بینی‌های سابو در این مقاله به روش‌هایی که پیش از فناوری بلاک چین بودند، به حقیقت پیوستند. به عنوان مثال، تجارت در حال حاضر بیشتر از طریق شبکه های کامپیوتری با استفاده از ساختارهای پیچیده انجام می شود. قرارداد هوشمند (Smart Contract) یک قرارداد خود اجرا است که شرایط توافق بین خریدار و فروشنده مستقیماً به صورت کد نوشته می شود. کد و توافق نامه های موجود در سراسر یک شبکه ی بلاک چین غیرمتمرکز وجود دارد و تراکنش ها را اجرا می کنند، تراکنش ها قابل پیگیری و برگشت‌ناپذیر هستند.

اجرای قرارداد هوشمند می تواند منجر به تبادل پول، ارائه خدمات، باز کردن قفل محتوای محافظت شده توسط مدیریت حقوق دیجیتال شود. قراردادهای هوشمند همچنین می توانند برای اجرای حفاظت از حریم خصوصی استفاده شوند، به عنوان مثال، با تسهیل انتشار انتخابی داده های محافظت شده از حریم خصوصی برای پاسخگویی به یک درخواست خاص. این نوع قراردادها امکان انجام معاملات و توافقات قابل اعتماد را در بین طرف های ناشناس بدون نیاز به یک مرجع مرکزی، سیستم قانونی یا مکانیزم اجرایی می دهد و تراکنش ها را قابل ردیابی، شفاف و غیرقابل برگشت می کند.

برنامه های قرارداد هوشمند و بلاک چین:

بلاک چین به دلیل امنیت و تغییرناپذیری فناوری برای ذخیره قراردادهای هوشمند ایده آل است. داده‌های قرارداد هوشمند در یک دفتر کل مشترک رمزگذاری شده‌اند و از دست دادن اطلاعات ذخیره‌شده در بلوک‌ها عملاً غیرممکن می‌شود.

انعطاف پذیری یکی دیگر از مزایای فناوری بلاک چین است که در قراردادهای هوشمند گنجانده شده است. توسعه دهندگان می توانند تقریباً هر نوع داده ای را در یک بلاک چین ذخیره کنند و گزینه های تراکنش بسیار متنوعی برای انتخاب دارند. قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاک چین به امن تر، کارآمدتر و مقرون به صرفه تر شدن تراکنش ها و سایر فرآیندهای تجاری کمک می کند و در نتیجه هزینه های تراکنش را کاهش می دهد. به عنوان مثال، در سال 2016، ایلات کوک کانتی آمریکا از بلاک چین برای ایجاد پایگاه داده ای برای انتقال و ردیابی عناوین دارایی استفاده کرد. هنگامی که این تراکنش‌ها اتفاق می‌افتد، علاوه بر سند کاغذی سنتی، خریدار یک توکن دیجیتالی دریافت می‌کند که می‌تواند به عنوان مدرک مالکیت استفاده شود.

صنایع مختلفی می توانند از قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاک چین به عنوان بخشی از زنجیره تامین خود سود ببرند. خودکارسازی پرداخت‌ها با استفاده از قراردادهای هوشمند می‌تواند هزینه‌های اضافی را کاهش دهد و از تقلب جلوگیری کند. محبوب ترین پلتفرم قرارداد هوشمند، اتریوم است که یک پلتفرم ارز دیجیتال پرکاربرد نیز می باشد. جامعه اتریوم از زبان Solidity را برای نوشتن برنامه‌های قرارداد هوشمند استفاده می کنند. سایر محیط های برنامه نویسی محبوب عبارتند از زبان WebAssembly (WASM) و زبان مدل سازی دارایی دیجیتال (DAML). WASM به توسعه دهندگان اجازه می دهد تا قراردادهای هوشمندی ایجاد کنند که می توانند در یک مرورگر وب اجرا شوند و با استفاده از زبان های برنامه نویسی مختلف مانند C، جاوا اسکریپت، تایپ اسکریپت و Rust در بلاک چین و سایر در دفتر کل توزیع شده ادغام شوند. DAML یک زبان سازمانی متمرکز است و به اجرای حفاظت از حریم خصوصی کمک می‌کند.

مزایای قرارداد هوشمند:

بازده مالی:

قراردادهای هوشمند قول می‌دهند که فرآیندهای تجاری را که محدوده‌های سازمانی را در بر می‌گیرند، خودکار کنند. این می‌تواند بسیاری از هزینه‌های عملیاتی را حذف کند و در منابع ذخیره کند، از جمله پرسنل مورد نیاز برای نظارت بر پیشرفت یک فرآیند پیچیده که در پاسخ به شرایطی که شرکت‌ها را در بر می‌گیرد، اجرا می‌شود.

سرعت پردازش:

قراردادهای هوشمند می توانند سرعت پردازش فرآیندهای تجاری را که در چندین شرکت اجرا می شوند، بهبود بخشند.

خود مختاری:

قراردادهای هوشمند به طور خودکار توسط شبکه انجام می شود و نیاز به شخص ثالث برای مدیریت تراکنش های بین مشاغل را کاهش می دهد.

قابلیت اطمینان:

قراردادهای هوشمند همچنین می‌توانند از مزایای دفتر کل بلاک چین و سایر فناوری‌های دفتر کل توزیع‌شده برای حفظ یک رکورد قابل تأیید از تمام فعالیت‌های مربوط به اجرای فرآیندهای پیچیده استفاده کنند و پس از آن قابل تغییر نیستند. همچنین از تراکنش های خودکار پشتیبانی می کند که احتمال خطای انسانی را از بین می برد و از دقت در اجرای قراردادها اطمینان می دهد.

سه نکته کلیدی قراردادهای هوشمند که باید بخوانید و به یاد داشته باشید:

نکته اول: قرارداد هوشمند توافقی بین دو نفر در قالب کد کامپیوتری است. آنها بر روی بلاک چین اجرا می شوند، بنابراین در یک پایگاه داده عمومی ذخیره می شوند و نمی توان آنها را تغییر داد.

نکته دوم: تراکنش‌هایی که در یک قرارداد هوشمند اتفاق می‌افتند توسط بلاک چین پردازش می‌شوند، به این معنی که می‌توانند به صورت خودکار و بدون شخص ثالث ارسال شوند. این یعنی کسی نیست که به او تکیه کند!

نکته سوم: معاملات فقط زمانی اتفاق می‌افتد که شرایط قرارداد برآورده شود و هیچ شخص ثالثی وجود ندارد، بنابراین هیچ مشکلی در مورد اعتماد وجود ندارد.

مسائل و چالش های رایج در قراردادهای هوشمند:

امنیت:

قراردادهای هوشمند عناصر کلیدی خاصی را در یک فرآیند تجاری که چندین طرف را درگیر می کند، ایمن می کند. با این حال، این فناوری جدید است و هکرها همچنان سطوح حمله جدیدی را شناسایی می‌کنند که به آنها اجازه می‌دهد اهداف کسب‌ و کارهایی را که قوانین را مشخص کرده‌اند به خطر بیاندازند. در روزهای اولیه اتریوم، هکرهای قرارداد هوشمند موفق به سرقت 50 میلیون دلار ارز دیجیتال شدند. IEEE (بزرگترین سازمان فنی حرفه ای جهان) همچنین نگرانی های مربوط به ناسازگاری در ابزارهای مورد استفاده برای شناسایی آسیب پذیری های مختلف در امنیت قراردادهای هوشمند را ثبت کرده است.

یک پارچگی:

یک اوراکل (یکی از منابع داده جریانی که به‌روزرسانی‌های رویداد را ارسال می‌کند) باید در برابر هکرها که رویدادهایی را جعل می‌کنند، محافظت کند و باید برای تولید دقیق رویدادها برنامه ریزی شود، که می تواند برای سناریوهای پیچیده چالش برانگیز باشد.

هم ترازی:

قراردادهای هوشمند می‌توانند اجرای فرآیندهایی را که چندین طرف را در بر می‌گیرند، سرعت بخشند. اما این قابلیت می‌تواند تأثیر آسیب‌هایی را که در زمان خارج شدن از کنترل اتفاق بیفتد، به‌ویژه زمانی که هیچ راهی برای متوقف کردن یا رفع رفتار ناخواسته وجود ندارد، افزایش دهد. شرکت تحقیقاتی گارتنر خاطرنشان کرده است که این موضوع چالش‌هایی را در مقیاس‌ پذیری و مدیریت قراردادهای هوشمند ایجاد می‌کند که هنوز به طور کامل به آنها رسیدگی نشده است.

مدیریت:

پیاده‌سازی و مدیریت قراردادهای هوشمند پیچیده است. آنها اغلب به گونه ای پیکربندی می شوند که تغییر آنها را دشوار یا غیرممکن می کند. اگرچه این می تواند یک مزیت امنیتی در نظر گرفته شود ولی طرفین نمی توانند هیچ تغییری در قرارداد هوشمند ایجاد کنند یا جزئیات جدیدی را بدون توسعه قرارداد جدید وارد کنند.

آینده قراردادهای هوشمند:

قراردادهای هوشمند پیچیده هستند و پتانسیل آنها فراتر از انتقال ساده دارایی است. آنها می توانند معاملات را در طیف گسترده ای از زمینه ها، از فرآیندهای قانونی گرفته تا حق بیمه، قراردادهای تامین مالی جمعی و مشتقات مالی، انجام دهند. قراردادهای هوشمند این پتانسیل را دارند که زمینه های حقوقی و مالی را با ساده‌سازی و خودکارسازی فرآیندهای معمول و تکراری که مردم در حال حاضر هزینه های قابل توجهی را به بانک ها و وکلا پرداخت می کنند، از بین ببرند.

نقش وکلا نیز می‌تواند در آینده تغییر کند زیرا قراردادهای هوشمند قابلیت‌هایی مانند قضاوت قراردادهای قانونی سنتی و قالب‌های قرارداد هوشمند قابل تنظیم، را به دست می‌آورند. علاوه بر این، توانایی قراردادهای هوشمند نه تنها در خودکارسازی فرآیندها، بلکه در کنترل رفتار و همچنین پتانسیل آنها برای حسابرسی و ارزیابی ریسک در زمان واقعی، می تواند مفید باشد.

یکی دیگر از موارد استفاده، ادغام قراردادهای هوشمند با دستگاه‌های فروش خودکار است که می‌توانند کالاها را در پاسخ به پرداخت‌های ارز دیجیتال آزاد کنند.

0

اثبات زمان سپری شده (PoET) چیست؟

یک مکانیسم اجماع شبکه بلاکچین است که از استفاده زیاد از منابع و مصرف انرژی جلوگیری می کند. پیروی از یک سیستم قرعه کشی منصفانه، این فرآیند را کارآمدتر نگه می دارد.

این الگوریتم از یک زمان سپری شده به‌طور تصادفی برای تصمیم‌گیری درباره حقوق ماینینگ و مسدود کردن برندگان در شبکه بلاکچین استفاده می‌کند. با اجرای یک کد قابل اعتماد در یک محیط امن، همچنین با اطمینان از اینکه نتایج قرعه کشی توسط شرکت کنندگان خارجی قابل تأیید است، شفافیت را افزایش می دهد.

مکانیزم اجماع روشی است که توسط شبکه های بلاکچین برای تأیید تراکنش ها و ایجاد بلاک های بیشتر استفاده می شود. (PoET) یا همان اثبات زمان سپری شده یک مکانیسم توافقی است  که اغلب در شبکه های بلاکچین، مجاز برای تصمیم گیری درباره حقوق استخراج یا برندگان بلاک در شبکه استفاده می شود. 

مکانیسم اجماع شبکه PoET باید دو عامل مهم را تضمین کند:

تضمین می‌کند که گره‌های شرکت‌کننده واقعاً زمانی را انتخاب می‌کنند که واقعاً تصادفی است و نه مدت کوتاه‌تری که عمداً توسط شرکت‌کنندگان برای برنده شدن انتخاب شده است.مشخص می کند که برنده زمان انتظار را کامل کرده است.

 POET چگونه کار می‌کند؟

بر اساس اصل یک سیستم قرعه کشی منصفانه که در آن احتمال انتخاب هر گره به یک اندازه است، مکانیسم PoET شانس برنده شدن را در بین بیشترین تعداد ممکن از شرکت کنندگان شبکه پخش می کند.

تحت PoET، هر گره شرکت کننده در شبکه باید منتظر یک دوره انتخاب تصادفی باشد. اولین کسی که زمان انتظار تعیین شده را تکمیل کند، بلوک جدید را برنده می شود. هر گره در شبکه بلاکچین یک زمان انتظار تصادفی ایجاد می کند و برای مدت زمان مشخص می خوابد.

کسی که ابتدا بیدار می شود (یعنی کسی که کمترین زمان انتظار را دارد) بیدار می شود و یک بلوک جدید را به بلاکچین متعهد می کند و اطلاعات لازم را برای کل شبکه همتا پخش می کند. درادامه همین فرآیند برای کشف بلوک بعدی تکرار می شود.

POET چه تفاوتی با POW دارد؟

اساساً، گردش کار عملکردی مشابه مکانیزم اجماع است که توسط الگوریتم اثبات کار بیت کوین (PoW) دنبال می شود، اما بدون مصرف انرژی بالا. این اجازه می دهد تا یک گره بخوابد و به کارهای دیگر برای مدت زمان مشخص سوئیچ کند و در نتیجه کارایی شبکه را بالاتر ببرد.

0

درک ریشه مرکل یا مرکل روت:

مرکل روت یا ریشه مرکل، هش تمام هش های تراکنش هایی است که بخشی از یک بلوک در شبکه بلاکچین می باشد. یک بلاکچین از بلوک های مختلفی تشکیل شده است که به یکدیگر مرتبط هستند (از این رو بلاکچین نامیده می شود). درخت هش یا درخت مرکل، داده های بلاکچین را به شیوه ای کارآمد و ایمن رمزگذاری می کند. این امکان تأیید سریع داده های بلاکچین و همچنین جابجایی سریع مقادیر زیادی داده از یک گره کامپیوتری به گره دیگر در شبکه بلاکچین همتا به همتا را فراهم می کند.

هر تراکنشی که در شبکه بلاکچین انجام می شود دارای یک هش است. با این حال، این هش‌ها به ترتیب متوالی در بلوک ذخیره نمی‌شوند، بلکه به شکل ساختاری درخت‌مانند به‌طوری‌که هر هش به دنبال یک رابطه درخت مانند والد-فرزند به والد خود پیوند می‌خورد. از آنجایی که تراکنش‌های متعددی در یک بلوک خاص ذخیره می‌شوند، تمام هش‌های تراکنش در بلوک نیز هش می‌شوند که منجر به یک ریشه Merkle می‌شود. به عنوان مثال، یک بلوک هفت تراکنش را در نظر بگیرید. در پایین ترین سطح (به نام سطح برگ)، چهار هش تراکنش وجود خواهد داشت. در سطح یک بالای سطح برگ، دو هش تراکنش وجود خواهد داشت که هر کدام به دو هش در زیر آنها در سطح برگ متصل می شوند. در بالا (سطح دو)، آخرین هش تراکنش به نام root وجود خواهد داشت و به دو هش زیر آن (در سطح یک) متصل می شود.

به طور مؤثر، شما یک درخت دودویی وارونه دریافت می کنید، که هر گره درخت تنها به دو گره زیر آن متصل می شود (از این رو نام “درخت دودویی” نامیده می شود). یک هش ریشه در بالا دارد که به دو هش در سطح یک متصل می‌شود، که هر کدام دوباره به دو هش در سطح سه (سطح برگ) متصل می‌شوند و ساختار بسته به تعداد هش‌های تراکنش ادامه می‌یابد

هش کردن از گره های پایین ترین سطح (سطح برگ) شروع می شود و هر چهار هش در هش گره هایی که در سطح یک به آن پیوند داده شده اند، قرار می گیرند. به طور مشابه، هش در سطح یک ادامه می‌یابد، که منجر به رسیدن هش‌های هش به سطوح بالاتر می‌شود، تا زمانی که به هش ریشه اصلی برسد.

این هش ریشه، ریشه Merkle نامیده می شود و به دلیل پیوند درخت مانند هش ها، حاوی تمام اطلاعات مربوط به هر هش تراکنش های موجود در بلوک است. این یک مقدار هش تک نقطه ای را ارائه می دهد که اعتبار همه چیز موجود در آن بلوک را امکان‌پذیر می کند.

برای مثال، اگر کسی باید تراکنشی را تأیید کند که ادعا می‌کند از بلوک شماره 137 آمده است، فقط باید درخت مرکل بلوک را بررسی کند، بدون اینکه نگران تأیید هر بلوک دیگری در بلاک چین، مانند بلوک 136 یا بلوک # باشد.

اساساً، مکانیسم درخت Merkle و ریشه Merkle به طور قابل توجهی سطوح هش انجام شده را کاهش می دهد و امکان تأیید و تراکنش های سریع تر را فراهم می کند.

0

شاردینگ:

یک تکنیک پارتیشن بندی پایگاه داده است که توسط شرکت های بلاک چین با هدف مقیاس پذیری استفاده می شود و آنها را قادر می سازد تا تراکنش های بیشتری را در هر ثانیه پردازش کنند. شاردینگ کل شبکه یک شرکت بلاک چین را به پارتیشن‌های کوچک‌تری تقسیم می‌کند که به «شارد» معروف هستند. هر خرده از داده های خود تشکیل شده است، که آن را در مقایسه با سایر خرده ها متمایز و مستقل می کند.

شاردینگ می تواند به کاهش تاخیر یا کندی شبکه کمک کند زیرا شبکه بلاک چین را به قطعات جداگانه تقسیم می کند. با این حال، برخی نگرانی های امنیتی در مورد شاردینگ وجود دارد که در آن خرده ها می توانند مورد حمله قرار گیرند.

درک شاردینگ:

شبکه های بلاک چین و ارزهای رمزنگاری شده مربوط به آنها به دلیل کاربرد گسترده این فناوری که شامل مدیریت زنجیره تامین و تراکنش های مالی است، محبوبیت بیشتری پیدا می کند. با افزایش محبوبیت بلاک چین، حجم کار و حجم معاملاتی که توسط شبکه مدیریت می شود نیز افزایش می یابد. اگر بلاک چین را به عنوان یک پایگاه داده مشترک در نظر بگیریم، با افزودن داده های بیشتر و بیشتری، شبکه باید راه های جدیدی پیدا کند تا بتواند همه آن داده ها را به طور موثر و سریع پردازش کند، که در اینجا اشتراک گذاری می تواند کمک کند.

مقیاس پذیری:

با این حال، یکی از چالش‌های اصلی فناوری بلاک چین این است که با اضافه شدن رایانه‌های اضافی به شبکه و پردازش تراکنش‌های بیشتر، شبکه دچار گرفتگی می‌شود و این روند را کند می‌کند که به آن تأخیر می‌گویند. تأخیر یک مانع برای بلاک چین است که برای استفاده گسترده مورد استفاده قرار می گیرد، به ویژه در مقایسه با سیستم های پرداخت الکترونیکی فعلی که به سرعت و کارآمد عمل می کنند. به عبارت دیگر، مقیاس‌پذیری یک چالش برای بلاک چین است، زیرا شبکه‌ها ممکن است نتوانند حجم فزاینده داده و جریان تراکنش را مدیریت کنند، زیرا صنایع بیشتر و بیشتری از این فناوری استفاده می‌کنند.

گره های بلاک چین:

در حال حاضر، در بلاک چین، هر گره در یک شبکه باید تمام حجم تراکنش های درون شبکه را پردازش یا مدیریت کند. گره ها در یک بلاک چین مستقل هستند و مسئول نگهداری و ذخیره تمام داده ها در یک شبکه غیرمتمرکز هستند. به عبارت دیگر، هر گره باید اطلاعات مهمی مانند موجودی حساب و تاریخچه تراکنش را ذخیره کند. شبکه های بلاک چین به گونه ای ایجاد شدند که هر گره باید تمام عملیات، داده ها و تراکنش های شبکه را پردازش کند.

در حالی که با ذخیره کردن هر تراکنش در تمام گره ها، امنیت یک بلاک چین را تضمین می کند، این مدل پردازش تراکنش را به میزان قابل توجهی کند می کند. سرعت پایین برای پردازش تراکنش‌ها، آینده خوبی را به همراه نخواهد داشت که در آن بلاک چین مسئول میلیون‌ها تراکنش باشد. شاردینگ می تواند کمک کند زیرا بار کاری تراکنش را از یک شبکه بلاک چین تقسیم یا پخش می کند، به طوری که هر گره نیازی به مدیریت یا پردازش تمام بار کاری بلاک چین نداشته باشد. به نوعی، شاردینگ حجم کار را به پارتیشن ها یا خرده ها تقسیم می کند.

چرا اتریوم به اشتراک گذاری نیاز دارد:

شاردینگ می تواند اجرای این گره های کامل را آسان تر کند. بر اساس بلاک اکسپلورر Etherscan، گره های کامل اتریوم در حال حاضر حداقل پنج ترابایت فضا را اشغال می کنند، که تقریباً 10 برابر فضایی است که یک رایانه معمولی می تواند در خود جای دهد و گره‌ها با گذشت زمان و پیوستن کاربران بیشتری به پلتفرم، بزرگ‌تر و سخت‌تر می‌شوند.

چه زمانی شاردینگ در اتریوم فعال می شود؟

شاردینگ از زمان ظهور اتریوم در سال 2013 یک ایده بوده است. هنوز مشخص نیست که آیا کار خواهد کرد یا خیر. همچنین مشخص نیست چه زمانی به اتریوم اضافه خواهد شد.

شاردینگ بخشی برنامه ریزی شده از اتریوم 2.0 است، مجموعه ای از ارتقاء بلاک چین اتریوم که به طور رسمی در 1 دسامبر 2020 شروع به کار کرد. به دلیل خطرات و پیچیدگی احتمالی، شاردینگ به احتمال زیاد در مراحل بعدی ارتقاء گنجانده می شود.

منبع: شاردینگ (sharding) چیست؟ (کاربرد، مزایا، معایب)

0

مکانیسم اجماع چیست؟

مکانیسم اجماع یک مکانیسم تحمل خطا است که در سیستم‌های رایانه‌ای و بلاکچین برای دستیابی به توافق لازم بر روی یک مقدار داده واحد یا یک حالت واحد از شبکه در میان فرآیندهای توزیع شده یا سیستم‌های چند عاملی، مانند ارزهای دیجیتال استفاده می‌شود. از جمله موارد دیگر در ثبت سوابق مفید است. به عنوان مثال، در بلاکچین بیت کوین، مکانیسم اجماع به عنوان اثبات کار (PoW) شناخته می شود، که به اعمال قدرت محاسباتی برای حل یک معمای دشوار اما دلخواه برای صادق نگه داشتن تمام گره های شبکه نیاز دارد.

توضیحی کامل در خصوص مکانیزم اجماع

در هر سیستم متمرکز، مانند پایگاه داده ای که اطلاعات کلیدی در مورد گواهینامه های رانندگی در یک کشور را در اختیار دارد، یک مدیر مرکزی اختیار نگهداری و به روز رسانی پایگاه داده را دارد. وظیفه ایجاد هرگونه به‌روزرسانی – مانند افزودن/حذف/به‌روزرسانی نام افرادی که واجد شرایط مجوزهای خاص هستند- توسط یک مقام مرکزی انجام می‌شود که تنها مسئول حفظ سوابق واقعی است.

بلاکچین های عمومی که به عنوان سیستم های غیرمتمرکز و خودتنظیمی عمل می کنند در مقیاس جهانی بدون هیچ مرجع واحدی کار می کنند. آنها شامل مشارکت صدها هزار شرکت کننده هستند که روی تأیید و احراز هویت تراکنش های انجام شده در بلاکچین و فعالیت های استخراج بلاک کار می کنند.

در چنین وضعیت در حال تغییر پویا از بلاکچین، این دفتر کل به اشتراک گذاشته شده عمومی به یک مکانیسم کارآمد، منصفانه، زمان واقعی، کاربردی، قابل اعتماد و ایمن نیاز دارند تا اطمینان حاصل شود که تمام تراکنش های انجام شده در شبکه واقعی هستند و همه شرکت کنندگان بر سر یک اجماع توافق دارند. در مورد وضعیت دفتر، این وظیفه بسیار مهم توسط مکانیسم اجماع انجام می‌شود، که مجموعه‌ای از قوانین است که در مورد مشروعیت مشارکت‌های شرکت‌کنندگان مختلف (یعنی گره‌ها یا تراکنش‌کنندگان) بلاکچین تصمیم می‌گیرد.

مکانیسم های اجماع بلاک چین

الگوریتم های مکانیزم اجماع مختلفی وجود دارد که هر کدام بر اساس اصول متفاوتی کار می کنند.

اثبات کار (PoW) یک الگوریتم اجماع رایج است که توسط محبوب ترین شبکه های ارز دیجیتال مانند بیت کوین و لایت کوین استفاده می شود. این نیاز به یک گره مشارکت کننده دارد تا ثابت کند که کار انجام شده و ارائه شده توسط آنها واجد شرایط دریافت حق اضافه کردن تراکنش های جدید به بلاکچین است. با این حال، کل این مکانیسم استخراج بیت کوین به مصرف انرژی بالا و زمان پردازش طولانی تری نیاز دارد.

اثبات سهام (PoS) یکی دیگر از الگوریتم‌های اجماع رایج است که به عنوان جایگزینی کم‌هزینه و کم مصرف برای الگوریتم PoW تکامل یافته است. این شامل تخصیص مسئولیت در نگهداری دفتر کل عمومی به یک گره شرکت کننده به نسبت تعداد توکن های ارز مجازی است که توسط آن نگهداری می شود. با این حال، این با این اشکال همراه است که به جای هزینه کردن، احتکار کریپتوکوین را تشویق می کند.

در حالی که PoW و PoS بسیار رایج‌ترین در فضای بلاکچین هستند، الگوریتم‌های اجماع دیگری مانند اثبات ظرفیت (PoC) وجود دارد که امکان اشتراک فضای حافظه گره‌های مشارکت‌کننده در شبکه بلاک چین را فراهم می‌کند. هر چه یک گره حافظه یا فضای هارد دیسک بیشتری داشته باشد، حقوق بیشتری برای نگهداری دفتر کل اعطا می شود. اثبات فعالیت (PoA)، مورد استفاده در بلاکچین Decred، ترکیبی است که از جنبه‌های PoW و PoS استفاده می‌کند. Proof of Burn (PoB) یکی دیگر از مواردی است که تراکنش‌کنندگان را ملزم می‌کند تا مقادیر کمی از ارزهای دیجیتال را به آدرس‌های کیف پول غیرقابل دسترسی ارسال کنند و در واقع آنها را از بین می‌برند.

دیگری به نام اثبات تاریخ (PoH) که توسط پروژه سولانا توسعه یافته و مشابه اثبات زمان سپری شده (PoET) است، گذر زمان خود را به صورت رمزنگاری رمزگذاری می کند تا بدون صرف منابع زیاد به اجماع برسد.

نتیجه گیری:

مکانیزم اجماع به هر تعداد روشی که برای دستیابی به توافق، اعتماد و امنیت در سراسر یک شبکه کامپیوتری غیرمتمرکز استفاده می شود، اشاره دارد. در زمینه بلاک چین و ارزهای دیجیتال، اثبات کار (PoW) و اثبات سهام (PoS) دو مورد از رایج‌ترین مکانیسم‌های اجماع هستند. منتقدان ماینرهای بیت کوین استدلال کرده اند که PoW بیش از حد انرژی بر است، که باعث ایجاد مکانیسم های جدید و کارآمدتر شده است.

0

اثبات تاریخ یا Proof of History:

بنیانگذار سولانا، یک الگوریتم اجماع منحصربفرد برای شبکه Solana طراحی کرده است که الگوریتم اثبات تاریخ (Proof of History) نام دارد. سولانا الگوریتم اثبات سهام (POS) را با الگوریتم اثبات تاریخ (POH) ترکیب می کند و یک الگوریتم اجماع ترکیبی منحصر به فرد را می سازد. (POH) تضمین می‌کند که یک بلاکچین بسیار سریع است اما در عین حال امنیت آن را غیرمتمرکز نگه می دارد.

همه رویدادها و تراکنش های Solana با تابع هش SHA256 هش می شوند. با استفاده از این تابع، سولانا یک ورودی می گیرد و یک خروجی منحصر به فرد تولید می کند که پیش بینی آن بسیار دشوار است. سولانا خروجی یک تراکنش را می گیرد و از آن به عنوان ورودی برای هش بعدی استفاده می کند. توالی تراکنش ها اکنون در خروجی هش شده ساخته شده است.

این فرآیند هش کردن یک زنجیره طولانی و ناگسستنی از تراکنش های هش شده ایجاد می کند. این مشخصه یک توالی واضح و قابل تأیید از تراکنش‌ها را ایجاد می‌کند که اعتبارسنجی بدون نیاز به مُهر زمانی معمولی را به یک بلوک اضافه می‌کند. هش کردن نیز به زمان مشخصی برای کامل شدن نیاز دارد، به این معنی که اعتبار سنجی ها می توانند به راحتی بررسی کنند که چقدر زمان گذشته است.

نمونه اثبات تاریخ

ممکنه که تصور نحوه دقیق کار Proof of History دشوار باشه. بنابراین، با توضیح این موضوع با یک مثال به شما نشان می دهیم که چگونه کار می کند.

بنابراین، برای مثال، ما سه تراکنش A، B و C داریم. سولانا هر یک از این تراکنش ها را به ترتیب از طریق پروتکل توافقی خود، Proof of History، اجرا می کند. PoH تراکنش و ساعت داخلی را به عنوان ورودی می گیرد که به طور عینی ترتیب تراکنش ها را اندازه گیری می کند، بنابراین به شرح زیر است:

نسخه رمزگذاری شده A در زمان مُهر 0: PoH(A, time stamp 0) -> hash

نسخه رمزگذاری شده B در زمان مُهر 1: PoH(B, time stamp 1) -> hash

نسخه رمزگذاری شده C در زمان مُهر 2: PoH(C, time stamp 2) -> hash

از آنجایی که همه چیز در مهرهای زمانی ثابت است، یک اندازه گیری عینی ارائه می دهد.این شامل دیتا های واقعی از هر معامله و ترتیب آنها است. اگر قرار باشد تراکنش B در زمان مهر صفر وارد شود، کل زنجیره بلوکی تحت تأثیر قرار می‌گیرد.

به دلیل این امنیت عینی، نیازی به دخالت انسان در طول اعتبارسنجی نیست. این باعث می شود اعتبارسنجی چندین برابر سریعتر از PoW و PoS باشد. در نتیجه، سولانا به سرعت تراکنش تا 50000 تراکنش در ثانیه (TPS) دست می یابد، در حالی که بیت کوین با اثبات کار بین 5 تا 7 TPS و اتریوم با PoS حدود 30 TPS به دست می آورد. شایان ذکر است که Proof of Stake اتریوم TPS بسیار بالاتری را هدف قرار داده است و احتمالاً در آینده به این امر دست خواهد یافت.

چرا اثبات تاریخ همچنان اتفاق نظر آینده نیست؟

اثبات تاریخ پتانسیل بالایی دارد. اما مانند هر الگوریتم اجماع دیگری، اشکالاتی نیز وجود دارد، و این در مورد PoH نیز صدق می کند. اگر می‌خواهید به‌عنوان اعتبارسنجی در Solana شرکت کنید، سخت‌افزار شما باید الزامات سخت‌گیرانه را برآورده کند. اگر این الزامات را نداشته باشید، از اجماع خارج می شوید. این امر تمرکززدایی سولانا را به میزان قابل توجهی محدود می کند. از آنجایی که با نگاه کردن به اعتبارسنجی اثبات سهام، هر تجهیزات کامپیوتری استانداردی این کار را انجام می دهد و به همه اجازه شرکت کردن را می دهد.

در حالی که سرعت تراکنش مزیت اصلی سولانا است، از برخی جهات مانعی نیز محسوب می شود. ده ها هزار تراکنش حجم عظیمی از داده ها را تولید می کند. 1 تراکنش حدود 250 کیلوبایت است. 50000 TPS 250 کیلوبایتی معادل 40 پتابایت داده در سال است. این حجم فوق‌العاده بالایی از داده است و بسیاری از شرکت ها، چه رسد به افراد خصوصی، نمی توانند این مقدار داده را ذخیره کنند. پس باید در آینده راه حلی برای این موضوع اندیشیده شود.

نتیجه گیری

با این وجود، اجماع اثبات تاریخ پتانسیل عظیمی را نشان می دهد. اجماع سریع‌تر و کارآمدتر از بسیاری از الگوریتم‌های دیگر است. به لطف مهرهای زمانی، اعتبارسنجی یک بلوک نیز فوق‌العاده ایمن است، زیرا زمان مشخص است. البته Proof of History معایبی هم دارد، به عنوان مثال: در حال حاضر برای اجرای موفقیت آمیز Proof of History، قدرت محاسباتی زیادی از سخت‌افزار و ظرفیت داده اعتبارسنجی ها مورد نیاز است.

صرف نظر از این، PoH در بازار خوب عمل می کند. سرمایه گذاران به PoH اطمینان دارند، که با این واقعیت که ارزش Solana در ماه گذشته به طور قابل توجهی افزایش یافته است و توسعه دهندگان بیشتری در حال ساخت برنامه های کاربردی در شبکه Solana هستند، نشان می دهد. اینکه آیا اثبات تاریخ مبنای بسیاری از ارزهای دیگر خواهد بود یا خیر، باید دید. اگرچه ما با علاقه بالاتر از حد متوسط ​​تحولات را دنبال خواهیم کرد.

0

عرضه اولیه عمومی یا IPO چیست؟

به فرآیند عرضه سهام یک  شرکت خصوصی به صورت عمومی اطلاق می‌شود، اینکار به شرکت اجازه می دهد تا سرمایه خود را با سرمایه گذاران عمومی افزایش دهد. انتقال از یک شرکت خصوصی به یک شرکت دولتی می‌تواند زمان مهمی برای سرمایه‌گذاران خصوصی باشد تا به طور کامل به سود سرمایه‌گذاری خود پی ببرند، زیرا معمولاً شامل حق بیمه سهام برای سرمایه‌گذاران خصوصی فعلی می‌شود. در همین حال، به سرمایه گذاران عمومی نیز اجازه می دهد تا در عرضه شرکت کنند.

 IPO به چه صورت عمل می کند؟

قبل از IPO، یک شرکت به صورت خصوصی در نظر گرفته می شود. این تجارت با تعداد نسبتاً کمی از سهامداران از جمله سرمایه گذاران اولیه مانند بنیانگذاران، خانواده و دوستان همراه با سرمایه گذاران حرفه ای مانند سرمایه گذاران خطرپذیر شکل می گیرد.

IPO یک گام بزرگ برای این دسته از شرکت ها است، چونکه باعث جذب و افزایش سرمایه بسیار زیادی می‌شود. این به شرکت توانایی بیشتری برای رشد و گسترش می دهد.

زمانی که یک شرکت به مرحله‌ای از روند رشد خود می‌رسد؛ که معتقد است برای سخت‌گیری مقررات SEC، مزایا و مسئولیت‌های سهامداران عمومی به اندازه کافی بالغ است، شروع به تبلیغ برای عرضه عمومی یا همان IPO می‌کند.

به طور معمول، این مرحله از رشد زمانی اتفاق می‌افتد که یک شرکت به ارزش خصوصی تقریباً 1 میلیارد دلاری رسیده باشد؛ که در این صورت به عنوان وضعیت تک شاخ نیز شناخته می‌شود. با این حال، شرکت‌های خصوصی در ارزش‌گذاری‌های مختلف با پایه‌های قوی و پتانسیل سودآوری اثبات‌شده نیز می‌توانند واجد شرایط IPO باشند؛ که بسته به رقابت بازار و توانایی آنها برای برآورده کردن الزامات فهرست‌بندی دارد.

سهام یک شرکت از طریق تعهد پذیره نویسی قیمت گذاری می شود. هنگامی که یک شرکت سهامی عام می شود، مالکیت سهام خصوصی قبلی به مالکیت عمومی تبدیل می شود و سهام سهامداران خصوصی موجود ارزش قیمت معاملات عمومی را دارد. پذیره نویسی سهام همچنین می تواند شامل مقررات خاصی برای مالکیت سهام خصوصی به عمومی باشد.

در همین حال، بازار عمومی فرصت بزرگی را برای میلیون‌ها سرمایه‌گذار برای خرید سهام شرکت و مشارکت سرمایه در حقوق صاحبان سهام یک شرکت باز می‌کند. عموم شامل هر فرد یا سرمایه گذار نهادی است که علاقه مند به سرمایه گذاری در شرکت است.

فرآیند عرضه اولیه

یک IPO به طور جامع از دو بخش تشکیل شده است.

مرحله پیش از بازاریابی عرضهخود عرضه اولیه

هنگامی که یک شرکت به IPO علاقه مند است، با درخواست مناقصه های خصوصی برای پذیره نویسان تبلیغ می کند یا همچنین می تواند برای ایجاد علاقه بیانیه ای عمومی ارائه دهد.

پذیره نویسان فرآیند IPO را رهبری می کنند و توسط شرکت انتخاب می شوند. یک شرکت ممکن است یک یا چند پذیره نویس را برای مدیریت مشترک بخش های مختلف فرآیند IPO انتخاب کند. پذیره نویسان در تمام جنبه های بررسی اولیه، تهیه اسناد، تشکیل پرونده، بازاریابی، و صدور درگیر هستند.

مراحل یک IPO بدین ترتیب است:

پیشنهادات پذیره نویس تم مستندات بازاریابی و بروزرسانی هیئت و فرآیندها سهام منتشر شده ارسال IPO

هدف از عرضه اولیه عمومی چیست؟

IPO اساساً یک روش جمع‌آوری سرمایه است که توسط شرکت‌های بزرگ استفاده می‌شود و در آن شرکت سهام خود را برای اولین بار به عموم می‌فروشد. پس از IPO، سهام این شرکت در بورس اوراق بهادار معامله می شود. برخی از انگیزه های اصلی برای انجام IPO عبارتند از: افزایش سرمایه از فروش سهام، تامین نقدینگی برای بنیانگذاران شرکت و سرمایه گذاران اولیه و استفاده از ارزش گذاری بالاتر.

آیا خرید سهام IPO خوب است؟

IPO ها معمولا توجه رسانه ای زیادی را به خود جلب می کنند، که برخی از آنها به عمد توسط شرکت در معرض دید عموم قرار می گیرد. به طور کلی، IPO ها در بین سرمایه گذاران محبوب هستند زیرا تمایل به ایجاد نوسانات قیمت در روز عرضه اولیه و اندکی پس از آن دارند. این می تواند گهگاه سودهای بزرگی را به همراه داشته باشد، اگرچه می تواند زیان های زیادی را نیز به همراه داشته باشد. در نهایت، سرمایه گذاران باید هر IPO را با توجه به دفترچه شرکتی که در حال عرضه عمومی است و همچنین شرایط مالی و تحمل ریسک آنها قضاوت کنند.

0

اثبات فعالیت Proof of Activity:

یک مکانیسم اجماع ترکیبی است که ویژگی‌های Proof of Work و Proof of Stake را در یک رویکرد جدید برای تولید بلوک‌های جدید ترکیب می‌کند. PoA از دو مکانیسم ذکر شده در بالا استفاده می کند و سعی می کند از نقاط ضعف هر دو روش جلوگیری کند تا الگوریتم کارآمدتری ارائه دهد.

Proof of Activity تلاش می‌کند تا بهترین مکانیسم‌های اجماع اثبات کار Proof of Work و اثبات سهام Proof of Stake را برای تولید و اعتبارسنجی بلوک‌های جدید برای یک بلاکچین ترکیب کند. Proof of Activity به دنبال ترکیب بهترین مکانیسم‌های اجماع Proof of Work (PoW) و Proof of Stake (PoS) برای تولید و اعتبارسنجی بلوک‌های جدید برای یک بلاک چین است.

ارزهای رمزنگاری شده و سایر برنامه های کاربردی مبتنی بر بلاک چین تنها در صورتی کار می کنند که بتوان از یکپارچگی و قابل اعتماد بودن شبکه همیشه اطمینان حاصل کرد. بنابراین، تمام اطلاعات جدید اضافه شده به بلاک چین باید توسط شرکت کنندگان بررسی و تایید شود. برای این منظور از مکانیسم های اجماع مختلفی استفاده می شود. به عنوان مثال، اثبات کار (PoW) و اثبات سهام (PoS) به طور گسترده استفاده می شود، اولی به ویژه، اغلب به دلیل تقاضاهای غیرضروری بالای آن در مصرف انرژی و قدرت محاسباتی مورد انتقاد قرار می گیرد، اما با این وجود به عنوان یکی از پرکاربردیترین مکانیسم ها در نظر گرفته می شود. اثبات فعالیت (PoA) رویکردی است که از مزایای PoW و PoS برای ایجاد یک روش جدید و کارآمدتر برای رسیدن به اجماع استفاده می‌کند.

محلول ترکیبی POA:

Proof of Activity تلاش می کند بهترین هر دو مکانیسم اجماع را اجرا کند. این مکانیسم قبل از اینکه یک بلوک کاملاً جدید برای بلاک چین آماده شود، دو مرحله را طی می کند.

فاز اول از رویکردی استفاده می‌کند که قبلاً در Proof of Work شناخته شده بود: استخراج‌کنندگان با قدرت محاسباتی خود با یکدیگر رقابت می‌کنند و سعی می‌کنند اولین کسانی باشند که به سخت‌افزارشان اجازه می‌دهند تا یک کار پیچیده را برای ایجاد یک بلوک جدید برای بلاک چین حل کنند.

هنگامی که آن بلوک ایجاد شد، سیستم به مرحله دوم حرکت می کند: مانند اثبات سهام، شرکت کنندگان به طور تصادفی از شبکه انتخاب می شوند. شانس انتخاب شدن با تعداد کوین ‌هایی که یک شرکت‌کننده در آن شبکه دارد افزایش می‌یابد. درست مانند اثبات سهام معمولی. سپس به افراد ترسیم شده وظیفه بررسی بلوک تولید شده داده می شود. بسته به اجرا، آنها ممکن است فقط برای تأیید اعتبار بلوک، آن را تأیید کنند یا آن را امضا کنند. هنگامی که تمام اعتباردهنده های انتخاب شده بلوک را امضا یا تأیید کردند، می توان آن را تکمیل کرد. اکنون ممکن است بلوک کامل به بلاک چین متصل شود.

نکته مثبت و منفی در اثبات فعالیت:

نکته مثبت:

امنیت POA: تنها در صورتی که تعداد از پیش تعیین‌شده تأییدکننده، بلوک را معتبر تشخیص دهند، می‌توانند برای همیشه به زنجیره بلوکی اضافه شوند. به عبارت دیگر، معرفی یک بلوک دستکاری شده به سیستم چالش برانگیز است.

نکته منفی:

PoA دقیقاً از رویه‌ای استفاده می‌کند که اثبات کار قبلاً برای آن مورد انتقاد قرار گرفته است، یعنی حل فشرده محاسباتی یک کار. این بدان معنی است که این مکانیسم توافقی همچنین منجر به مصرف انرژی نسبتاً بالا و نیاز به سخت‌افزار قدرتمند دارد.

0

معرفی پلتفرم چین لینک Chainlink:

Chainlink (چین لینک) یک پلتفرم ارز دیجیتال و فناوری است و با نام اختصاری LINK شناخته می شود، که به شرکت های غیر بلاک چین امکان می دهد به طور ایمن با پلتفرم های بلاک چین ارتباط برقرار کنند. چین لینک میان‌ افزاری است که قراردادهای هوشمند مبتنی بر بلاک چین را با داده‌های خارجی، مرتبط می‌کند. ارز لینک LINK برای پرداخت به اپراتورهای شبکه Chainlink و وثیقه قراردادهای قرارداد هوشمند شبکه استفاده می‌شود.

چین لینک به عنوان یک شبکه اوراکل غیرمتمرکز یا لایه انتزاعی بلاک چین شناخته می شود. Chainlink از فناوری بلاک چین برای فعال کردن محاسبات روی و خارج از بلاک چین استفاده می کند و از قراردادهای هوشمند ترکیبی پشتیبانی می کند. شرکت هایی که از Chainlink استفاده می کنند می توانند به هر یک از شبکه های بلاک چین اصلی از جمله اتریوم، سولانا و ترا دسترسی داشته باشند. بلاک چین LINK بر روی پلتفرم اتریوم میزبانی می‌شود که از پروتکل عملیات اثبات کار استفاده می‌کند. Chainlink یک پروژه بلاک چین منبع باز است، به این معنی که هر کسی می‌تواند کد پروژه را مشاهده کند و در آن مشاکرت داشته باشد.

زنجیره بلاک چین Chainlink می تواند از اشتراک گذاری امن ورودی ها، خروجی ها و محاسبات پشتیبانی کند. برخی از ویژگی های چین لینک عبارتند از:

پشتیبانی از فیدهای داده غیرمتمرکز: داده های بسیاری از منابع را می توان به طور ایمن جمع‌آوری کرد و برای قراردادهای هوشمند ترکیبی استفاده کرد.ارائه منابع قابل تأیید به صورت تصادفی: برنامه ها و بازی هایی که به امنیت رمزنگاری به صورت تصادفی نیاز دارند می توانند از Chainlink استفاده کنند.اتوماسیون فعال: قراردادهای هوشمند چین لینک می توانند عملکردهای کلیدی و وظایف رویداد محور را برای شرکت ها خودکار کنند.پشتیبانی از قابلیت همکاری متقابل با بلاک چین: Chainlink می تواند پلتفرم های بلاک چین را برای پشتیبانی از تبادل پیام ها، نشانه ها و اقدامات خاص به هم متصل کند.

اطلاعاتی راجع به Chainlink:

Chainlink یک شبکه اوراکل غیرمتمرکز مبتنی بر بلاک‌چین است که در سال 2017 راه‌اندازی شد. اوراکل‌ها نهادهایی هستند که زنجیره‌های بلوکی را به سیستم‌های خارجی متصل می‌کنند و از این طریق به قراردادهای هوشمند اجازه می‌دهند بر اساس ورودی‌ها و خروجی‌های منشا بلاک چین اجرا شوند. در حالی که اوراکل‌های سنتی متمرکز هستند، Chainlink فرآیند انتقال داده‌ها بر روی بلاک‌چین و خارج از آن را از طریق استفاده از “قراردادهای هوشمند ترکیبی” غیرمتمرکز می‌کند. از توکن‌های LINK برای پاداش دادن به اپراتورهای شبکه Chainlink برای بازیابی داده‌ها از فیدهای خارج از زنجیره، قالب‌بندی داده‌ها به فرمت‌های قابل دسترس و انجام محاسبات خارج از زنجیره استفاده می‌شود. از آنجایی که Chainlink به بلاک چین ها اجازه می دهد تا داده ها را با سیستم های خارج از زنجیره به روشی غیرمتمرکز و مقاوم در برابر دستکاری مبادله کنند، شبکه اوراکل Chainlink موارد استفاده زیادی دارد. Chainlink برای توزیع عادلانه توکن‌های غیرقابل تعویض (NFT)، بازی‌سازی، پس‌اندازهای شخصی و تسهیل کالیبراسیون مجدد منابع رمز ارزهای دیجیتال، در میان سایر برنامه‌ها استفاده شده است. LINK یک توکن ERC-20 است، به این معنی که با سایر ارزها و قراردادهای هوشمند پشتیبانی شده توسط پلتفرم اتریوم سازگار است.

وایت پیپر Chainlink در سال 2017 توسط Sergey Nazarov، Steve Ellis و Ari Juels نوشته و این شبکه توسط این سه نفر در سال 2019 راه‌اندازی شد.

تفاوت چین لینک با اتریوم:

شبکه چین لینک از برخی جهات مکمل شبکه اتریوم و سایر بلاک چین ها است. Chainlink می تواند ارتباطات ایمن بین پروژه های اتریوم و انواع داده های خارج از زنجیره را تسهیل کند. از آنجایی که توکن LINK Chainlink بر روی پلتفرم اتریوم ساخته شده است، LINK با پروتکل های پلتفرم اتریوم سازگار است. توکن‌های اتریوم را می‌توان برای خرید، تسهیل قراردادهای هوشمند، و پرداخت پول استخراج‌کنندگان برای راه‌اندازی شبکه اتریوم استفاده کرد. اما چین لینک تنها در یک مورد استفاده می شود و آن پرداخت به اپراتورهای نود در شبکه چین لینک است. Chainlink از پروتکل عملیاتی اثبات سهام استفاده می کند در صورتی که اتریوم در حال حاضر از روش اثبات کار استفاده می کند، اما به تدریج در حال انتقال به اثبات سهام است. مکانیسم اثبات سهام به شرکت کنندگان شبکه برای موافقت با عدم معامله یا فروش دارایی های ارز دیجیتال خود و استک کردن آن پاداش می دهد.

هدف Chainlink:

Chainlink قصد دارد با گسترش پشتیبانی خود از محیط های بلاک چین و تسهیل موارد استفاده جدید برای قراردادهای هوشمند به رشد خود ادامه دهد. از آنجایی که ذخیره‌های قابل توجهی از داده‌ها و سوابق هنوز در بلاک چین نگهداری نمی‌شوند، Chainlink ممکن است فرصت‌های بی‌شماری برای اتصال شبکه‌های بلاک چین با اطلاعات خارج از زنجیره داشته باشد. در سال 2021، شبکه Chainlink با داشتن حدودا 1000 پروژه، بیش از 75 میلیارد دلار ارزش را تضمین کرد. Chainlink حداکثر عرضه یک میلیارد توکن دارد که حدود 467 میلیون آن تا فوریه 2022 صادر شده است.

آیا باید روی لینک LINK سرمایه گذاری کرد:

ارزش LINK علیرغم دستاوردهای عظیم آن از اوایل سال 2020 تاکنون بی ثبات بوده است. بنابراین، ممکن است بهترین کار این باشد که در LINK تنها به عنوان راهی برای پشتیبانی از فناوری، سرمایه گذاری کنید. در غیر این صورت، درجه بالای نوسانات ممکن است برای اکثر سرمایه گذاران بسیار زیاد باشد. Chainlink یک فناوری مهم است زیرا ارزهای دیجیتال همچنان در حال تکامل هستند و وجود اوراکلی مانند Chainlink به طور کلی کلیدی برای پایداری بلندمدت و دوام ارزهای دیجیتال خواهد بود. بنابراین، اگر فکر می‌کنید که Chainlink به عنوان پرکاربردترین و غیرمتمرکزترین شبکه اوراکل به استاندارد صنعتی تبدیل می‌شود، LINK ممکن است سرمایه‌گذاری مناسبی باشد.

0

سازمان مستقل غیرمتمرکز DAO

سازمان مستقل غیرمتمرکز (DAO) موجودیتی بدون رهبری مرکزی است. تصمیم‌گیری‌ها از پایین به بالا گرفته می‌شوند و توسط جامعه‌ای سازمان‌دهی شده حول مجموعه‌ای از قوانین اعمال‌شده در بلاکچین اداره می‌شوند.

DAO ها سازمان های بومی اینترنتی هستند که به طور جمعی توسط اعضای خود مدیریت می شوند. آنها دارای خزانه های داخلی هستند که فقط با تأیید اعضای آن قابل دسترسی است. تصمیمات از طریق رای و پیشنهادهایی که گروه در یک دوره معین به آنها می دهد گرفته می شود.

یک DAO بدون سلسله مراتب مدیریتی کار می کند و می تواند اهداف زیادی داشته باشد. شبکه‌های فریلنسر که در آن قراردادها وجوه خود را برای دریافت اشتراک نرم‌افزاری پرداخت می‌کنند، سازمان‌های خیریه که اعضای آن کمک‌های مالی را تأیید می‌کنند و شرکت‌های سرمایه‌گذاری مخاطره‌آمیز متعلق به یک گروه، همگی با این سازمان‌ها امکان‌پذیر هستند.

DAO چگونه کار می کند؟

همانطور که در بالا ذکر شد، DAO سازمانی است که در آن تصمیمات از پایین به بالا گرفته می شود. مجموعه ای از اعضا مالک سازمان هستند. راه های مختلفی برای شرکت در DAO وجود دارد که معمولاً از طریق مالکیت یک توکن است.

DAO ها با استفاده از قراردادهای هوشمند کار می کنند، که اساساً تکه هایی از کد هستند و هر زمان که مجموعه ای از معیارها برآورده شوند به طور خودکار اجرا می شوند. امروزه قراردادهای هوشمند بر روی بلاکچین های متعددی مستقر شده اند، اگرچه اتریوم اولین کسی بود که از آنها استفاده کرد.

این قراردادهای هوشمند قوانین DAO را تعیین می کنند. آنهایی که در یک DAO سهام دارند، از حق رای برخوردار می شوند و ممکن است با تصمیم گیری در مورد ایجاد پیشنهادهای سازمانی جدید، بر نحوه عملکرد سازمان تأثیر بگذارند.

این مدل از ارسال هرزنامه ها توسط DAO ها با ایجاد یکسری پیشنهادها جلوگیری می شود. یک پیشنهاد تنها زمانی تصویب می شود که اکثر سهامداران آن را تأیید کنند. نحوه تعیین این اکثریت از DAO به DAO متفاوت است و در قراردادهای هوشمند مشخص شده است.

DAO ها کاملاً مستقل و شفاف هستند. از آنجایی که آنها بر روی بلاکچین های منبع باز ساخته شده اند، هر کسی می تواند کد خود را مشاهده کند. هر کسی همچنین می‌تواند خزانه‌های داخلی خود را حسابرسی کند، زیرا بلاکچین تمام تراکنش‌های مالی را ثبت می‌کند.

به طور معمول راه اندازی DAO در سه مرحله اصلی انجام می شود:

ایجاد قرارداد هوشمند:

ابتدا یک توسعه دهنده یا گروهی از توسعه دهندگان باید قرارداد هوشمند را در پشت DAO ایجاد کنند. پس از راه اندازی، آنها فقط می توانند قوانین تعیین شده توسط این قراردادها را از طریق سیستم حاکمیتی تغییر دهند. این بدان معناست که آنها باید قراردادها را به طور گسترده آزمایش کنند تا مطمئن شوند که جزئیات مهم را نادیده نمی گیرند.

تامین مالی:

پس از ایجاد قراردادهای هوشمند، DAO باید راهی برای دریافت بودجه و نحوه اعمال حاکمیت تعیین کند. بیشتر اوقات، توکن ها برای جمع آوری سرمایه فروخته می شوند. این توکن ها به دارندگان حق رای می دهند.

استقرار:

هنگامی که همه چیز راه اندازی شد DAO باید در بلاکچین مستقر شود. از این مرحله به بعد ذینفعان در مورد آینده سازمان تصمیم می گیرند. سازندگان سازمان، کسانی که قراردادهای هوشمند را نوشتند دیگر  نمی توانند بیش از سایر سهامداران بر پروژه تأثیر بگذارند.

چرا به DAO نیاز داریم؟

DAO ها به عنوان سازمان های بومی اینترنتی، مزایای متعددی نسبت به سازمان های سنتی دارند. یکی از مزایای مهم DAO ها عدم اعتماد مورد نیاز بین دو طرف است. در حالی که یک سازمان سنتی نیاز به اعتماد زیادی به افراد پشت آن به ویژه سرمایه‌گذاران دارد، در DAO فقط به کد باید اعتماد کرد.

اعتماد به آن کد از آنجایی که در دسترس عموم است آسان تر است و می توان آن را قبل از راه اندازی به طور گسترده آزمایش کرد. هر اقدامی که یک DAO پس از راه‌اندازی انجام می‌دهد باید توسط انجمن تأیید شود و کاملاً شفاف و قابل تأیید باشد.

چنین سازمانی ساختار سلسله مراتبی ندارد. با این حال، هنوز هم می تواند وظایف را انجام دهد و رشد کند در حالی که توسط سهامداران از طریق توکن اصلی خود کنترل می شود. فقدان سلسله مراتب به این معنی است که هر ذینفعی می تواند ایده نوآورانه ای را مطرح کند که از کل گروه نظر گرفته و آن را بهبود بخشد. اختلافات داخلی اغلب به راحتی از طریق سیستم رای گیری و مطابق با قوانین از پیش نوشته شده در قرارداد هوشمند حل می شود.

با اجازه دادن به سرمایه گذاران برای جمع آوری وجوه، DAO ها همچنین به آنها فرصتی برای سرمایه گذاری در استارتاپ های اولیه و پروژه های غیرمتمرکز می دهند و در عین حال ریسک یا هر گونه سودی که ممکن است از آنها حاصل شود را به اشتراک می گذارند.

معضل اصلی عامل (نماینده)

مزیت اصلی DAO ها این است که راه حلی برای معضل اصلینماینده ها ارائه می دهند. این معضل زمانی ایجاد می شود که تضاد در اولویت ها بین یک شخص یا گروه (مدیر) و کسانی است که از طرف آنها تصمیم می گیرند و عمل می کنند (عامل) اتفاق می افتد.

مشکلات ممکن است در شرایطی رخ دهد که در رابطه با ارتباطات و مسائل رایج بین سهامداران و یک مدیرعامل ایجاد شده است. عامل ممکن است به گونه ای کار کند که با اولویت ها و اهداف تعیین شده توسط مدیر اصلی (ذینفعان) مطابقت نداشته باشد و در عوض به نفع شخصی خود عمل کند.

مثال معمولی دیگر از دوراهی اصلی-نماینده زمانی رخ می‌دهد که نماینده ریسک بیش از حدی را انجام می‌دهد. به عنوان مثال، یک معامله گر می تواند از اهرم زیاد برای دریافت پاداش عملکرد استفاده کند، زیرا می داند که سازمان هر گونه نزولی را پوشش می دهد.

DAO ها معضل اصلی عامل(نماینده) را از طریق حاکمیت این جامعه حل می کنند. ذینفعان مجبور نیستند به یک DAO بپیوندند و رای بدهند بلکه این کار را فقط پس از درک قوانین حاکم بر آن انجام می دهند. آنها هیچ نیازی به عاملی که از طرف آن ها عمل می کند و مورد اعتماد باشد ندارند اما در عوض به عنوان بخشی از گروهی کار می کنند که مشوق ها در یک راستا هستند.

منافع دارندگان توکن باهم مطابقت دارد زیرا ماهیت DAO آنها را تشویق می کند که نسبت به یکدیگر بدبین نباشند. از آنجایی که آنها سهمی در شبکه دارند، می خواهند موفقیت آن شبکه را ببینند و هرگونه اقدام بر خلاف آن، اقدام علیه منافع شخصی هر یک از آنها خواهد بود.

گذشته DAO

DAO تکرار اولیه سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز مدرن بود که در سال 2016 راه اندازی شد و به عنوان یک سازمان خود مختار طراحی شد و به عنوان نوعی از صندوق سرمایه گذاری خطرپذیر عمل می کند.

کسانی که دارای توکن های DAO هستند می توانند از سرمایه گذاری های سازمان همراه با برداشت سود سهام و همچنین بهره مندی از افزایش قیمت توکن ها سود ببرند. DAO در ابتدا به عنوان یک پروژه انقلابی در نظر گرفته شد و 150 میلیون دلار در اتر (ETH) جمع آوری کرد، که یکی از بزرگترین تلاش های سرمایه گذاری جمعی در آن زمان بود.

DAO در 30 آوریل 2016 پس از اینکه مهندس پروتکل اتریوم، کریستوف جنتزش، کد منبع باز را برای یک سازمان سرمایه گذاری مبتنی بر اتریوم منتشر کرد، راه اندازی شد. سرمایه گذاران با انتقال اتر به قراردادهای هوشمند، توکن های DAO را خریداری کردند.

چند روز پس از فروش این توکن، برخی از توسعه دهندگان ابراز نگرانی کردند که یک اشکال در قراردادهای هوشمند The DAO می تواند به بازیگران مخرب(هکرها) اجازه دهد وجوه آن را تخلیه کنند. در حالی که یک پیشنهاد سازمانی برای رفع این اشکال ارائه شده بود، یک مهاجم از آن استفاده کرد و بیش از 60 میلیون دلار ETH را از کیف پول The DAO خارج کرد.

در آن زمان حدود 14٪ از کل ETH در گردش، در DAO سرمایه گذاری شد. این هک ضربه بزرگی به DAO ها و به طور کلی به شبکه یک ساله اتریوم بود. در آن زمان بحثی در جامعه اتریوم شکل گرفت زیرا همه در تلاش بودند تا بفهمند چه کاری باید انجام دهند. در ابتدا، ویتالیک بوترین، یکی از بنیانگذاران اتریوم، سافت فورکی را پیشنهاد کرد که آدرس مهاجم را در لیست سیاه قرار می داد و از انتقال وجوه توسط آنها جلوگیری می کرد. مهاجم یا شخصی که خود را به عنوان دارنده توکن آنها نشان می داد، به اقدام آنها پاسخ داد و مدعی شد که وجوه طبق قوانین قرارداد هوشمند به روش “قانونی” به دست آمده است. آنها ادعا کردند که آماده اند علیه هر کسی که سعی در تصرف وجوه داشته باشد، اقدام قانونی انجام دهند.

هکر حتی تهدید کرد که برای خنثی کردن تلاش سافت فورک به ماینرهای اتریوم رشوه می دهد تا برخی از وجوه دزدیده شده را دریافت کند. در بحثی که پیش آمد، هارد فورک به عنوان راه حل تعیین شد. این هارد فورک برای بازگرداندن تاریخچه شبکه اتریوم به قبل از هک شدن DAO و تخصیص مجدد وجوه دزدیده شده به یک قرارداد هوشمند اجرا شد که به سرمایه گذاران امکان برداشت آنها را می داد. کسانی که با این حرکت مخالف بودند، هارد فورک را رد کردند و از نسخه قبلی شبکه، معروف به Ethereum Classic (ETC) پشتیبانی کردند.

معایب DAO ها

سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز کامل نیستند. آنها یک فناوری بسیار جدید هستند که به دلیل نگرانی های طولانی در مورد قانونی بودن، امنیت و ساختار آنها مورد انتقاد بسیاری قرار گرفته است. به عنوان مثال، بررسی فناوری MIT نشان داده است که اعتماد به نظرجمعی در تصمیم گیری های مالی مهم را ایده بدی می داند. در حالی که MIT در سال 2016 افکار خود را به اشتراک گذاشت، به نظر می رسد این سازمان هرگز نظر خود را در مورد DAO تغییر نداده است – حداقل به طور عمومی هک DAO نگرانی‌های امنیتی را ایجاد کرد، زیرا رفع نقص در قراردادهای هوشمند حتی پس از شناسایی دشوار است.

DAO ها می توانند در چندین حوزه قضایی توزیع شوند و هیچ چارچوب قانونی برای آنها وجود ندارد. هر گونه مسائل حقوقی که ممکن است پیش بیاید احتمالاً از دست اندرکاران می خواهد که با قوانین منطقه ای متعدد در یک نبرد حقوقی پیچیده برخورد کنند.

به عنوان مثال، در جولای 2017، کمیسیون بورس و اوراق بهادار ایالات متحده گزارشی را منتشر کرد که در آن تشخیص داد که DAO اوراق بهادار را در قالب توکن در بلاکچین اتریوم بدون مجوز می‌فروشد که این امر نقض بخش‌هایی از قانون اوراق بهادار در کشور است.

نمونه هایی از DAO ها

سازمان‌های مستقل غیرمتمرکز در چند سال گذشته مورد توجه قرار گرفته‌اند و اکنون به طور کامل در بسیاری از پروژه‌های بلاکچین گنجانده شده‌اند. برای مثال، فضای غیرمتمرکز مالی (DeFi) از DAO استفاده می کند تا به برنامه ها اجازه دهد تا به طور کامل غیرمتمرکز شوند.

برای برخی، شبکه بیت کوین (BTC) اولین نمونه از DAO است. در این حالت شبکه از طریق توافق جامعه مقیاس می شود، حتی اگر اکثر شرکت کنندگان شبکه هرگز یکدیگر را ملاقات نکرده باشند. همچنین مکانیسم مدیریت سازمان یافته ای ندارد و در عوض، ماینرها و نودها باید پشتیبانی را انجام دهند.

با این حال، بیت کوین با استانداردهای امروزی به عنوان یک DAO دیده نمی شود. با اقدامات فعلی، Dash اولین DAO واقعی خواهد بود، زیرا این پروژه دارای مکانیزم حاکمیتی است که به سهامداران اجازه می‌دهد در مورد استفاده از خزانه آن رای دهند.

سایر DAO های پیشرفته تر، از جمله شبکه های غیرمتمرکز ساخته شده بر روی بلاکچین اتریوم، مسئول راه اندازی استیبل کوین های مبتنی بر ارزهای دیجیتال هستند. در برخی موارد، سازمان هایی که در ابتدا این DAO ها را راه اندازی کردند، به آرامی کنترل پروژه را از دست می دهند. دارندگان توکن می توانند به طور فعال در مورد پیشنهادهای حاکمیتی برای استخدام مشارکت کنندگان جدید، اضافه کردن توکن های جدید به عنوان وثیقه برای سکه های خود، یا تنظیم سایر پارامترها رای دهند.

در سال 2020، یک پروتکل وام دهی DeFi توکن حاکمیتی خود را راه اندازی کرد و آن را از طریق فرآیند استخراج نقدینگی توزیع کرد. در اصل، هر کسی که با پروتکل تعامل داشته باشد، توکن هایی را به عنوان پاداش دریافت می کند. پروژه های دیگر از آن زمان این مدل را تکرار و اقتباس کردند.

اکنون، فهرست DAO ها گسترده است. با گذشت زمان، این مفهوم به یک مفهوم واضح تبدیل شده است که مورد توجه قرار گرفته است. برخی از پروژه ها هنوز به دنبال دستیابی به تمرکززدایی کامل از طریق مدل DAO هستند، اما شایان ذکر است که تنها چند سال از عمر آنها می گذرد و هنوز به اهداف نهایی خود نرسیده اند.

به عنوان سازمان های بومی اینترنتی، DAO ها این پتانسیل را دارند که نحوه عملکرد سازمانی شرکتی را به طور کامل تغییر دهند. در حالی که این مفهوم روز به روز کامل تر می شود، سازمان های بیشتری ممکن است مدل DAO را برای کمک به اداره برخی از فعالیت های خود اتخاذ کنند.